رابین بر اثر یک حمله ویروسی به سیستم عصبی، از گردن به پایین فلج می شود و دیانا مانند یک قدیسه به یاری شوهر جوان خود می شتابد.
دیانا شوهر دردمند و مایوس خود را از بیمارستانی شبیه به زندان حبس ابد تبهکاران خطرناک نجات می دهد و به خانه ای پر از عشق و عاطفه منتقل می کند.
تمرکز فیلم بر بیماری رابین و روش های غلبه بر بی تحرکی اوست و در این میان دیانا به حاشیه رانده می شود. او مانند خدمتکاری است که هر وقت نیازی به حضورش احساس شود، همچون حوری بهشتی ظاهر شده، وظیفه خود را انجام می دهد و دوباره به حاشیه بازمی گردد.
شاید یکی از دلایل وجود خلاء شدید و محسوس در شخصیت پردازی دیانا به عنوان زن جوان و زیبای داستان، تهیه کننده بودن جاناتان است.
چه بسا جاناتان، تنها فرزند این خانواده، به عنوان تهیه کننده و سفارش دهنده تولید فیلم، سایه نظارتی و متعصبانه خود را بر داستان تحمیل کرده باشد. او کارگردانی این فیلم را به دوست و همکارش اندی سرکیس بازیگر نقش گالوم در فیلم ارباب حلقه ها محول کرد. سرکیس کارگردانی اولین فیلم بلند خود را در اثر سینمایی نفس بکش تجربه می کند و شاید به همین خاطر است که کارگردان آرزوهای تک فرزند رابین و دیانا را به قواعد کارگردانی و فیلمسازی، ترجیح داده است.
داستان درباره رابین کاوندیش Robin Cavendish جوان انگلیسی ثروتمند و برازنده ای است که پس از دل بستن به دیانا Diana دختری زیبا و دوست داشتنی با او ازدواج می کند و صاحب فرزندی می شود.
رابین پر تحرک و اهل گشت و گذار است و هر جا که می رود، دیانای زیبا را نیز با خود همراه می کند. آنها روابط عاشقانه ای با هم دارند طوری که وقتی رابین برای تجارت چای به کشور کنیا می رود، دیانا نیز او را همراهی می کند. اما دیری نمی پاید که خوشبختی از آنها روی تافته و سلامتی رابین قربانی پدیده ای افلیج کننده می شود.
در سال ۱۹۵۸ ویروس فلج اطفال به شدیدترین شکل ممکن، سیستم عصبی مرکزی رابین را تخریب کرده و او از گردن به پایین کاملا فلج می شود. رابین حتی برای نفس کشیدن نیز محتاج دستگاهی است که به صورت ۲۴ ساعته هوا به ریه هایش تلمبه می کند.
وقتی همسرش دیانا سراسیمه به بیمارستان می شتابد، به او خبر می دهند که از این پس تا روز مرگ رابین، او هرگز قادر نیست ، جایی از بدنش بجز صورت خود را تکان دهد و این ناتوانی طی چند ماه آینده به مرگ وی منتهی خواهد شد.
آنها با هواپیمایی مجهز به دستگاه تنفس از کشور کنیا به انگلستان جابجا می شوند تا شاید در بیمارستانی بزرگتر و دارای امکاناتی بیشتر، درمانی را برای این بیماری پیدا کنند.
رابین در روزهای نخست مواجهه با عوارض هولناک بیماری، در ژرف یک افسردگی مرگبار، حتی حاضر نیست همسر و پسرش جاناتان را ملاقات کند ولی استمرار امیدبخشی های دیانا به شوهرش، مرد بیمار را به ادامه زندگی امیدوار می سازد.
رابین تصمیم می گیرد زنده بماند و در کنار همسر و پسر خردسالش از مواهب زندگی لذت ببرد.
چندی بعد زن و شوهر تصمیم می گیرند رابین از محیط نفس گیر درمانگاه به خانه زیبایی در دل طبیعت جابجا شود.
علی رغم مخالفت رئیس بیمارستان، آنها بر تحقق تصمیم خود پافشاری می کنند و رابین با کمک برخی کارکنان بیمارستان و اقوام خود به عمارتی قدیمی نقل مکان کرده و بطور مستمر در کنار زن و فرزند خود، روزهای شیرینی را تجربه می کند.
رابین برای همراهی بیشتر با خانواده، ایده ای را با دوست مخترع خود تدی هال Teddy Hall در میان می گذارد و تدی صندلی چرخ داری میسازد که دستگاه تنفسی سیار در زیر آن تعبیه شده است.
ساختن این صندلی، رابین را قادر میسازد تا با خانواده اش به سفرهای تفریحی رفته و از زندگی خانوادگی، لذت بیشتری ببرد.
این در حالی است که همزمان، بیماران همسرنوشت رابین در محیط ایزوله شده ای وحشتناک، صرفا به نفس کشیدن و زنده ماندن بسنده می کنند. رابین و دیانا، با کمک تد هال و دکتر کلیمنت آیتکن Clement Aitken به سراغ جامعه پزشکی می روند و وضعیت بسیار شاد و متفاوت رابین را با بیماران زندانی و رنجور درمانگاهها به مقایسه می گذارند.
این تلاش مجدانه به ثمر می نشیند و سفارش ساخت صندلی های مشابه از سوی مسئولین بهداشت و درمان صادر می شود و زندگی جدیدی به قربانیان فلج اطفال تفویض می شود.
در سال ۱۹۹۴ پس از تحمل ۳۶ سال عوارض بیماری فلج اطفال، رابین کاواندیش دچار خونریزی ریه می شود و پزشکان معالج، مرگ نزدیک رابین را پیش بینی می کنند. رابین فداکاری های عاشقانه دیانا را می ستاید و به او اظهار عشق می کند و دیانا به او اطمینان می دهد در این مدت بجز زیبایی ندیده است.
پدر و پسر نیز به هم ابراز محبت کرده و رابین ۸ اگوست ۱۹۹۴ در سن ۶۴ سالگی به آرامش ابدی می رسد. این در حالی بود که پزشکان در سن ۲۸ سالگی او به دنبال ابتلای وی به فلج اطفال به دیانا خبر داده بودند که رابین حداکثر ۲ تا ۳ ماه بعد تسلیم مرگ خواهد شد. جاناتان کاوندیش با پیگیری های زیاد توجه سینماگران را به زندگی پدرش جلب کرد و سرانجام تهیه کنندگی فیلمی بر اساس زندگی رابین کاواندیش را برعهده گرفت.
Breathe 2017
Directed by Andy Serkis
Produced by Jonathan Cavendish
Written by William Nicholson
Starring
Andrew Garfield
Claire Foy
Tom Hollander
Hugh Bonneville
Dean-Charles Chapman
Ed Speleers
Music by Nitin Sawhney
Cinematography Robert Richardson
Edited by Masahiro Hirakubo
Running time 117 minutes
Language English
