مسیر سلامتگفت و گو

صنعت داروی ایران، موش آزمایشگاهی دنیای سیاست

مصاحبه اختصاصی آفتاب سلامت با دکتر فضل الله حیدرنژاد مدیر عامل شرکت داروسازی مهر دارو

به دنبال برگزاری جلسه طرح مشکلات صنعت دارو با متولیان دولت، با مدیرعامل شرکت داروسازی مهردارو دکتر حیدرنژاد مصاحبه ای انجام دادیم تا نظر ایشان را در این باره جویا شویم

آقای دکتر حیدرنژاد، شما به عنوان مدیرعامل یک شرکت دارویی با سابقه که هم با مشکلات عدیده تولید و هم معضلات پخش دارو، دست و پنجه نرم می کنید،  در این برهه که فشارهای نظامی به عنوان تهدیدی تازه به تحریم های بانکی، ممانعت از واردات نیازهای صنعتی و چالش های پیشین اضافه شده، برای وضعیت صنعت چه آینده ای پیش بینی می کنید؟

اگر من آزادانه بر حسب اصول تجارت،  تولید و پخش خود را مدیریت کنم، پیش بینی من توسعه است. اما راهی که پیش پای من قرار دارد، هزارتویی است که به جبر باید از آن بگذرم و نمی دانم در خم هر گردنه آن چه مخاطراتی برای شرکت دارویی من طراحی شده است.

بگذارید کمی از چشم انداز نزدیک مشکلات،  فاصله بگیریم و از نمای اکسترم لانگ شات به بررسی آن بپردازیم.

بعد از گذشت قرن های متمادی، آمریکایی ها غرور خود را کنار می گذارند و از مهارت های درمانی ابوعلی سینا یک پزشک ایرانی فیلم سینمایی هالیوودی با هزینه های نجومی تولید می کنند و از ان سو فیلم هم با استقبال جهانی مواجه می شود. می دانید چرا؟ چون کیفیت و مهارت، خود را از زیر خروارها خاک فراموشی بیرون می اندازد و جلوه گری می کند.

متاسفانه عده ای سیاست مدار نمی گذارند صنعت داروسازی ایران به کیفیت و بالندگی و استانداردهای جهانی برسد. مگر من به عنوان یک داروساز، وارد حوزه های تخصصی سیاستمداران می شوم که آنها بی مهابا به چند و چون بهداشت و سلامت و داروسازی ورود می کنند. همه به یاد دارند برای مقرر شدن قیمت مورد نظر آنها ، دوز دارو را تکلیف می کردند. چه فایده ای دارد که با رایزنی های فلان سفیر، چند داروسازی منتخب بتوانند در فلان کشور عربی دارو بفروشند. اگر با رایزنی بتوانیم دارو بفروشیم مسلما دوباره با رایزنی سیاستمداری دیگر از کشور رقیب، فروش داروی ما متوقف خواهد شد.

در جلسه ای، نماینده صنعت دارو با هزار امید، سیر تا پیاز مشکلات موجود را برای شخص سیاستمدار بازگو کرده است. آن سیاستمدار، فردای آن روز بی توجه به آسیب شناسی های مطرح شده در آن نشست، در جلسه ای با افرادی دیگر، انجماد قیمت دارو در ایران را از هنرهای دولت خود برمی شمرد و بی اعتنا به مشکلات صنعت دارو،  از محاسن طرح تحول سلامت حرف می زند.

طرح اوباماکر در زمان اوباما مشکلات درمانی بسیاری از مردم امریکا را حل کرده بود و حتی کارشکنی های دونالد ترامپ نیز نتوانست طرح خدمات سلامت اوباما را متوقف کند برای اینکه وزارت بهداشت امریکا پیش از پیاده سازی آن برای طرح خود زیرساخت سازی کرده بود. مکانیزم تعریف کرده بودند. در حالی که طرح تحول سلامت ایران به عنوان یک نوزاد در دامن والد خود دچار سرطان اقتصادی شده است.

دست داروسازی های ایران برای استفاده از مواد اولیه مورد نظر بسته است. برای به کارگیری روش های مدرن و به روز هزار مانع و مشکل سر راه ما قرار می دهند. اگر ما قدرت انتخاب و ابتکار عمل داروسازی های سوئیس، ایتالیا یا فرانسه را داشتیم، نیازی به رایزنی سیاستمدار برای بازاریابی وجود نداشت.

مگر نه این است که بزرگترین داروسازی های جهان در امریکا مستقر هستند؟ آیا دیپلمات های سوئیسی با قدرت سیاسی کنترل بازار دارو و درمان در امریکا را به دست گرفته اند؟ نوارتیس چگونه توانسته در تمام ایالت های امریکا، نمایندگی های درمانی پر مشتری و مراکز موفق فروش دارو دائر کند؟ مسلم است که نوارتیس فقط با ویژگی کیفیت و اثرگذاری درمانی توانسته است بازارهای امریکا را درنوردد و به قول ما ایرانی ها به کرمان زیره صادر کند.

همین دو روز پیش بود در وب سایت روزنامه سراسری USA Today نوشته بودند شرکت سوئیسی نوارتیس توانسته است موافقت غذا و داروی امریکا را برای عرضه داروی Zolgensma در امریکا جلب کند. هزینه درمان بیماری ارثی آتروفی عضلانی ستون فقرات با Zolgensma  دو میلیون و صد هزار دلار اعلام شده است که بسته به نوع بیمه ای که بیمار امریکایی از آن برخوردار است، می تواند از این درمان بهره مند شود.

نوارتیس داروی پیچیده ای ساخته که ژن سالم را جایگزین ژن معیوب مسبب بیماری می کند و روی آن بیست و نه میلیارد و چهارصد میلیون تومان قیمت گذاری کرده است. بعد از چنین جلوه گری مهارت از سوی نوارتیس همه داروسازی های امریکا زمین رقابت را بی چون و چرا به رقیب خود واگذاشته اند و به سراغ امور قابل رقابت رفته اند. دولت امریکا نیز برای راضی نگه داشتن بیماران، درمانی که ابداع شده را از آنسوی دنیا به کشور خود فراخوانی کرده و با کمک بیمه ها به مردم خود عرضه می کند. جالب اینجاست که امریکا کشوری است که اموراتش با مالیات مردم و مالیات مراکز تجاری اداره می شود در حالی که مخارج ایران با استخراج ثروت از معادن نفت ، گاز ، آهن ، مس، زغال سنگ، فلزات و سنگهای قیمتی و دهها سرمایه ملی دیگر تامین می شود و ما طبعا می بایست بسیار بهتر از آنها عمل کنیم. داروی تروودا در امریکا ۱۷۸۰ دلار عرضه می شود در حالی که استرالیا آن را با قیمت ۸ دلار به بیمار می فروشد. دولت امریکا با کمک بیمه ها و طرح های حمایتی از بیماران کشور خود، فضایی مهیا کرده که هم مردم آن تحت چتر بهداشت و درمان باشند و هم مراکز خصوصی بتوانند با رشد و توسعه روزافزون، بازارهای جهانی را از آن خود کنند. در حالی که اینجا صنعت دارو علی رغم تمام مجاهدت های منجر به خودکفایی، باید پیوسته نقش موش آزمایشگاهی سیاستمداران را بازی کند تا آنها در رسانه ها از ما هیولا بسازند و خود را رام کننده هیولا جلوه دهند. شاعر اوضاع ما را در ایران چه خوب توصیف می کند:  

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا