فیلم سینمایی الیسیوم Elysium با محوریت ابرپزشک رایانه ای
در سال ۲۱۵۴ تمام کره ی زمین به یک مستعمره ی پرجمعیت از مردمان فقیر و گرسنه و بیمار تبدیل شده است. زمینی ها مانند تیفوسی های قرن هجدهم در خرابه های زمین ویران شده میلولند و برای زنده ماندن در زباله دانی های مستعمره، با طعامی ناچیز، امروز نکبت بار خود را به فردا می رسانند. در این آشفته بازار فقرو فلاکت، ثروتمندان جهان به آسمان عروج کرده اند و در یک زیستگاه عظیم فضایی، همچنان در حال حکمرانی بر بردگان و فقرای زمینی هستند. آنان همچون دوران پیش از ویرانی زمین، از مواهب تغذیه ی اشرافی، سکونتگاه رویایی و بهداشت و درمان فوق العاده برخوردارند. ثروتمندان، نام این بهشت دنیایی خود را Elysium گذاشتهاند. در میان نعمت هایی چون هوای پاکیزه، آب زلال، غذاهای متنوع و کافی، دستاورد چشمگیری به نام Med-Bay وجود دارد که متعاقب برخورداری از آن، ثروتمندان پا در جای پای خدایان یونان گذاشته اند. این فناوری پیشرفته، یک ابرپزشک رایانه ای است که بیمار را سلول به سلول آنالیز کرده و به طرفهالعین، سلامتی از دست رفته را به وی بازمی گرداند. این ابرپزشک رایانه ای، قدرت بازسازی اندام های آسیب دیده و حتی قابلیت متوقف سازی آهنگ پیری را نیز دارد و روند سالخوردگی ساکنین Elysium را نیز متوقف ساخته است.
«مکس» نام شخصیت اول این داستان است که در خرابه های لس آنجلس در شرکتی به نام Armadyne Corp در خط تولید ربات های پلیس اشتغال دارد. او در اثر یک حادثه دچار تشعشعات مرگبار می شود و اگر بخواهد زنده بماند چارهای جز سفر قاچاقی به الیسیوم برای مداوا پیش رویش نیست در غیر این صورت ظرف چند روز آینده جان خود را از دست خواهد داد.
ریاست امنیت الیسیوم در دست زنی به ظاهر ۴۰ ساله اما ۱۰۸ ساله به نام دلاکورت است که با کمک فناوری پزشکی رایانه ای Med-Bay توانسته بیماری پیری را در خود معالجه کند.
حافظه دلاکورت پر از نابسامانی های زمین است. جنگ ها، ازدیاد جمعیت، بیماری های مرگبار، فقر، بیسوادی، گرسنگی و بسیاری نازیبایی هایی که با آمدن به بهشت الیسیوم، همچون کابوسی به پایان رسیده است. او مفتون آرامش، اشرافیت، سلامتی پایان ناپذیر و امتیازاتی است که در الیسیوم، او و ثروتمندان دیگر از آن برخوردار هستند. دلاکورت با تعصب غیرقابل انعطافی از امنیت این «آرمان شهر» بی نظیر دفاع می کند. او دستیار قدرتمند و خونریزی به نام کروگر را مامور می کند تا سفینه های پر از مسافران قاچاق را پیش از رسیدن به الیسیوم در آسمان منهدم سازد.
مکس با گروه های انقلابی زیرزمینی در ارتباط است و یکی از کارهای آن ها قاچاق پناه جویان مریض به الیسیوم برای برخورداری از امکانات درمانی Med-Bay است. مکس پول کافی برای سفر درمانی به الیسیوم را ندارد و مجبور می شود برای زنده ماندن در انجام یک ماموریت خطرناک با انقلابیون همکاری کند. مکس با تشویق دوست و همکار زیرزمینی خود، اسپایدر تصمیم میگیرد اسکلتی فلزی را روی بدن خود نصب کند، فرایندی دردناک که او را تبدیل به یک مبارز نیمه ربات میکند، یک جنگجوی تا دندان مسلح که در راستای برنامه ریزی انقلابیون می جنگد. آنها کارلایل یکی از اعضای امنیتی الیسیوم را دستگیر کرده و فایل سازمانی را از مغز او به مغز مکس منتقل می کنند تا او به کمک اطلاعات امنیتی به الیسیوم نفوذ کرده و درب های آن را به روی عموم سلامت جویان بیمار باز کند.
مکس با فری سانتیاگو دوست دوران کودکی اش تماس می گیرد. او اکنون یک پرستار است. فری از مکس خواهش می کند در سفر به الیسیوم، ماتیلدا دختر کوچکش را نیز با خود همراه کند چون او مبتلا به سرطان خون است.
مکس طی درگیری های سختی موفق می شود فری و ماتیلدا را به الیسیوم برساند. کروگر با سرزنش های دلاکورت از کوره درمی رود و رئیس خود را به طرز فجیعی به قتل می رساند.
مکس و کروگر با هم درگیر شده و هر دو کشته می شوند. انقلابیون پس از رضایت مکس، مغز او را به رایانه ی مرکزی وصل می کنند و قفل های ممانعت از شفابخشی Med-Bay (پزشک رایانه ای) را که دلاکورت نصب کرده بود باز می کنند و ماتیلدا اولین بیماری است که موفق به دریافت سرویس درمانی می شود. در آخر داستان شهروندان زیادی از زمین، سوار بر ناوگانی از سفینه ها، برای درمان بیماری های لاعلاج خود عازم الیسیوم می شوند.