ماری ملون، ناقل بیماری تیفوس در دام کارآگاه جورج ساپر
این اولین باری نیست که یک همهگیری توجه جهانیان را جلب کرده است. آنفلوآنزای اسپانیایی در سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ به یک چهارم جمعیت دنیا سرایت کرد و ۱۷ تا ۵۰ میلیون نفر جان خود را از دست دادند. ولی حتی قبل از آنفلوآنزای اسپانیایی، ماجرای خارقالعاده “ماری حصبه” اتفاق افتاده بود.
ماری ملون Mary Mallon ناقل تیفویید بود ولی بدن خودش مصونیت داشت و این سلامت ظاهری و فریبنده باعث می شد که او هر بار خانه های کارفرمایان خود را به عزاخانه مبدل سازد و همچنان باکتری سالمونلا تیفی را در منهتن به خانه اعیان و اشراف منتقل سازد.
او مهاجر ایرلندی جوانی بود که در اوایل قرن بیستم در نیویورک کار آشپزی میکرد.
در این ماجرا گاهی ماری را میتوان به چشم قربانی و گاهی به چشم یک فرد شرور دید ولی بیشک او قبل از جنگ جهانی اول، توجه نیویورک و خیلی جاهای دنیا را به “همهگیرشناسی” جلب کرد.
ماری ملون در سال ۱۸۶۹ در کوکزتاون در بخش تایرون ایرلند به دنیا آمد و در نوجوانی برای زندگیای تازه در ینگه دنیا، ایرلند را ترک کرد. در سال ،۱۹۰۰ ماری آشپزی بود در خانه ثروتمندان نیویورک و حومه. میگویند بستنی هلویش معروف بود. در آن زمان حدود یک تا دو میلیون آمریکایی خدمتکار خانه بودند و آشپزها در حکم حاکم منزل بودند. وظایف آشپز، مدیریت کارکنان آشپزخانه و خرید بود. در تائید مرتبهاش، کارفرماها او را نه “مالون” بلکه “خانم مالون” صدا میکردند.
شیوع بیماری مرگبار در نیویورک
ماری ملون در محلههای اعیانی منهتن کار میکرد ولی بداقبالی همچون سایه به دنبالش می رفت و ساکنین خانه ای که در آن مشغول می شد به حصبه دچار می شدند و جان خود را از دست می دادند. از ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۷، در هفت خانه مختلف آشپزی کرد و آخرین کارش در پارک اونیو بود. در همه این خانهها، افرادی بیمار شدند یا مردند. ماری هر دفعه غیبش زد و کار دیگری پیدا کرد.
کارفرمایان ثروتمند او در محلههایی مانند اویستربی و خیابان پنجم بهتزده بودند. حصبه (یا تیفوئید یا تب روده) به دنیای آنها تعلق نداشت. این بیماری در جمعیتهای متراکم در زاغههای غیربهداشتی نیویورک مثل فایو پوینتز، پروسپکت هیل و هلز کیچن شایع بود.
خانواده یکی از این قربانیان، محققی به نام جورج ساپر را استخدام کردند و او بلای جان ماری شد. بار اولی که ساپر توانست رد ماری را پیدا کند، ماری او را با یک چنگال بزرگ از آشپزخانه بیرون کرد. این یکی از مشکلات رفتاری ماری بود.
ماری نمیتوانست قبول کند ناقل بیماری است در حالی که خودش مبتلا نشده بود، از این رو میتوان با او همدردی کرد. ولی آقای ساپر فهمید که مری بدون داشتن علائم بالینی، هم ناقل و هم عامل بیماری است. او خود مبتلا نمیشد ولی بیماری را به دیگران انتقال میداد.
درک مسئله برای ماری ملون ممکن نبود ولی مقامات نیویورک چارهای نداشتند و در سال ۱۹۰۷ او را به مرکز قرنطینه در جزیره “نورث برادرز” در خارج نیویورک تبعید کردند. این جزیره در رودخانه شرقی (ایست ریور) در نزدیکی برانکس قرار دارد. این روزها جزیره نورث برادرز پناهگاه پرندگان و خالی از سکنه است.
در اواخر قرن نوزدهم، این جزیره برای اسکان قربانیان آبله در نظر گرفته شد و پس از آن برای جداسازی همه بیمارانی که باید قرنطینه می شدند. با استانداردهای امروز، این کار ممکن است بیرحمانه به نظر برسد ولی قبل از کشف آنتی بیوتیک، هیچ راه دیگری برای مهار چنین بیماریهایی وجود نداشت.
منشور نیویورک بزرگ به مقامات بهداشت ایالتی این قدرت را میداد که قرنطینه را اعمال کنند. ماری ملون را در زندان انفرادی نگه داشتند و او تصمیم گرفت شکایت کند و به وکیلش گفت هیچ کار اشتباهی انجام نداده و ناعادلانه از اجتماع طرد شده است.
او گفت: “این طرز رفتار با یک زن بیدفاع در یک جامعه مسیحی باورنکردنی است.” ماری قول داد هرگز به عنوان آشپز کار نکند و در نهایت آزاد شد.
حصبه یا تیفویید چیست؟
عامل این بیماری باکتری سالمونلا تیفی بسیار مسری است و با غذا و آب آلوده منتقل میشود. این بیماری بیشتر در کشورهایی شایع است که بهداشت ناکافی است و آب آشامیدنی سالم در دسترس نیست.
برآورد شده سالانه ۱۱ تا ۲۰ میلیون نفر مبتلا میشوند و بین ۱۲۸ تا ۱۶۱ هزار نفر از مبتلایان میمیرند.
آنتی بیوتیک این بیماری را درمان میکند ولی مقاومت به آنتی بیوتیک درمان را سختتر کرده است.
ناقلان مزمن بدون اینکه علائم بالینی داشته باشند در بعضی موارد ممکن است دهها سال این بیماری را منتقل کنند. ماری ملون معروفترین آنها بود.
غول رسانه و شکایت ماری
داستان ماری در روزنامه ویلیام رندولف هرست چاپ شد. شخصیت چارلز فاستر کین در فیلم معروف ارسن ولز، همشهری کین، از او الهام گرفته شده بود. ویلیام زمانی گفته بود داستانهای روزنامه اش باید خواننده را از جایش بلند کند و باعث شود آنها از تعجب فریاد بزنند. هرست بسیار با نفوذ بود و داستان ماری برای اولین بار در ۲۰ ژوئن ۱۹۰۹ در روزنامه او چاپ شد. حمایت هرست از ملون شمشیری دو لبه بود؛ هزینه استخدام وکیل ملون را تبلیغات روزنامه هرست تامین میکرد. هرست حتی ممکن است هزینههای حقوقی ملون را هم پرداخته باشد. او قبل از آن هم برای داستانهایی که پرفروش میشدند همین کار را کرده بود.
اما از آن سو خبرنگاران هرست لقب “ماری حصبه” را ابداع کردند که تا آخر عمر این کارگر ایرلندی را رها نکرد.
زندگی تلخ ماری بعد از آزادی
ماری بعد از آزادی مدتی لباسشویی کرد که شان کمتری داشت ولی در نهایت با نامهای مستعار به عنوان آشپز سر از آشپزخانهها درمیآورد. او حتی در آشپزخانه یک بیمارستان هم کار کرد و همیشه هم درد آشنای بیماری و مرگ بجا ماند. هیچکس از آمار دقیق تعداد مبتلایان ماری مطلع نیست.
بالاخره در سال ۱۹۱۵، دوباره توانستند رد ماری را بگیرند و این بار دیگر هیچ کارزار رسانهای یا همدردی در کار نبود.
ماری دوباره به قرنطینه بازگردانده شد و ۲۳ سال آنجا ماند و در سال ۱۹۳۸ از دنیا رفت.
بستنی هلو، دسر معروف ماری
باکتری تیفویید با حرارت از بین میرود ولی در غذای سرد میتواند زنده بماند. شاید اگر ماری ملون به جای تهیه بستنی هلو به پختن پای سیب روی می آورد، هیچ وقت اسم “ماری حصبه” در تاریخچه بیماری های واگیردار ثبت نمی شد.