هوش مصنوعی ز یر سایه همیشه و همواره انسان
آمازون به تازگی پذیرفته پیمانکارانی استخدام کرده تا برخی از اطلاعات ضبط شده توسط هوش مصنوعی شرکت خود الکسا Alexa را بازبینی کنند.
در میان هزاران هزار کلمهای که متون مربوط به سیاستهای حفظ حریم خصوصی غولهای فناوری را تشکیل میدهند، کلمه “انسان” به ندرت به چشم میخورد.
در صفحه سیاستهای حفظ حریم خصوصی الکسا، نرم افزار دستیار صوتی شرکت آمازون هیچ خبری از این کلمه نیست. هوش مصنوعی “سیری” Siri اپل و دستیار صوتی گوگل هم شرایطی مشابه دارند.
فیسبوک در سیاستهای خود برای حفظ حریم خصوصی تنها یک بار از کلمه انسان استفاده کرده تا به کاربران اطلاع دهد به منظور اطمینان از انسان بودن آنها دادههای مربوط به دستگاهشان را ذخیره خواهد کرد.
در این میان فقط مایکروسافت به نکتهای که باید در سایر سیاستهای حفظ حریم خصوصی هم کمابیش دیده شود، اشاره کرده است: ” در روند پردازش دادههای خصوصی … ما هم از روشهای خودکار بهره میگیریم و هم روشهای دستی (توسط انسان). “
من به این دلیل به چنین نکتهای اشاره میکنم که مسأله نیروی کار انسانی این اواخر در”سیلیکون ولی” Silicon Valley به موضوعی حساس تبدیل شده است؛ جنجالی تازه که فقط خود شرکتها در آن مقصر هستند.
در ابتدا، خبر استفاده آمازون از پیمانکارها برای گوش دادن به کلیپهایی که الکسا ضبط کرده، منتشر شد. بعد معلوم شد گوگل و اپل هم کاری بسیار مشابه این انجام میدادند. هر سه شرکت در واکنش به تبلیغات منفی گفتند این روند را متوقف میکنند.
چندی پیش هم بلومبرگ Bloomberg گزارش داد که فیسبوک نیروی انسانی استخدام کرده تا به صداهای ضبط شده توسط پیامرسانش، گوش بدهند. فیسبوک البته تأکید کرد برای این کار رضایتهای لازم را گرفته اما در گزارشهای بعدی مشخص شد این ادعا صحت چندانی ندارد و در واقع اصلا دقیق نیست چون این شرکت به کاربرانش در این باره حتی یک کلمه هم حرف نزده بود.
ماجراها یکی بعد از دیگری اتفاق افتادند و حالا همه سیستمهای “خودکار” و آنهایی که با صدا سر و کار دارند به حق در معرض نگاههای موشکافانه قرار گرفتهاند.
آیا پیمانکاران مایکروسافت گاهی اوقات به صداهایی که توسط اسکایپ Skype ضبط میشوند، گوش میدهند؟ بله. آیا آنها صدای گیمرها وقتی از طریق ایکسباکس Xbox با هم حرف میزنند را شنود میکنند؟ البته.
گوگل هم پیمانکارانی را به خدمت گرفته تا به اطلاعاتی که از طریق دستیار صوتی خود، “گوگل اسیستنت ” Google Assistant جمعآوری کرده گوش دهند.
از آنجایی که خبرنگاران به دنبال راهحلهای ساده هستند، به سراغ یک برنامه “خودکار” رفتم که بیشتر اوقات از آن استفاده میکنم؛ برنامه “اکسپنسیفای” (Expensify)، نرمافزار ثبت هزینهها که توانایی اسکن هوشمند رسیدها را دارد. آیا نیروی انسانی در عملکرد این نرمافزار نقش دارد؟ این طور که پیداست، بله.
شرکت سازنده این نرمافزار به من گفت: “اسکن هوشمند یک سیستم چندلایه و پیچیده است که برای استخراج اطلاعات از رسیدها، از رویکردی چندگانه استفاده میکند. به عنوان گزینه ناگزیر نهایی، رسیدها را برای پیمانکاران خود میفرستیم. وقتی نمیتوانیم به اطلاعات مورد نیازمان از یک رسید دست بیابیم، یکی از پیمانکاران ما آن را بازبینی میکند تا اطلاعات گم شده را بیابد.”
در سیاست حفظ حریم خصوصی نرمافزار اکسپنسیفای اما هیچ حرفی در مورد استفاده از نیروی انسانی زده نشده است.
‘میتوانستیم یک ویرگول اضافه کنیم’
برای همه اینها توجیهی منطقی وجود دارد، البته اگر غولهای فناوری خودپسندی و وسواسشان نسبت به پنهانکاری را کنار بگذارند و آن را به زبان بیاورند. واقعیت این است که بیشتر این محصولات بدون نیروی انسانی، درست کار نمیکنند.
اکسپنسیفای اعتراف کرد بدون بازبینی نیروی انسانی، میزان دقت این نرمافزار فقط بین ۸۰ تا ۸۵ درصد خواهد بود. به این ترتیب کاربر باید همه رسیدهایش را دوباره بررسی کند تا از نبود خطا مطمئن شود و این یعنی استفاده از این نرمافزار به طور کل فایدهای ندارد. بنابراین در مجموع ظاهرا اشکالی ندارد اگر هرازگاهی پای نیروی انسانی به این نرمافزار باز شود. اما این که در هیچ کجای وبسایت آنها اشارهای به این موضوع نشده، کار چندان درستی به نظر نمیآید.
آمازون، گوگل، اپل، فیسبوک و مایکروسافت همگی با چالشی مشابه روبرو هستند. این شرکتها فعالیتهای شما را با هدف جاسوسی ضبط نمیکنند بلکه میخواهند بفهمند فناوریهایی که تازه عرضه کردهاند چه زمانی دچار اشکال میشود و دلیلش چیست.
(ارائه چنین اظهار نظر قطعی و یقینی با توجه به دسترسی اندک خبرنگار لی به فعالیت های فوق محرمانه شرکت های فناوری و همکاری علنی آنان با سیا و پنتاگون و سایر مراکز اطلاعاتی کاملا غیرمنطقی و دور از باور است)
اما چیزی که بیشتر از همه من را ناامید میکند این است که فکر میکنم بیشتر مردم مشکلی با این موضوع ندارند؛ یک نمونه از آنها هم خود من هستم. من معتقدم چون این محصولات بی عیب و نقص نیستند، شرکتها باید روی بهتر کردن آنها کار کنند و خیالم تقریبا راحت است که هنوز هم میشود تا حدود زیادی به انسانها اطمینان کرد.
اما از شرکتهای فناوری توقع داریم در رابطه با این موضوع صادق باشند که البته بیشتر آنها در این باره کوتاهی کردهاند. اوایل امسال با رئیس پروژه الکسای آمازون گفتوگو کردم و از او پرسیدم آیا آمازون میتوانسته در سیاستهای حفظ حریم خصوصی خود با شفافیت بیشتری در رابطه با نقش هر چند کوچک نیروی انسانی در سیستم الکسا حرف بزند.
او پاسخ داد: ” فکر میکنم میتوانستیم یک ویرگول بگذاریم و بیشتر شفافسازی کنیم.”
شرکتهای فناوری باید خیلی زود این را بفهمند که خریداران محصولات آنها، استفاده از نیروی انسانی را با میل و رغبت بیشتری میبخشند تا سوءاستفاده از اعتمادشان را.
اما از سوی دیگر گفتن حقیقت به معنای پذیرفتن نقص، ضعف یا ناکارآمدی است و چنین چیزی در دنیای تکنولوژی هیچ جایی ندارد.