چهارشنبه سوری دیروز، چهارشنبه سوزی امروز
همه می دانیم که خدای حکیم العلیم در قرآن مجید یکی از مظاهر قدرت خود را گوناگونی زبان ها اظهار داشته است.بر روی زمین انسان هایی با زبان ها و لهجه های مختلف خلق کرده که به قومیت ها و ملل مختلف تقسیم شده اند با آیین ها و سنت های متفاوت و در خور تامل.
مولی علی علیه السلام در زمان کوتاه حکومت درخشان و بی مثال خود به استانداران امر می کنند که به آیین و سننی که امکان تناسب با اسلام را دارند احترام گذاشته و اجازه دهند مردم ملل مختلف، تاریخ و هویت ملی خود را حفظ کنند.
ما ایرانیان پیش از اروپایی ها و آمریکایی ها روزی را برای ابراز عشق و محبت همسران به همدیگر در پیشینه تاریخی خود داشتیم .در این روز که به «اسفندگان» نام گذاری شده بود همسران برای یکدیگر هدیه و تحفه تهیه و به هم اهدا می کردند و همدیگر را گرامی می داشتند.
وقتی ما این فرهنگ زیبا و در خور تحسین را از آیین خود محو کردیم، روزی رسید که این خلاء ایجاد شده را «والنتاین» آمریکایی پر کرد.
وقتی به آیین کهن چهارشنبه سوری تاختیم، این سنت ایرانی به رفتارهای خشن و غیر قابل قبول، تغییر ماهیت داد و رنگ و بوی جشن های خشونت آمیز آمریکاییان را به خود گرفت.
اگر به مهندسی اسلامی در ساختار فرهنگی سده های گذشته ایران دقیق شویم، ویرایش هایی برخاسته از «نخبگی واقعی» را شاهد خواهیم بود که که پژوهنده را به یاد نوابغی چون میرداماد، فیض کاشانی، شیخ بهایی، ملاصدرا و علامه مجلسی می اندازد.
دانشمندان مصلح اسلامی «هفت شین» ایرانی را با ظرافتی تامل برانگیز به «هفت سین» ایرانی تغییر دادند. تمام آیین های ایرانی با آیین های اسلامی تلفیق و آمیزه ای زیباتر از پیش خلق شد و پیش روی مردم قرار گرفت و مردم نیز این فرهنگ غنی تر شده را با آغوش باز پذیرفتند حال اینکه خراب کردن بسیار آسانتر از ساختن بود ولی دانشمندان اسلامی می دانستند «گمگشتگی فرهنگی و تاریخی» چه عوارضی برای ملت بی هویت به بار خواهد آورد!
چرا که ما «مسلمانان عرب» نبودیم ما «مسلمانان ایرانی» بودیم.
این مهندسی دقیق و ظریف نخبگان را، در دعای اسلامی تحویل سال ایرانی و در بسیاری از مناسبات دیگر شاهدیم. در شب یلدا نیز صله رحم یکی از متعارفات یلداست .تفال به حافظ و قرآن نیز باز در شمار رفتارهای اسلامی در این آیین ایرانی است.
از سه دهه پیش برخی بدون اینکه نسخه ای برای چهارشنبه سوری بپیچند، راه آسان یعنی خراب کردن را برگزیده اند.آیا نباید از علمای نخبه سده های گذشته درس تلفیق اسلام در آیین تاریخی را بیاموزیم ؟
می توانیم بگوییم وقتی خدا هست چرا از آتش تقاضا کنیم ؟ بهتر است به جای گفتن «زردی من از تو ، سرخی تو از من» بگوییم :
خدایا بده زردی ام را به آتش به من بخش سرخی این نار سرکش
با خواندن این شعر، پریدن از روی آتش به یک آیین پر نشاط خانوادگی و فامیلی تبدیل می شود که در واقع با هر بار انجام آن، از خدای یگانه، استمداد سلامتی می شود. ولی آن ستیزه ها و برگزیدن راه آسان، نسخه ای نبود که به فراموشی این آیین ایرانی مبدل شود بلکه این آیین قابل ویرایش ایرانی را ناخواسته به دست اغیار سپردیم تا آنان ویرایش دلخواه خود را بر آن اعمال کنند.
اینک شاهدیم که این سنت کهن به رفتارهای خشونت بار و تنفر انگیز و بیگانه مبدل شده است و بیننده آگاه به فرهنگ چهارشنبه سوری، اذعان خواهد داشت که منفجر کردن بمب های صوتی و آزار و اذیت های بیمارگونه، بیشتر به بد مستی اراذل و اوباش شباهت دارد تا به آیین مهرورزی و خردمندانه چهارشنبه سوری.
در این روزگار مردمی را می بینیم که خشن ترین لباس های خود را می پوشند و با ظاهری شبیه به رمبو ، بمب های صوتی و مخرب در دست و جیب، به استقبال خطرات جانی و مالی می روند.صدای آژیر آمبولانس ها و اتومبیل های پلیس را می شنویم.گاه مردم آسیب دیده به مهاجمان فحاشی می کنند و گاه با آنان گلاویز می شوند.بسیاری از مردم عزیزان خود را در این روز در خانه حبس می کنند تا از گزند اوباش و اراذل در امان بمانند.ادارات، سازمانها و مراکز آموزشی، کارکنان و محصلین خود را زودتر ترخیص می کنند تا مبادا در غوغای این سنت به هم ریخته، آسیب ببینند.
به راستی اگر با “ماشین زمان” ، یکی از شرکت کنندگان چهارشنبه سوری در چند دهه گذشته را به چهارشنبه سوری این ایام بیاوریم ، واقعا چه تصوری از مراسم فعلی خواهد داشت؟ شاید فکر کند که بین دیوانگان یک محله ، جنگی داخلی اتفاق افتاده است و اگر کسی به او بگوید که این همان آیین چهارشنبه سوری است مسلما هم به حال این سنت از دست رفته و هم به حال مردم محروم از چهارشنبه سوری واقعی، تاسف خواهد خورد. این فراز می تواند یک ایده آسیب شناسانه برای تولید یک فیلم سینمایی باشد که در جهت فرهنگ سازی این آیین ویران شده به کار گرفته شود.
باور عمومی جامعه بر این است که چهارشنبه سوری سنتی مبتنی بر باورهای زرتشتیان است حال اینکه زرتشتیان روشن کردن آتش در کوی و برزن و پریدن از روی آن را گناه و عملی ناهنجار می دانند و چهارشنبه سوری متعارف در نزد ایرانیان را جزو آموزه های دینی خود نمی شناسند.این سنت دیرینه در میان باقیمانده اقوام آریائی رایج بوده و از سالیان بسیار دور تا امروز ادامه پیدا کرده است و اینک که دمل چرکین خشونت و دگرگونی نامطلوب، در این آیین کهن محرز شده است بیش از پیش ورود نخبگان فرهنگ ساز را به استمداد می طلبد.
کبری حسینی – مدیر مسئول