تفسیر سلامت

The English Patient بیمار انگلیسی

«هانا» پرستار جوان و زیبای فرانسوی کانادایی است که در یک بیمارستان صحرایی در بحبوحه­ ی جنگ جهانی دوم  به مجروحین جنگی متفقین یاری می رساند.

ارتباط عاطفی یک پرستار، با بیماری به­ شدت مصدوم، باعث زنده شدن خاطرات مرد به ت­زده­ای می­ شود که در بین مصدومین بیمارستان صحرایی، به بیمار انگلیسی شهرت یافته است.

هواپیمایی قدیمی بر فراز شنزارها در حال پرواز است. به­ نظر می ­رسد زنی در هواپیما خوابیده است. باد در نماد سرنوشت، موهای پریشان زن را به بازی می­ گیرد. مردی هدایت هواپیما را به عهده دارد. وقتی هواپیما به بالای سر عده­ای سرباز می­ رسد، آن­ها با تصور عبور دشمن، با ضدهوایی به سوی هواپیما تیراندازی می ­کنند. بر اثر شلیک سربازان، هواپیما صدمه می­ بیند و پرواز آن به سقوط منتهی می­ شود و نور سفید صحنه را پر می­ کند.

با پیش رفتن داستان درمی­ یابیم که زن (کاترین) پیش­تر مرده بوده و مرد (آلماسی) طی این سقوط دچار سوختگی و آسیب شدید شده و حافظه­ ی خود را از دست می ­دهد.

در ادامه، یک بیمارستان جنگی صحرایی در کویر نشان داده می­ شود. پرستاری دلسوز به نام هانا (ژولیت بینوش) با سیمایی معصومانه، از سربازان زخمی پرستاری می ­کند. مصدومین بستری شده با هانا ارتباطی صمیمانه دارند. گاهی با او شوخی می ­کنند و فضایی خانوادگی و محبت ­آمیز در بیمارستان حس می­ شود. فیلم، دوباره تماشاچیان را به صحرا باز می ­گرداند؛ مردان بادیه ­نشین با شترهای­شان، در محل سقوط هواپیمای اول داستان، تجمع می ­کنند و اجساد زن و مردی سوخته و مصدوم را می ­یابند. آن­ها مرد را بر شتری بارکش سوار می ­کنند.

در بیمارستان صحرایی سربازی محتضر و با شکمی پاره، از سایر مصدومین می­ خواهد اگر کسی از اهالی پیکتون، هم­شهری او هست بالای سرش حاضر شود. وقتی در گفت و شنیدها محل خدمت سرباز مشخص می­ شود، هانا را صدا می­ زنند تا بیاید و سرنوشت نامزدش را از سرباز درحال مرگ جویا شود چون آن­ها در یک واحد نظامی خدمت می­ کردند. هانا با امید فراوان از حال نامزدش سروان مک گان می­ پرسد و پاسخ می­ شنود که او در نبرد تکه­ تکه شده است. پرستار مات و مبهوت برجا می­ خشکد و دچار شوک می­ شود. حمله­ ی هوایی دشمن، صحنه را در گرد و غبار و انفجاری مهیب فرو می ­برد.

دوباره صحرا به نمایش درمی ­آید. مرد صورت سوخته را به محل استقرار چادرنشینان قبیله می­ رسانند و طبیب قبیله با داروهای گیاهی، بر زخم ­هایش مرهم می­ گذارد.

همان مرد مصدوم را در مکان و زمان دیگری می­ بینیم. بازجو مردی نظامی است. از مرد آسیب دیده که در واقع آلماسی است سوالاتی می ­پرسد که باعث رنجش وی می ­گردد. بازجو می­ خواهد آلمانی بودن یا نبودن وی را مشخص کند اما مرد سوخته حافظه ­اش را از دست داده است و تنها تصاویری مبهم از باغ همسرش در نزدیکی فرانسه را به­ خاطر دارد. او را به هانا می ­سپارند تا همراه سایر مصدومین از وی نیز پرستاری کند.

هانا که هنوز نتوانسته شوک مرگ نامزدش را پشت سر بگذارد، با مرگ فجیع دوست و مونس دیگری در انفجار به هم می ­ریزد و تقاضا می­ کند تا مرد محتضر سوخته را به صومعه­ ای در آن نزدیکی برده و تا زمان مرگ بر بالینش بماند.

هانا شب­ ها در صومعه برای بیمار انگلیسی دفترچه خاطراتی که به همراه او پیدا شده را می­ خواند و ما با خاطراتی روبرو می ­شویم که زوایای تاریک داستان را روشن کرده و با جلو و عقب رفتن در زمان، اضطراب و جذابیتی تلخ را به تماشاچیان انتقال می ­دهد.

ما در این پیچ و تاب ­های دراماتیکی درمی­ یابیم که بیمار انگلیسی در واقع لاسزلو آلماسی یک باستان­شناس مجارستانی است که به دنبال مکانی تاریخی به بیابان­ های بی­ آب و علف آفریقا در لیبی به کندوکاو مشغول بوده است.

با ورود زن و شوهری به نام «کاترین کلیفتون» و «جفری کلیفتون» به محل فعالیت تیم باستان­ شناسی، نطفه­ ی فاجعه بسته می ­شود. عشقی شوم بین آلماسی و کاترین شکل می ­گیرد و به­ زودی جفری به این رابطه­ ی نامتعارف مطلع می ­گردد و اجازه می­ دهد تا این آتش نهان، خشمی جنون­ آمیز را در زیر لفافه ­ای از آرامش پنهان سازد. جفری به اتفاق کاترین سوار هواپیمایی قدیمی می ­شود و ضمن خلبانی پس از دیدن آلماسی در اقدامی دیوانه ­وار به سوی او شیرجه می ­رود. آلماسی روی زمین دراز می­ کشد و هواپیما کمی آن­ سوتر سقوط می­ کند. جفری بلافاصله کشته شده و کاترین به­شدت زخمی می­ شود.

آلماسی با ناباوری کاترین مصدوم را به داخل غار اکتشافی تیم باستان­شناس می­ برد و با کمی آذوقه تنها می­ گذارد تا بتواند به دنبال کمک برود. او سه روز در کویر سرگردان است تا سرانجام به تعدادی از نیروهای متفقین برمی­ خورد اما آن­ها او را جاسوس آلمان ­ها می ­پندارند و به زور سوار قطار می ­کنند. آلماسی به هر نحوی که هست از دست متفقین می­ گریزد و با هواپیما خود را به کاترین می­ رساند اما دیگر دیر شده و کاترین مرده است. با این حال آلماسی جسد کاترین را با خود همراه کرده و با هواپیما به سوی تقدیری شوم به پرواز در می ­آید و صحنه ­ی اول فیلم در نمایی دیگر تکرار می ­شود.

آلماسی خاطرات روان­سوز خود را به خاطر می­ آورد و از هانا می­ خواهد تا با تزریق مقدار مرگ­ آوری از مورفین به رنج­ های روحی و جسمی او خاتمه بخشد.

هانا که متوجه شرایط فاجعه­ بار آلماسی است برای پایان دادن به درده ای این همدم محتضر، به خواسته­ ی بیمار عمل می ­کند و مرد مصدوم، مرگ شیرین را در آغوش می کشد.

در پایان داستان، پرستار از خود گذشته­ ی هانا، در حالی­که به نوعی رستگاری ذهنی رسیده است، صومعه را ترک می­ گوید.

این فیلم ارزشمند کاندید دریافت ۱۳ جایزه ­ی اسکار شد که از این میان به ۹ جایزه­ ی اسکار دست یافت. علاوه بر این جوایز گلدن گلوب، برلین، بفتا و بسیاری جوایز بین ­المللی دیگر را از آن خود ساخت.

The English Patient

Directed by: Anthony Minghella

Produced by: Saul Zaentz

Screenplay by: Anthony Minghella

Based on: The English Patient

By: Michael Ondaatje

Starring    

Ralph Fiennes

Juliette Binoche

Willem Dafoe

Kristin Scott Thomas

Naveen Andrews

Colin Firth

Julian Wadham

Jürgen Prochnow

Music by: Gabriel Yared

Cinematography: John Seale

Edited by: Walter Murch

Production  by: Miramax Films

Release date:  November 15, 1996

Running time: 162 minutes

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا