مسیر سلامتمطالب ویژهگفت و گو

دکتر ناصر نقدی و تفسیر وی از وضعیت صنعت دارو

مصاحبه اختصاصی آفتاب سلامت با دکتر ناصر نقدی

در انستیتو پاستور ایران مرکز پژوهشی صد ساله، با دکتر ناصر نقدی (متولد ۲۲ آذر ۱۳۳۵) زیست‌شناس ایرانی و استاد پژوهش های علمی مصاحبه ای برگزار کردیم.

او مدتی مدیرعامل شرکت داروپخش بود و اکنون عضو هیئت مدیره شرکت پویش دارو و مشاور هولدینگ دارویی شفا وابسته به بانک ملی است.

دکتر نقدی کار اجرایی را با مدیریت داروخانه ۱۳ آبان آغاز نموده و در کارنامه او سرپرستی داروخانه‌های دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی، معاون تولید و رئیس مجمع تولیدات انستیتو پاستور، معاون آموزشی انستیتو پاستور، عضو هیئت مدیره شرکت سهامی دارویی کشور و مدیر عامل شرکت داروسازی کاسپین تأمین وجود دارد. نقدی از سال ۱۳۷۵ تا سال ۹۰ مدیر گروه فیزیولوژی و فارماکولوژی انستیتو پاستور بوده است.

در مصاحبه حاضر قصدمان این است که مشکلات داروسازی ایران را از زاویه دید یک پژوهشگر و استاد دانشگاه که پیش تر مدیریت مراکز داروسازی بزرگ را نیز در کارنامه داشته، مورد بررسی قرار دهیم.

با جستجوی کلید واژه های صنعت دارو + بحرانی+ ورشکستگی و … ملاحظه خواهد شد طی صدها مقاله، گزارش و اخبار از  سوی عوامل دست اندرکار صنعت داروسازی، در آرشیو رسانه ها، وخامت اوضاع از زاویه دیدهای مختلف بررسی و تشریح شده است. اینک می خواهیم شما به عنوان استاد پژوهشگری که پیش از این تجربه مدیریت مراکز بزرگ داروسازی را نیز داشته،  زاویه دید خود از شرایط فعلی داروسازی ها، وزیر جدیدی که به وزارت بهداشت آمده و پیش بینی شرایط آینده،  توضیحات روشن کننده ای را بیان کنید.

در شرایط فعلی با توجه به کمبود بودجه و مشکلات عدیده ای که در حوزه دارو وجود دارد تصور اینکه در سال آینده شاهد گشایش قابل توجهی باشیم، کمی دور از ذهن به نظر می رسد. در عین حال اولین اقدام وزیر بهداشت جدید، تغییر معاونت دارو بود که می تواند نویدبخش آغاز تحولاتی مثبت تلقی شود.

البته تا امروز مرهمی که التیام بخش زخم های کهنه و ریشه دار  صنعت دارو باشد عرضه نشده است.

کمبود نقدینگی در کنار تحریم شانه های صنعت دارو را سنگین کرده است

همزمان با مشکلات سیاسی و تحریم، مشکل نقدینگی بار مضاعفی بر شانه های صنعت دارو می گذارد که یکی از تبعات نامطلوب آن، بر هم زدن تعادل هزینه های تولید و درآمد و بالطبع نیاز فوری برای تعدیل قیمت دارو است.

بسیاری از مسئولین از این امر به عنوان افزایش قیمت دارو یاد می کنند درحالی که من به شدت با این اصطلاح مخالفم و معتقدم این تغییر متعادل سازی و اصلاح قیمت دارو است.

مسئولین اگر به دنبال راهکاری برای برون رفت از مشکل نقدینگی دارو هستند باید زمینه ای مهیا شود تا قیمت گذاری دارو با لحاظ هزینه ها و درآمدها انجام شود. به این شکل پس از قیمت گذاری عادلانه ی دارو، حل بسیاری مشکلات موجود را شاهد خواهیم بود. البته سازمان غذا و دارو باید سیاست قیمت گذاری را رها و آن را به سندیکاهای مربوطه واگذار و خود به وظیفه نظارتی خود بپردازد.

مخالفت دولت با اصلاح قیمت دارو

در عین حال یکی از دلایل اصلی ممانعت دولت از اصلاح بهای دارو این است که دولت خود به عنوان مشتری اصلی، با هر نوع اصلاح قیمت واقعی مخالفت میکند، اقدامی در موازات مسائل مربوط به بودجه دولتی است.

این حساسیت ضدافزایشی در سایر حوزه ها دیده نمی شود. بر اساس تغییر نرخ ارز، بسیاری از اقلام، افزایش قیمت دارند و این نظارت شدید تنها در حوزه دارو دیده می شود.

 البته با ورود وزیر جدید به کابینه، نگاه های امیدوارانه به وزارت بهداشت دوخته شده است.

با توجه به ارتباطات دکتر نمکی با مجلس و اشرافی که در حوزه ی بودجه دارند و نیز تعامل با سازمان تامین اجتماعی، امید آن است که در سال آینده بخش اعظم مشکلات صنعت حل شود.

دکتر پیرصالحی روی داروهای زیادی وعده ی اصلاح قیمت داده اند. اگر دکتر نمکی با همت همکاران خود، بار مشکلات سیستم دولتی را از روی شانه های صنعت بردارند، طوری که نقدینگی به شرکت های دارویی بازگردد، ۷۰ درصد از مشکلات صنعت مرتفع می گردد.

پیش از این در سال ۹۲ با روی کار آمدن آقای حاج آخوندی تغییرات وسیعی بر قیمت داروها اعمال شد و با محاسبه مخارج تولید دارو، قیمت همه ی داروها را افزایش دادند.

این اقدام منصفانه باعث حل بسیاری از مشکلات شد. تحول در سیستم دارویی آن دوران، نتیجه ی چنین اقدامی بود. داروها و طرح های جدید، فرصت ظهور پیدا کردند و شاهد توسعه و ترقی همه جانبه صنعت دارو بودیم. امیدوارم رویداد مثبت آن مقطع زمانی در سال ۹۸هم تکرار شود البته ما در این برهه با تغییر نرخ ارز مواجه هستیم چیزی که در آن زمان وجود نداشت.

یکی از درد دل های مکرر مدیران عامل شرکتها، ناآشنایی سیاست گذاران و نسخه پیچان صنعت با علائم و نشانههای بالینی بیماری به نام صنعت است. چگونه میتوانیم مسئولین و متولیان را به طور عملی و تجربی با چالشهای مراکز تولید و پخش آشنا کنیم؟

دست اندرکاران سیاست گذاری برای صنعت در این مقطع زمانی، از بطن صنعت انتخاب شده اند و خوشبختانه مشکلات صنعت برای آنان ملموس است اگر اظهارات دکتر پیرصالحی را در آرشیو رسانه ها مرور کنید، خواهید دید که ایشان دقیقا از شرایط و مشکلات موجود مطلع هستند و با آگاهی کامل در مقام معاونت دارو پیگیر ضرورت های کلیدی هستند اما انتقال واقعیت های موجود به مقامات ارشد و تصمیم گیرنده کار بسیار دشواری است.

به عبارتی ابزار نهایی حل مشکلات صنعت دارو، در جاهایی فراتر از اتاق فرمان معاونت دارو و وزارت بهداشت قرار گرفته است.

این مسئولین در صورتی می توانند دست به اقدامات زیربنایی بزنند که موافقت روسای سه قوه را کسب کرده باشند.

ضوابط و مقررات دست و پا گیر

مسئله بعدی ضوابط و مقررات دست و پا گیر در کشور است. وقتی در شرایط تحریم، صنعت نمی تواند پول مواد مورد نیاز تولید را ارسال کند لذا از دریافت سفارشات مورد نیاز خود محروم می ماند.

اگر سال گذشته چنین سوالی از من می پرسیدید پاسخ می دادم وزیر ما مشکلات صنعت دارو را درک نمی کند اما امروز می گویم دکتر نمکی، دکتر پیرصالحی و دکتر عبده زاده مسئولین اصلی سیستم دارو هستند که هر سه از دل صنعت بیرون آمده اند و بر این اساس انتظار سیستم دارو نسبت به گذشته متفاوت می شود.

بی اعتنایی کمیسیون بهداشت مجلس  به همت ملی در حوزه دارو

در مجلس هنوز درک نمی کنند صنعتی که با خون دل دست اندرکاران خود به خودکفایی رسیده اکنون زیر بار مشکلات حاصل از مراکز دولتی مانند سیستم بیمه و بیمارستان های دولتی، دچار ضعف مفرط شده است.

وقتی صنعت مظلوم کشور ۹۷ درصد نیاز دارویی کشور را رفع می کند اما در کمیسیون بهداشت مجلس، به این همت ملی بی اعتنایی می شود، آیا ادامه یافتن کار و تولید حیرت آور نیست؟

حتی وزیر بهداشت سابق هم تولید ملی کشور را قبول نداشت. وزیر سابق در سال ۹۳ وقتی به همراه رئیس جمهور به داروپخش آمده بودند.

با این که تمام داکیومنت ها و جزئیات اقناع کننده مراحل تولید را به رویت ایشان رسانده شد ولی ایشان عنوان کردند: “من اصلا این ها را قبول ندارم.”

به ایشان گفته شد شما یک مقاله علمی انتشار یافته ارائه کنید که عدم کارایی داروهای ما را اثبات کند. هیچ کارآزمایی بالینی در رد تاثیرات مثبت داروی ایرانی ارائه نمی شود. ما که نباید عامیانه صحبت کنیم باید با روش علمی و مستند، یک باور اشتباه را به یک واقعیت علمی تبدیل کنیم.

یک متخصص به خوبی میداند که فیزیولوژی یک بیمار با بیمار دیگر متفاوت است. دارویی ممکن است در یک بیمار اثر درمانی مثبت داشته باشد اما باعث بهبودی بیمار دیگر نشود.

جای خالی مقالات علمی در صنعت داروی ایران

یکی از کاستی های بزرگ در صنعت داروسازی ایران عدم اهتمام در انتشار مقالات علمی مرتبط با داروهاست.

توصیه من به مدیران شرکت های دارویی این است که حداقل درباره داروهای مهم شان مقاله منتشر کنند.

مسئولین علمی شرکت ها را موظف کنند در شناساندن علمی اثر داروهای تولیدی، مقالات علمی منتشر کنند و گزارش کار بدهند.

بخش قابل توجهی از درآمد داروسازی های خارجی صرف انتشار مقالات علمی در معرفی محصولات شان می شود. آنها مراکزی نیستند که پول شان را دور بریزند در حالی که برخی از ما فکر می کنیم حذف این امور، صرفه جویی در وقت و هزینه های شرکت است.

داروهایی که جنبه استراتژیک دارند را با روش های علمی معرفی کنید تا دست مسئولین و سایر دست اندرکاران برای دفاع از تولیدات داخلی باز باشد.

من پیشنهاد می کنم بخشی از بودجه شرکت های داروسازی صرف کارهای تحقیقاتی و اثبات اثربخشی داروها شود و نتایج این تحقیقات را در مجلات منتشر کنید.

سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس‌جمهور در مراسم توانمندی صنعت داروسازی در چهلمین سالگرد انقلاب  ضمن انتقاد از عملکرد پژوهشکده‌ها در کشور گفت: پژوهشکده‌های ما کلاه خود را قاضی کنند و ببینند در ۱۰ سال گذشته در مقابل پولی ‏که از دولت گرفتند، چه چیزی تحویل جامعه دادند. همه جلسه‌هایی که گذاشتند و روبان‌هایی که بریدند، به چه نتیجه‌ای رسیده و چه چیزی به ‏دست مردم رسیده است؟ در جایی دیگر هم به صنعت داروسازی انتقاد کرده و عنوان داشته: صنعتی که با پول نفت و پول بدون زحمت اداره شود، همین است.
ستاری بر اساس چه اطلاعات دریافتی و واقعیت های پس زمینه ای چنین اظهار نظری کرده است؟
به نظر شما علت این گفته های ستاری چیست؟

باید پرسید اطلاعاتی که سبب بیان این اظهارات شده چه بوده است؟ این بیانات گواه فقر اطلاع مشاورین از واقعیت های موجود است.

ناآشنایی با سیستم هایی که درباره آن اظهار می شود، باعث تاسف است.

طی ۶ سال گذشته چقدر تلاش کردیم با ارائه مستندات به وزیر اثبات کنیم آنچه عنوان می کنید مغایر واقعیت های موجود است.

چه کسی برای تورق اسناد و ادله ما وقت صرف کرد؟  دکتر ستاری معاونت علمی ریاست جمهوری است. وقتی برخی مسئولین بر علیه صنعت داروی کشور به ایشان اطلاعات غلط می دهند، طبیعی است ایشان تحت تاثیر قرار بگیرد چون بنا را بر این می گذارد که اطلاعات داده شده پشتوانه علمی دارد در حالیکه اصلا این طور نبود.

با چنین اظهار نظرهایی رسالت دکتر نمکی و تیم شان سنگین تر شده است و وظیفه شان این است که طرز تفکر شکل گرفته را با مستندات علمی تغییر دهند. اگر این طرز تفکر تغییر نکند بودجه هایی که می تواند عامل توسعه و شکوفایی صنعت شود، به سمت و سوی دیگری حرکت خواهد کرد.

اگر شرکت های دانش بنیان نبودند خدا می داند که چه پیش می آمد

بسیاری از شرکت های دانش بنیان چه در زمینه مواد اولیه و چه در حوزه تولید محصول نهایی مبتنی بر فن آوری های جدید، بسیار موفق عمل می کنند اگر این شرکت ها در تولید داروهای نوین همت نمی گماشتند، صنعت دارو هرگز به جایگاه مباهات آفرین کنونی نمی رسید و در این اوضاع بحرانی تحریم خدا می داند کشور با چه مشکلاتی دست به گریبان می شد.

شاید اطلاعاتی که ایشان دارند، عملکرد مراکز دانش بنیان نما را افشا کرده است. مراکزی که بودجه را می گیرند اما صرف امور تحقیقاتی نمی کنند. اگر چنین است حذف این مراکز حتی می تواند برای شرکت های دانش بنیان واقعی نتایج مفید و مثبتی به دنبال داشته باشد.

امروز روش های جدید دارورسانی در تولید داروها مورد استفاده قرار میگیرد. این تکنولوژی های دارورسانی جدید را همین شرکت ها، کاربردی کردند و در دسترس همه قرار دادند. امروز این روش های پیشرفته حتی در ساخت داروهای عمومی هم به کار گرفته می شود.

خشک و تر را از هم جدا کنید

تنها سیستمی که کمترین میزان ارزبری را برای دولت داشته، سیستم دارو بوده است. البته من پیش تر اظهار نظرات مثبتی از آقای دکتر ستاری ملاحظه کردم. ایشان در جاهای زیادی از سیستم دارو تقدیر کردند. من از این فرد فرهیخته و دانشمند انتظار کنار هم قرار دادن خشک و تر را نداشتم. ایشان به شرکت های دانش بنیان کمک های زیادی کرده اند. البته می دانم بخشی از سرمایه گذاری ها ثمر نداشته و به جامعه چیزی نرسیده و برخی پولهای دریافتی را صرف منافع شخصی کرده اند یا بعضی نتوانستند پروژه های مورد نظر را به نتیجه برسانند.

از بحران هایی که صنعت پخش دارو با آن مواجه است چگونه باید عبور کرد؟

صنعت پخش هم در میانه این بحران، گرفتاری های مخصوص خودش را دارد.

هزینه های سرسام آوری به پخش دارو تحمیل شده است و مشکل بزرگ مارژین پایین خود به تنهایی برای از کار انداختن گردش کار شرکت کفایت می کند.

با بررسی و مقایسه ارقام  مارژین ها در کشورهای دیگر متوجه خواهید شد که شرکت های پخش ایرانی چطور روی طناب راه می روند. آنها فقط برای عدم ورشکستگی، امروز را به فردا می رسانند.

این  فقط مشکل شرکتهای پخش دارو نیست. در داروخانه ها هم وضع همین طور است. شما در داروخانه  دارویی را ملاحظه می کنید که با ۴ یا ۵ درصد سود به فروش می رسد و در زمره داروهای خاص قرار دارد.

پول فروش این دارو حتی بعد از گذشت ۸ ماه هم به داروخانه باز نمی گردد. میزان طلبی که شرکت های پخش از سیستم بیمه و بیمارستان ها دارند حداقل حدود ۶ ماه گردش دارویی است.

در خصوص تخصیص ۵۰۰ میلیون یورو هم هنوز هیچ اقدام عینی روی نداده است.

بدهی بیمارستان ها به بیش از یک و نیم سال افزایش پیدا کرده است. افزایش مخارج شرکتهای پخش را هم که محاسبه کنید متوجه تشدید فشار می شوید.

گران شدن سوخت و افزایش هزینه  استهلاک ماشین و دستمزد نیروی انسانی و بسیاری موارد دیگر روی شرکت پخش هوار شده است. یک ماشین حمل دارو وقتی از یک مرکز پخش در یک استان به سمت روستاها و شهرهای دورافتاده حرکت می کند، انواع هزینه ها به مخارج قبلی اضافه می شود. حال چطور باید مخارج را روی قیمت محصول محاسبه کرد؟ در آن روستاها چطور می توانیم بگوییم ما یک بنگاه خیریه نیستیم و باید هزینه ها را روی محصول محاسبه کنیم تا ورشکست نشویم.

هزینه شرکت های پخش بالا و درآمد و کارایی بسیار پایین است.

شرکت ها در شرایط حاضر اکثرا به ضرردهی رسیده اند. آمار شرکتهای تعطیل شده مستند و قابل ارائه است.

البته وزارت بهداشت باید در سیاست های اعطای مجوز شرکت پخش بازنگری داشته باشد. تعدادی از شرکت های پخش که صاحب مجوز هستند برای بقای خود از مدار کارهای تعریف شده خارج میشوند.

خیلی از شرکت های پخش به نقطه سربه سر نمی رسند و دچار خسران و ضرر می شوند. در این وضع داروهایی که به این دسته از شرکت های خسران دیده وارد می شود هرز می رود.

اولین قدم وزارت بهداشت برای خارج کردن شرکت های پخش از بحران یاد شده، تصمیم گیری جدی در مورد میزان مارژین ها است. اگر بیمه ها بتوانند در زمان مورد تعهد پول بیمارستان ها را بپردازند و بیمارستان ها بتوانند پول پخش را بدهند، بار سنگینی از پخش برداشته خواهد شد.

این چرخه های معیوب باید شناسایی و اصلاح شوند تا سیستم مانند موتور یک ساعت سالم درست کار کند.

با عنایت به وضع موجود آینده صنعت داروی ایران را چگونه می بینید؟

طی چهل سال گذشته در صنعت دارو شاهد مشکلات فراوانی بودیم.

ما  در زمان جنگ با تحریم و فشارهای مخربی مواجه می شدیم اما شکوفایی صنعت دارو از همان زمان آغاز شد چون تشریک مساعی وجود داشت.

بالاترین مقام اجرایی مملکت را چنان اقناع کرده بودند که شخصا در جلسات کلیدی صنعت دارو شرکت می کردند و هزینه های توسعه و ترقی را فی الفور می پرداختند.

بیشترین کارخانه های داروسازی کشور که اینک استوانه های دارویی کشور هستند همه در زمان جنگ شکل گرفت. مقامات سه قوه، استراتژیک بودن دارو را درک کرده بودند و مانع هرگونه آسیب به این صنعت خدمتگزار می شدند.

ما در آن زمان دست اندرکار طرح ژنریک بودیم. مستندات تاریخی گواه است که دارو نداشتیم و مجبور بودیم فله ای از کشورهای اروپای شرقی دارو وارد کنیم.

من به یاد دارم قرص های واژینال به صورت قوطی های ۱۰۰ تایی وارد کشور می شد و اپلیکاتور برای استفاده آن نبود. قرص را می شمردیم و در پاکت می ریختیم و به دست بیمار می دادیم. می توانید خاطرات آن روزها را از همکاران موسفید داروخانه ها بپرسید.

ما چنان وضعی را به شرایط حسرت برانگیز امروز تغییر دادیم. بسیاری از کشورهای همسایه به سطح پیشرفت ما غبطه می خورند در حالی که برخی مسئولین روی از ما برمی گردانند و جایگاه برندهای ایالات متحده را به رخ ما می کشند.

آخر من چطور جواب شما را در مطبوعات بدهم؟

کارگر ایرانی بیمار چطور می تواند با حقوق مقرر وزارت کار، هزینه داروی ۵۰۰ دلاری فایزر را بپردازد؟

مردم را نباید تنها گذاشت

مردم را نباید تنها گذاشت. ما اهالی صنعت هر چه وفا کردیم جفا دیدیم. اما همچنان به آینده امید داریم و فکر می کنم دیر یا زود متولیان و مسئولین متوجه ارزش و جایگاه صنعت خواهند شد. برای تمام همکاران و  زحمت کشان سیستم دارو، آروزی بردباری بیشتر و موفقیت دارم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا