مشکلات دیرپا و آتیۀ صنعت داروسازی
با آقای «دکتر مهدی بخشایش» از مدیران شاخص و نامدار صنعت دارو، پرسش های خود را طرح کردیم که از مطالعه پاسخ های ایشان، با آخرین تغییرات این حوزه مواجه خواهید شد.
آقای دکتر، داروسازی اسوه از پیشگامان صنایع دارویی ایران است؛ شما به عنوان مدیرعامل این مجموعۀ معظم، این شرکت را چگونه به مخاطبین معرفی می کنید؟
این شرکت از ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ با نام «مرک» فعالیت خود را با همکاری متخصصان ایرانی و آلمانی آغاز کرد و تولید داروهایی ساده و ابتدایی را در دستور کار خود داشت؛ شاید بتوان فعالیت پیش از انقلابِ مرک را در ایران یک نوع همکاری تشریفاتی و نمادی برای حفظ مودت و ارتباط علمی متخصصان دو کشور توصیف کرد. پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۰ نام آن به داروسازی اسوه تغییرکرد و متخصصان ایرانی با عزمی راسخ، ساختار شرکت را به تولیدکننده ای همگام با کشورهای صنعتی ارتقا دادند.
ما با بهره گیری از فناوریهای نوین، تولیداتی در دایره استانداردها و معیارهای بین المللی عرضه می کنیم و ارتقاء سطح سلامت جامعه، یکی از اهداف اصلی ماست. اسوه مانند فرشتۀ سلامتی و بهبودی به مصاف بیماری هایی رفته که رقبای کمی بضاعت علمی و تخصصی چنین تولیداتی را دارند.
اسوه در راستای درمان بیماریهای صعبالعلاج نظیر تالاسمی، نقایص آنزیمی ژنتیکی، ام اس، سرطان، پیوند اعضاء و … تا امروز دهها قلم دارو به سبد داروئی کشور ارائه کرده است که در این میان میتوان از داروهای ممتاز دفراسیروکس (اسورال®)، نیتیزینون، گلاتیرامراستات (اسویمر®)، ایماتینیب، کپسیتابین (اسلودا®)، اگزمستان (آرومستان®)، مایکوفنولات (سیتوگان®)، اریتروپوئتین (اسوه پویتین®)، بوسنتان (بوتکریل®) و … نام برد.
شما در مقام رهبر این گروه متخصص و هدایت کننده اصلی شرکت، چه اهدافی در سال آتی برنامه ریزی کرده اید؟
واژه برنامه ریزی برای من تداعی گر مفاهیم بنیادین مدیریتی است. تمام مراکز درمانی و کل صنعت داروسازی با وزرات بهداشت و نظام سلامت در تعامل هستند و نیازهای بهداشتی و درمانی کشور با حسگرهای نرم افزاری و سخت افزاری، درک و تجزیه و تحلیل می شود.
ما دریافت کنندگان این بازخورد هستیم و در راستای تحقق خواسته های اعلام شده آنان، انواع برنامه ریزیهای تخصصی را انجام می دهیم. از تقسیم بندی نوع برنامه مثل ماهیت، بازه زمانی و اَشکال برنامه ریزی، مانند برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی تاکتیکی که توضیح بیشتر آن در این مجال نمی گنجد.
در حوزه بایوتک و واکسن سازی با مانور توانایی ها و امکانات به نمایش درآمده، توانستیم کد اخلاق واکسن را دریافت کنیم و به ما برای پیوستن به اعضای باشگاه واکسن سازی خیر مقدم گفته شد. این توفیق برنامه ریزی شده، بار مسئولیت را بر شانه هایمان سنگین تر ساخته، زیرا در این روزهایِ هجوم بیماریهای ویروسی، باید هر چه سریعتر از عهده تولید پیشرفته ترین داروهای درمان کننده بیماریها برآییم و پاسخگویِ انتظار بیماران امیدوارمان باشیم.
با توجه به حیاتی بودن ماهیت دارو و تجهیزات پزشکی، آیا صنعت داروی ایران این ظرفیت را دارد که با تولید نسل جدیدی از داروهای درمانگر، تحریم ظالمانه را دور زده و باعث ورود بیمارانِ درمان طلب از کشورهای همسایه شود؟
اگر چه در بیانِ تحریم، دارو در موارد تحریمی نام برده نشده، اما نقل و انتقال و جابجاییِ پول دارو با مشکلاتی بسیار دشوار و توانفرسا مواجه است؛ این مسأله عواقبی ایجاد می کند که کم از تحریم ندارد. ولی با تمام موانع موجود، نه تنها تولید را قدرتمندانه دنبال کرده ایم، بلکه در راستای بسط و گسترش فعالیت ها، دست به اقداماتی زده ایم که هر ناظری را به تحسین وامی دارد. اگر فایزر نوآوری می کند، ملاحظه کنید چطور بابت روزی دو عدد قرص مداوای کرونا در یک درمان ۵ روزه، ۷۰۰ دلار از بیمار دریافت می کند. فایزر فقط برای واکسن سازی خود در سال ۲۰۲۱، درآمد ۳۶ میلیارد دلاری مقرر کرده بود، اگر درآمد ما را به مدیرعامل فایزر بدهند و محدودیت های ما را به او تحمیل کنند و از او تولید بخواهند، تردید نکنید که حتی نمی توانند جعبه خالی دارو چاپ کند.
با عنایت به تواناییهای متخصصین دارویی ایرانی برای تولید داروهای جدید، کپی محور بودن داروهای ایرانی یک روال دیکته شده از سوی سازمانهای متولی است یا تمایلی از سوی تولیدکنندگان ایرانی؟
این یک رویداد چند وجهی است؛ معمولاً کارخانجات تمایل دارند داروهای جدید و روزآمدی را در سبد تولیداتشان داشته باشند تا با جاذبه تولیدات چشمگیر، مشتری جذب کرده و به اصطلاح چرخش اقتصادی داشته باشند.
یک شرکت داروسازی زمانی می تواند در اوج باشد که به همت تحقیق و توسعه، داروی جدیدتری را در پی داشته باشد. نظام درمانی دنیا مستمراً در حال ایجاد تغییر و تحول است و کارخانه هایی که این تحولات را درک نکنند، قطعاً از دایرۀ رقابت خارج خواهند شد. فقط برای نمونه ببینید چطور دانش پزشکی از خوکی که روزانه هزاران راس آن به سوسیس و کالباس تبدیل می شود، کلیه ای دریافت کرده که سیستم ایمنی بدن گیرنده، دیگر آن را پس نمیزند.
به تازگی اولین مورد موفقیت آمیز این پارادایم درمانی روی انسان انجام شد و این یعنی حذف تدریجی داروهای سرکوب کنندۀ سیستم ایمنی برای پیوند اعضاء که داروسازی های دوراندیش، این رویداد را به خوبی رصد و تحلیل می کنند.
در تولید یک مولکول جدید، هزینه های زیادی صرف می شود و من اطمینان دارم که ما نیروی متخصص و آمادگی انجام آن را داریم اما در حال حاضر عمدۀ توان ما، صرف مبارزه با محدودیت های تحریم و بحران های تحمیلی می شود.
ارائۀ مولکول دارویی تازه، نیازمند کانتینرهای پر از دلار و لابی های دریافت مجوز و تاییدیه در مجامع جهانی است که متاسفانه در شرایط فعلی کشور، نمی توانیم چنین هدف پر طمطراقی را دنبال کنیم. اما مشابه سازی برای رفع نیازهای حیاتی بیماران کشور، وظیفه ای است که بی دریغ انجام می دهیم و در اجرای آن همه شاخص ها و ملاحظات حرفه ای تحقق می یابند و به امید خداوندِ متعال، با مهارت داروهای جدید را توسعه می دهیم.
در بخش داروهای جدید و بایوتک، توانایی های فوق العاده ای به نمایش گذاشتیم و یک ناظر مستقل پس از مطالعه کارنامه ما، اذعان خواهد کرد در شرایط برابر و عادی با داروسازیهای غربی، ما هم می توانیم مولکول جدید ارائه کنیم.
چنانچه وزارت بهداشت درخواست تولید محصولات جدید را دریافت می کند و با فهرست دارویی کشور تطبیق می دهد، به طور مثال معلوم می شود که ۵ داروی کنترل دیابت در فهرست قرار دارد و ما می خواهیم داروی ششم را به داروهای قبل اضافه کنیم؛ آنها پس از یک بررسی تطبیقی تصمیم می گیرند که داروی ششم را به فهرست اضافه کنند یا یکی از داروهای کم اثر را حذف و داروی جدید را به عنوان یکی از پنج دارو جایگزین نمایند.
البته گفتنی است که انتخاب محصول از سوی کارخانجات یا واردکنندگان دارو، انجام می شود. بخشی از این رویداد، پزشک محور نیز هست، برخی پزشکانِ اهل مطالعه؛ مقاله و گزارش خوانده شده را که معمولاً از منابع خارجی است، به اطلاع کارخانجات می رسانند.
آنها در سفرهای خارجی پیشرفت ها را به طور مستقیم رصد می کنند و تازه ها را با ما در میان می گذارند. البته کارخانجات نیز تحقیق و پژوهش خود را به طور معمول و پیوسته در دستور کار دارند. ما اراده تولید محصول جدید را در وزارت بهداشت طرح می کنیم و آنها هم محصول را وارد فهرست دارویی کشور می کنند، پس از طی فرایند مربوطه این اعلام قبلی به تولید محصول در حجمی وسیع منتهی می شود تا مقرون به صرفه بوده و بتوانیم جهت فروش به داروخانه ها و بیمارستان ها عرضه کنیم.
تحلیل شما درخصوصِ آتیه و افق های پیشارویِ صنعت داروسازی کشور چیست؟
من صمیمانه دعا می کنم که سلامتی و عافیت همواره بر زندگی مردم گران قدرمان حاکم باشد اما واقعیت آن است که در تمام دنیا بروز بیماری، امری اجتناب ناپذیر است، پس برای مداوا یا مهار آن باید دارو مصرف کرد. همانطور که به خوبی آگاه هستید، بسیاری از کشورهای دنیا فاقد صنعت داروسازی هستند و این نیاز راهبردی را با واردات دارو برطرف می سازند. بسیاری از متولیان کشورهای همسایه در سفرهای دیپلماتیک خود به کشورمان از دیدن پیشرفت های صنعت داروسازی ما، دچار شگفتی شده و برخی از آنها به طور رسمی از صنعت داروسازی ایران، تقاضای کمک های انتقال فن آوری کرده اند.
اگر این صنعت پویا و بالنده وجود نداشت، ما شرایط پیش از انقلاب را داشتیم، آن هایی که آرزوهای خوبی برای این کشور ندارند با اختلالات عمدی در ارسال دارو، به راحتی می توانستند کشور فاقد استقلال دارویی را به ورطۀ بحرانی وحشتناک دچار کنند.
هنگامی یک صنعتی این طور خادمانه، همت و اهتمام صرف کرده و خود را به چنین مدارجی از پیشرفت و خودکفایی می رساند، مصلحت ایجاب می کند، متولیان با تمام توان خود، از این دستاورد مباهات آفرین صیانت و نگهداری کنند اما در کمال شگفتی شاهد آن هستیم که کماکان مشکلات دیرینه صنعت داروسازی که حاصل استنباط های نادقیق و خام است، تیشه به ریشه صنعت زده و هر از چند گاهی خبر ورشکستگی و اضمحلال یکی دیگر از شرکت ها به تاسف و نگرانی مان از آینده می افزاید.
آقای دکتر! براساس قواعد حرفه ای و مباحث مطروحه ذیل عدم تعارض منافع و نظریۀ درب های چرخان؛ چرا رییس سازمان غذا و دارو، باید همواره داروساز باشد؟
این بحث مدیریتی همواره و همیشه ما داروسازها است. قطعاً تمایل ما آن است که رئیس سازمان از مشغله ها و مسائل داروسازها درک وسیع داشته باشد. دارو و داروسازی یک بحث تخصصی است و زیرمجموعه هایی مانند شیمی، فیزیک و بیوشیمی و موارد تخصصی دیگر با آن پیوند دارد.
شخصی که می خواهد با تصمیمِ خود، سرنوشت داروسازی را دگرگون سازد، صد البته باید داروساز باشد. باید به این بحث ها اشراف و تسلط داشته باشد تا با اتخاذ دستور درست، چرخۀ دارویی تسهیل شده و توسعه پیدا کند یا دستکم کارخانه ای از ورشکستگی نجات یابد. اگر کسی دانش این حوزه را نداشته باشد و در آن مسند قرار گیرد، شرایطی را تحمیل خواهدکرد که نظام تصمیم گیری را با اخلال مواجه خواهد ساخت. به قول معروف تا تو هیزم بیاوری از دشت، فصل سرما تمام خواهد گشت.
کسانی که می خواهند به عنوان مدیر ارشد در پشت میز سازمان جلوس کنند، باید به موارد تخصصی و موازین تولیدکنندگان اشراف داشته باشند. وقتی ما به تولید دارو می پردازیم، حدوداً ۲۰ ناظر بر کار ما نظارت انجام می دهند، براین اساس باید گفت که روال صنعت دارو با روال صنایع دیگر تفاوت های زیادی دارد.
ما داروسازها به رئیس سازمانی نیاز داریم که با بخش تولید، رگولاتوری، داروخانه، پخش و جای جای صنعت آشنا باشد، زیرا این زنجیره صنعت مانند دومینو می تواند ضربه دریافتی را به هم منتقل کرده و کل صنعت را متأثر کنند.
فردی که وارد سازمان می شود، حداقل باید ۱۰ تا ۱۵ سال در حوزه دارو کار کرده باشد تا بتواند از عهده مسئولیت خطیر محوله برآید. شاید در جای دیگری یک اقتصاددان را به عنوان رییس سازمان غذا و دارو منصوب کنند اما فعالیت در غذا و داروی آنجا را نمی توان با کار در این سازمان مقایسه کرد، زیرا در ایران مدیر باید از نظارت در حین تولید تا قیمت گذاری را انجام دهد.
باید بخشی از انرژیاش را صرف حل مشکلات عجیب در صنعت سازد و به مسائل بپردازد که شاید در کمتر جایی از دنیا به این شکل وجود دارد. چنانکه بارها برای بسیاری از تولیدکنندگان پیش آمده که حتی آنها را به سازمان غذا و دارو راه نداده اند تا موانع جدی تولید خود را با مدیران در میان بگذارند. اگر مدیر سازمان، داروساز نباشد، حتی کارشناسان را هم دچار مشکلات خواهد کرد و سازمان هم از درون و هم از بیرون دچار تنش های غیرضروری و فرسودگی بی دلیل خواهد شد.