اگر دارو ارزان نشود، کار به جاهای باریک می کشد
«دونالد ترامپ» تلاش زیادی صرف کرد تا لایحه ی حفاظت از بیمار و مراقبت مقرون به صرفه موسوم به اوباماکر را منحل سازد اما مجلس سنا حاضر به پذیرش دلائل وی نشد.
ترامپ مخالف طرح سلامت همگانی است و بیمه را نیز مانند دیگر کالاها می داند که به مردم به عنوان یک حق اعطا نشده است.
با اینکه جمعیت ۳۳۰ میلیون نفری آمریکا رضایت زیادی از طرح اوباماکر داشتند، ترامپ پس از شکست تقاضای برچیدن خدمات درمانی مذکور در مجلس، به شکلی افسار گسیخته به قطع برخی بودجه های این طرح خدماتی اقدام کرد و به کارشکنی های لجبازانه روی آورد که عملا این اقدامات، خدمات درمانی میلیون ها آمریکایی را دچار اختلال ساخته است.
یکی از وعده های انتخاباتی ترامپ، ارزان ساختن قیمت دارو بود که به دنبال فشار افکار عمومی، به تازگی بدون اینکه برنامه ای اجرایی برای آن داشته باشد، صرفا با تهدید شرکت های داروسازی، تظاهر به تلاش برای اجرای آن می کند.
«الکس ایزار» Alex Azar وزیر بهداشت آمریکا در سخنرانی اخیر خود عنوان داشت در صورتی که صنعت داروسازی در راستای ارزان کردن داروها، اقدام به همکاری با ما نکند، دونالد ترامپ و دولت تحت امرش، به زور متوسل خواهند شد پس به راهی نروید که کار به جاهای باریک بکشد.
این در حالی است که مبتلایان به بیماری های خاص از جمله انواع سرطان ها می بایست هزینه های هنگفتی برای درمان خود بپردازند که این کار از عهده ی بسیاری از بیماران و خانواده های آنان ساخته نیست. به قیمت شماری از داروهای گران قیمت توجه فرمایید:
داروی Glybera برای کنترل یک اختلال ژنتیکی نادر تولید شده و هزینه ی مصرف آن سالی یک میلیون دلار است.
داروی Ravicti برای جلوگیری از مسمومیت و مرگ مغزی بر اثر نوعی بیماری نادر است و هزینه ی مصرف این دارو سالی ۸۰۰ هزار دلار است.
داروی Spinraza از داروهای استروئیدی عضلانی است و مصرف کننده ی آن باید سالی ۷۵۰ هزار دلار بپردازد.
داروی Lumizyme یک آنزیم حیاتی است که بیمار باید سالیانه در ازای مصرف آن ۶۲۶ هزار دلار هزینه کند.
داروی Carbaglu برای کنترل سموم خطرناک در بدن مصرف میشود و استفاده از آن سالی ۵۸۵ هزار دلار هزینه در بردارد.
بهجز این پنج دارو، ۹۰ داروی بسیار گرانقیمت دیگر نیز در فهرست مداواگر بیماریهای خطرناک وجود دارند که افراد ثروتمند میتوانند تهیه کرده و زنده بمانند ولی مردم عادی (و نه فقیر) پس از ابتلا به بیماریهای خاص، باید آماده ی پذیرش مرگ شوند چرا که درآمد ماهیانه ی یک کارمند وظیفهشناس یا یک کارگر درستکار بدون پرداخت مالیات و صرف هیچ هزینهای برای مخارج زندگی، ۵۲ هزار دلار در سال است.
با توجه به واقعیت های زندگی در زیر سایه ی سکولاریسم، حتی اگر داروسازی های آمریکایی تن به تهدیدات واقعی یا نمایشی دولت دونالد ترامپ بدهند و برخی داروها را ارزان تر ارائه کنند، در واقع از کیفیت داروها کاسته شده است. اما آیا ارزان ساختن دارو برای قابل خرید شدن آن از سوی قشر کارمند و کارگر اقدام منصفانه ای است؟ اصولا این سوال مطرح است چرا یک شخص ساعی و درستکار که شاغل هم هست وقتی بیماری به سراغ او یا خانواده اش می آید نباید بتواند مخارج درمانی خود را تامین کند؟ درآمد ناکافی اکثریت جامعه برای تامین مایحتاج، مسکن و مخارج متعارف در زمره مشکلاتی است که از سوی کارفرمایان منفعت پرست و دولت های حامی آنها نادیده گرفته می شود.