بیمار بزرگ یک فیلم در سبک کمدی رمانتیک به کارگردانی «مایکل شوالتر» است که از سوی آمازون استودیوز در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ منتشر شد.
کمیل جوانی علاقمند به اجرای استندآپ کمدی است . او در شیکاگو زندگی می کند و برای گذران امور، روزها با تاکسی به جابجا کردن مسافران مشغول است و شب‌ها روی صحنه استندآپ کمدی اجرا می‌کند.کمیل پاکستانی است و همراه خانواده از وطن خود به آمریکا و شهر شیکاگو نقل مکان کرده‌اند و در حال حاضر کار مشخص و معلومی هم ندارد. پدر و مادر مهاجر و مسلمانش او را ترغیب می‌کنند تا با فرهنگ سنتی پاکستانی، مانند خودشان، ازدواجی از پیش تعیین شده را بپذیرد. برادر کمیل از همین راه یعنی ازدواج سنتی، همسری خوب برای خود انتخاب کرده و مادر پیوسته کمیل را که مانند برادرش به دانشگاه نرفته و تحصیلات آکادمیک ندارد، مورد سرزنش قرار می دهد. کمیل در یکی از اجراهای کمدی، در میان تماشاگران به دختری به نام «امیلی» علاقمند می‌شود. در انتهای برنامه به ملاقات دختر می رود و این برخورد کوتاه به دوستی آن دو می انجامد.
کمیل رابطه دست و پاگیر و پیچیده ای با خانواده و فرهنگ بومی‌اش دارد و درصدد اصلاح این روابط است اما جسارت کافی را در این راه ندارد. او نمی خواهد تن به ازدواج سنتی دهد. کمیل می خواهد برنامه ای تک نفره درباره روزهای نخست زندگی‌اش در پاکستان اجرا کند اما با واکنش‌های ضعیفی مواجه می شود. او از آشنایی با امیلی به خانواده اش چیزی نمی‌گوید، زیرا آنها نمی توانند چنین ارتباطی را بپذیرند و کمیل را طرد خواهند کرد. کمیل حتی مایل نیست با والدین امیلی ملاقات داشته باشد. امیلی عکس دخترهایی را پیدا می‌کند که برای تصمیم گیری پیرامون ازدواج از طرف پدر و مادر به کمیل داده شده است. وقتی کمیل در جواب به امیلی از وابستگی خانوادگی اش می گوید و اینکه عمر درازی برای رابطه دوستی خودشان پیش بینی نمی کند، امیلی ترجیح می دهد به ارتباط با کمیل خاتمه دهد. امیلی بخاطر بیماری ریوی بیهوش شده و به بیمارستان انتقال داده می شود. دوست مشترکی موضوع وخامت حال امیلی را به کمیل خبر می دهد.پزشک بیمارستان به کمیل می‌گوید امیلی به عفونت بسیار شدید ریه مبتلاست و باید با کمک دارو به کمای مصنوعی برود. کمیل در حالیکه بیمار در وضعیت اورژانسی است، برگه اجازه نامه را امضا می‌کند و سپس تری و بت، پدر و مادر امیلی را مطلع می کند. آنها که از قطع رابطه کمیل و امیلی با خبر هستند به کمیل می‌گویند دیگر نیازی به حضور وی در بیمارستان ندارند. اما کمیل تصمیم می‌گیرد کنار امیلی بماند و این رابطه تری و بت را با با کمیل صمیمانه تر می کند.
عفونت به کلیه های امیلی سرایت کرده و بت می‌خواهد دخترش را به بیمارستان دیگری منتقل کند اما تری مخالف است. بت و تری جر و بحث می‌کنند و بت گذشته تری را به رخ او می‌کشد. آن شب تری پیش کمیل می‌ماند و به خیانت خود به مادر امیلی اعتراف و ابراز پشیمانی می‌کند. وقایع بیمارستان به کمیل کمک می کند تا بهتر احساس خود نسبت به امیلی را بفهمد. واقعیت آن است که امیلی ارزش زیادی برای او دارد. کمیل در حال پرستاری از امیلی بیمار، علی رغم تفاوت فرهنگی بین خانواده ها به این باور می رسد که تفاهم او با دختر مورد علاقه اش خیلی مهمتر از ایده آل هایی است خانواده هایشان برای آنها در ذهن طراحی کرده اند.
خانواده کمیل به آپارتمان او می آیند و ملامت ش می کنند که هیچ یک از دخترهای پیشنهادی را برای ازدواج انتخاب نکرده است. کمیل از عدم متابعت خود درباره شیوه سنتی ازدواج حرف می زند و دوستی خود با امیلی را آشکار می سازد. پیش بینی کمیل درباره موضع گیری خانواده به وقوع می پیوندد و والدینش او را طرد می‌کنند. زمانی که کمیل خود را برای جشنواره کمدی مونترال آماده می‌کند، همزمان عفونت به قلب امیلی می رسد. کمیل که حال و روز خوبی ندارد در آزمون جشنواره مردود می‌شود. اضطراب از دست دادن امیلی، باعث عدم تمرکز و اختلال در قدرت بیانش شده است.
سرانجام امیلی به هوش می‌آید. پزشک معالج توضیح می‌دهد که بیمار به یک آرتریت التهابی نادر دچار است اما این عارضه قابل درمان است. امیلی که هنوز خاطره جدایی از کمیل را فراموش نکرده از او می خواهد تا از آنجا برود. امیلی هنوز از تحول شخصیتی کمیل مطلع نشده و نمی داند که او پس از جدالی درونی، به باوری قطعی رسیده و می خواهد باورهای خود را در زندگی آینده خود کاربردی کند. او دیگر می داند ازدواج یکی از مهمترین وقایع زندگی هر انسانی است و شکست یا موفقیت در آن می تواند سرنوشت آینده او را تحت الشعاع کیفیت این انتخاب قرار دهد.
بت از کمیل برای شرکت در جشن سلامتی دخترش دعوت می‌کند. کمیل در فرصتی مناسب از امیلی فرصت دوباره ای تقاضا می کند اما امیلی حاضر نیست رابطه دوباره با او را بپذیرد. کمیل می خواهد همراه با دوستان کمدین خود به شهر نیویورک نقل مکان کند. او پیش از رفتن دوباره یک برنامه تک نفره درباره کشور زادبوم خود اجرا می‌کند و به خانواده خبر می‌دهد که می‌خواهد به شهر نیویورک نقل مکان کند. امیلی وقتی از تصمیم کمیل مطلع می‌شود، از محبتهای او در دوران بستری قدردانی می کند. کمیل طبق برنامه ریزی به نیویورک می‌رود.در زمان یکی از اجراهایش، متوجه چهره آشنایی در میان تماشاگران می شود. امیلی برای دیدن او به نیویورک آمده است. صحنه های مراسم ازدواج کمیل با همسر واقعی‌اش امیلی و حضور خانواده کمیل در مراسم عروسی پایانی شاد را برای فیلم رقم می زنند.
The Big Sick
Directed by Michael Showalter
Produced by: Judd Apatow Barry Mendel
Written by: Emily V. Gordon Kumail Nanjiani
Starring:
Kumail Nanjiani
Zoe Kazan
Holly Hunter
Ray Romano
Anupam Kher
Music by Michael Andrews
Cinematography Brian Burgoyne
Edited by Robert Nassau
Production : FilmNation Entertainment
۱۱۷ minutes
Country United States
