پدر بلامنازع دانش ژنتیک در جهان
به گزارش آفتاب سلامت در دانش ژنتیک امروز، رشتهای به نام «ژنتیک مندلی» بخشی از ژنتیک امروزی است که از توارث ژنهای موجود در روی کروموزومها بحث میکند. وجه تسمیه این رشته، پژوهشهای خوشفکرانه مردی بود که میانهی قرن هجدهم، نخستین خشتهای زیربنایی دانش ژنتیک را در ساختار زیستشناسی بنا گذاشت.
« گرگور یوهان مندل» Gregor Johann Mendel در ژوئیه سال ۱۸۲۲ در یک خانواده روستایی بهدنیا آمد. زادگاه او موراویا Moravia بود که در آن موقع جزو مستعمرههای اتریش محسوب میشد. در دهکده هاینزدورف وارد مدرسه ابتدایی شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه تحصیل از هاینزدورف به تروپا، که از شهرهای مجاور بود، رفت و وارد مدرسه متوسطه شد. به دلیل فقر مالی و به توصیهی یکی از مدرسین وارد مرکز مذهبی آلبرون شد. وی در بیست و یک سالگی زندگی رهبانی پیشه کرد و لقب گرگور دریافت داشت. مندل دوره مطالعات کشیشی را در سال ۱۸۴۷ به پایان رساند و به درجهی افتخاری کلیسا نایل آمد. او در ۴۷ سالگی به مقام سرپرستی صومعه رسید. یوهان مندل در ۱۸۶۵ توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات وراثتی را که حاصل آزمایشهایش روی گیاه نخود فرنگی بود، شناسایی کند؛ ولی از آنجایی که در جامعه علمی آن زمان بسیاری از افراد با نفوذ، همچنان نظریات داروین و لامارک را صحیح میپنداشتند به دیدگاهها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. مندل در سال ۱۸۸۴ درگذشت. به نظر میرسید، پروندهی این دانش رو به بسته شدن است. در سال ۱۹۰۰ میلادی با پژوهشهای اعتبارسنجانهی چهار محقق به نامهای «اریک وان تسشرماک» Erich von Tschermak «هوگو د وریس» Hugo de Vries «کارل کورنز» Carl Correns و «ویلیام جاسپر اسپیلمن» William Jasper Spillman کشف کنار گذاشته شدهی مندل مورد اقبال و توجه دانشمندان زیست شناسی قرار گرفت و گرگور یوهان مندل را به عنوان پدر علم ژنتیک جهان گرامی داشتند.بعد از کشف مجددِ کارهای مندل در ابتدای این قرن، خیلی سریع به این موضوع پی برده شد که اصولِ اساسیِ وراثت که وی در نخود کشف کرده بود در گونههای گیاهی و جانوریِ دیگر نیز میتواند موردِ استفاده قرار گیرد.
کشف مندل
مندل مسئلهی وراثت را در گیاهِ نخودفرنگی بررسی کرد. او دو نوع نخودفرنگی را یکی با دانههای سبز و دیگری با دانههای زرد انتخاب کرد. اگر نخودفرنگیهای دانه سبز را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه سبز خواهند شد.اگر نخودفرنگیهای دانه زرد را با هم جفت کنیم مسلم است که فرزندان نیز دانه زرد خواهند شد. اما مندل نخود فرنگیهای دانه سبز و دانه زرد را با هم جفت کرد. مندل مشاهده کرد که همهی فرزندان دانه زرد شدند (نسلِ اول همه زرد). با این وجود وقتی این فرزندان را که همگی دانه سبز بودند با یکدیگر جفت کرد، نتیجه بسیار عجیب بود. ۳/۴ فرزندانِ نسلِ دوم دانه زرد و ۱/۴ دانه سبز شدند! او همین آزمایش را با خصوصیات و ویژگیهای دیگرِ گیاهِ نخودفرنگی نیز تکرار کرد و به نتایجِ مشابه رسید. از آنجاییکه او چیزی از ژنهای غالب و مغلوب نمیدانست این موضوع برایش بسیار عجیب مینمود. او استدلال کرد که در تعیینِ هر ویژگی دو عامل نقش دارد. (مثلاً برای تعیینِ رنگ دانهی گیاهِ نخودفرنگی دو عاملِ سبز و زرد وجود دارد) یکی از این دو عامل بر دیگری ارجحیت داشته و آن ویژگی یا خصوصیت را تعیین میکند. امروزه این عوامل، ژن (آلل) نامیده میشوند. یافتههای مندل این عقیدهی رایج که فرزندان به سادگی صفاتِ والدین را به ارث میبرند به مبارزه طلبید. در واقع این یافتهها نشان داد که بینِ ژنوتیپ (توانایی بالقوهی ژنتیکی) و فنوتیپ (ویژگیها و خصوصیاتِ بالفعل شده) تفاوت وجود دارد. مثلاً در موردِ گیاه نخودفرنگی، از لحاظِ فنوتیپ همهی این والدین دانه زرد بودند ولی از لحاظِ ژنوتیپ آنها یک ژنِ دانه سبز و یک ژنِ دانه زرد داشتند.