سلامتی بیمار/ داروی ایرانی/ روشهای نظارتی سازمان غذا و دارو / رفتار پزشکان
دکتر «فضل اله حیدرنژاد» از مدیران شناخته شده صنعت دارو در نمایشگاه «ایران فارما» قبول زحمت کردند و به سوالات آفتاب سلامت پاسخ گفتند. با ما در این گفت و شنید سودمند همراه باشید.
لطفا مخاطبین ماهنامه آفتاب سلامت را با خود و سوابق کاری تان آشنا کنید.
فضل اله حیدرنژاد، دکتر داروساز هستم و از اواخر دهه ۶۰ تا به امروز در صنعت داروسازی کشور حضور فعال دارم و در چندین شرکت داروسازی بزرگ از جمله کارخانجات داروپخش، تولیـد دارو، سبحان دارو، امین فعالیت داشتم و در مقطع کنونی هم در داروسازی «تهران دارو» مشغول به کار هستم.
داروسازی «تهران دارو» از شرکتهای فعال در عرصه ی دارویی کشور است. شما این شرکت را چگونه به مخاطبین معرفی می کنید؟
«تهران دارو» یکی از شرکتهای سرشناس و به روز کشور ما است و بر حسب ضرورتها و الزاماتGMP، بازسازیهای خوبی را انجام داده است. این شرکت از سبد دارویی متنوعی برخوردار بوده و نزدیک به ۲۰۰ قلم دارو و مکمل دارد و یکی از تولیدکنندگان مطرح جامدات قرص و کپسول و سافت ژل در کشور است.
ارزیابی شما از نمایشگاه ایران فارما چیست؟
قوانین قرنطینه در دنیا مانند یک بهمن جهانی بر همه فعالیتها آوار شده است و در راستای رعایت باید و نبایدهای همه گیری کرونا می توان جابجایی چندباره تغییر زمان برگزاری ایران فارما را هم نادیده گرفت چرا که نمایشگاهها یکی از جدی ترین تجمعات مورد نظر شرکت ها و از مؤثرترین و مهمترین ابزارهای بازاریابی در دنیای امروز تجارت محسوب می شوند.
علیرغم وجود روش ها و متدهای علمی بازاریابی، و علیرغم وجود هزینه های بالای حضور در نمایشگاه، یکی از روشهایی که همچنان مطلوب شرکتهای بزرگ دنیاست، حضور تمام عیار است.
بازدیدکنندگان، مشتریان بالقوه ما هستند و بازدید از محصولات اصلی ترین هدف نمایش محصولات و خدمات است. هنگامی که بازدیدکننده ای یک یا چند روز وقت خود را صرف بازدید از نمایشگاه می کند، بی گمان یک مشتری جدی محسوب می شود، که با قصد و اراده برقراری یک رابطه تجاری پا به محیط نمایشگاه گذاشته است.
ما در محیط نمایشگاه از آخرین اخبار و اطلاعات محصولات مشابه هم مطلع می شویم. شاخص های پدیدار شده کیفیت، تنوع، قیمت و سایر مشخصه ها توسط رقبا ارائه می شوند و ما همچنان که اطلاع رسانی می کنیم، دریافت هم می کنیم و به نوعی آنجا را محل تبادل دانش و اطلاعات و تکنولوژی می دانیم.
پیشنهاد دوستانه من به برگزارکنندگان نمایشگاهها این است که با هم تعامل داشته باشند. دوستان ما در سندیکای تولیدکنندگان مواد اولیه با فاصله یک هفته نمایشگاه دیگری برگزار کردند که بهتر بود در کنار هم ایفای نقش می کردند تا بازخورد بهتری از برگزاری نمایشگاه حاصل شود. متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
با توجه به روند سریع تغییرات اقتصادی در کشور پر فراز و نشیب ایران، چه اهدافی در سال آتی برای شرکت برنامه ریزی کرده اید؟
یکی از مشکلات قدیمی داروسازیها مشکلGMP و جایگزینی ماشین آلات قدیمی است. طرح ژنریک حدود ۴۰ سال است که همچون نهالی در زمین صنعت دارو به خاک نشسته اما به بار نمی نشیند و دلیل آن یک رفتار سنتی اما مردود است. صنعت دارو ۹۷ درصد نیازهای کشور را برطرف کرده و به نوعی در بین صنایع دیگر آن را شاگرد ممتاز به حساب می آورند و به جای اینکه مورد تقدیر و توجه قرار گیرد رهایش کرده اند.
آیا می توان با ارز ۳۰ هزار تومانی ماشین آلات جدید و به روزی را جایگزین کرد و همزمان مواد اولیه مورد نیاز را تامین کرد و حقوق کارگران را پرداخت؟ بیم آن می رود چنانچه برنامه های حمایتی آغاز نشود به سرنوشت صنعت نساجی و صنایع مشابه دچار شویم.
مسئله مهم دیگر تامین بهنگام مواد و بهبود سبد کالاهاست و نهایتاً همه ی تلاشها، برای تولید داروی با کیفیت است.
با توجه به حیاتی بودن ماهیت دارو و تجهیزات پزشکی، آیا صنعت داروی ایران این ظرفیت را دارد با تولید نسل جدیدی از داروهای درمانگر، تحریم ظالمانه را دور زده و باعث سرازیر شدن بیماران درمان طلب از اقصی نقاط جهان شود؟
با توجه به اتمسفری که صنعت داروسازی ایران در آن تنفس می کند، چنین ترسیمی از آینده صنعت و داروسازی بیشتر به شعار یا رویا شباهت دارد.
شرکتهایی که در حال حاضر قرص و کپسول و پماد تولید می کنند اگر بتوانند به موقع مواد اولیه مورد نیاز را تامین کرده و ماشین آلات خود را نوسازی کنند، باید مدال به آنان اهدا شود. در شرایطی که با محدودیت های ارزی مواجه اند و حمایت دولتی کند و اندک می باشد، اصلا وقوع چنین رویدادی میسر نیست. شرکتهای خصوصی هم با توجه به محدودیتهای طرح ژنریک و مشکلات قیمت گذاری روی دارو، بعید است به این سمت و سو حرکت کنند.
با عنایت به تواناییهای متخصصین دارویی ایرانی برای تولید داروهای جدید، کپی محور بودن یک روال دیکته شده از سوی سازمانهای متولی است یا تمایلی از سوی تولیدکنندگان کشور؟
پیروی از طرح ژنریک یک روال عمومی و چند دهه ای برای تولید دارو در کشور است و اکثرا در آن راستا حرکت می کنیم. ما در اواخر دهه پنجاه، ۶۴ شرکت داروسازی داشتیم که اینک تعداد آنها به ۱۲۰ شرکت افزایش یافته و تولیدکنندگان بدون التفات به ظرفیت بازار، چنان در کپی داروها افراط کردند که متاسفانه دارو را باید مانند تنقلات و مواد غذایی با جایزه و تسهیلات بیشتر عرضه کرد.
مسلما صنعت با این شیوه ها دچار بحران جدیدتری خواهد شد. از آن سو شرکتهای توزیع به طرز نامتوازنی افزایش یافته است. ما اوایل انقلاب ۵ شرکت توزیع داشتیم اما درحال حاضر نزدیک به ۲۰۰ شرکت توزیع کشوری و استانی در حال فعالیت هستند که آنها هم برای پوشش دادن هزینه های خود به اقداماتی نامتعارف و عجیب دست می زنند. بعضا تبلیغات سو می کنند و آسیب جدی دیگری از این طرف هم به صنعت دارو و سلامتی بیماران وارد می شود.
آیا لزوما رئیس سازمان غذا و دارو باید داروساز باشد؟ یا یک مدیر نخبه در مدیریت سازمان می تواند از عهده هدایت تشکیلات برآید؟
داروساز بودن رئیس سازمان غذا و دارو در موازات مدیر خوب بودن، می تواند امیدوارکننده باشد. سازمان غذا و دارو فقط مدیریت جریان دارو نیست. مکمل، تجهیزات و غذا هم باید تحت مدیریت قرار گیرد. اما چون دارو استراتژیک است بخش دارو همواره در سازمان غذا و دارو در محوریت امور قرار دارد.
وضعیت تخصیص ارز به تولیدکنندگان و پیش بینی شما از آینده داروسازی کشور چیست؟
در طی چند سال گذشته وضعیت ارز شفاف نبوده و اکنون شاهد آن هستیم که کاملا از حمایت ها عقب نشینی می کنند و ارزهای ترجیحی و دولتی، بی سر و صدا به ارزهای نیمایی بدل شده اند، در یک دارو که ۱۰ تا ۱۵ قلم مواد اعم از مواد اصلی مواد جانبی و اقلام بسته بندی مصرف می شود فقط روی ماده موثره متمرکز شده و عنوان می شود ارز دارو را ترجیحی نگه داشته ایم.
ولی این فقط گوشه کوچکی از یک واقعیت پنهان مانده است. در دو سال گذشته، ارزِ بیشتر داروها نیمایی شده است. در تریبون ها همواره به دولتی بودن داروها اشاره می شود اما اگر مخاطب روند هزینه های تولید را از ابتدا تا انتها دنبال کند، پی به واقعیت ها می برد.
فقط رسانه ها هستند که امکانات تحلیل ماجرا را دارند و این مهم هرگز تا این زمان روی نداده است. برای تولید داروهایمان ارز نیمایی هزینه کردیم. غالباً همه چیز را آزاد خریدیم اما سازمان در عوض با تاخیر چند ماهه فقط درصدی را به قیمت داروها اضافه می کند.
نظارت توقف ناپذیر سازمان غذا و دارو بر قیمت گذاری را چگونه ارزیابی می کنید؟
سازمان غذا و دارو وقتی شایستگی و بالندگی صنعت دارو را ملاحظه می کند، باید به یک سازمان ناظر و نظارت کننده بودن اکتفا کند اما متاسفانه افتخارآفرینی صنعت نه تنها برایش امتیازی به دنبال ندارد بلکه گاهاً دردسرساز نیز شده است.
آنها قیمت تمام شده را از ما استعلام می کنند و درصدی را به عنوان مارژین یا سود کارخانه در نظر می گیرند. اگر ارزش و قیمت دارو بر اساس کیفیت باشد اتفاقات خوبی می تواند بیافتد ولی به منظور کنترل قیمت، فقط روی قیمت مواد متشکله شده متمرکز می شوند و شرکتها برای جبران هزینه ها به منابع کشورهایی مانند هند و چین متمایل می شوند و این برای وضعیت سلامت کشور و آینده دارویی مملکت به صلاح نیست.
با توجه به اطلاع و اشراف حضرتعالی به مباحث مهم، چه مطلب ناگفتهای را با مخاطبین در میان میگذارید؟
عدم تناسب افزایش قیمت محصولات با نرخ ارز و افزایش قیمت مواد تولید داخل، یکی از مسائلی است که در کشور ما وجود دارد. تولیدکنندگان مواد در داخل اقدام به تولید یک ماده ای می کنند و گواهی مربوط به آن را می گیرند و به این شکل، آنها تولیدکننده محسوب شده و اداره دارو ما را ملزم به تامین مواد از آن شرکتها می کند.
از سویی دیگر در بازه های زمانی چهار ماه تا شش ماه، قیمت مواد را ۴۰-۳۰ درصد و گاهی دو یا سه برابر افزایش می دهند و اداره دارو نظارت یا دخالت چندانی در قیمت گذاری آنها ندارد.
عدم برگزاری به موقع جلسات قیمت گذاری
کمیسیون قیمت به طور متعارف باید هر ۳-۲ هفته یک بار تشکیل شود اما چون مدیران درگیر مسائل روزمره هستند، جلسات به موقع برگزار نمی شود و این یکی از آسیب هایی است که صنعت دارو از آن در رنج است.
ابتدای هر سال به مقوله تولید و حمایت از تولیدکننده و مانع زدایی ها تاکید می شود اما مسئولین ما در عمل، قوانینی را وضع و اجرا می کنند که بعضاً خود عامل توقف خط تولید است.
معضل دیگری که مخل فعالیت ما صنعتی هاست تغییرات پست های اصلی و کلیدی پس از تغییر ریاست جمهوری است.
شش ماه مانده به تغییر مدیریت و شش ماه پس از آن، همه با نگرانی در انتظار هستند که چه شخصی می خواهد برود و جایگزین او چه کسی خواهد بود و این دگرگونی ها، ما را در اجرا، با مشکلات جدی روبرو می کند. وقتی مدیر جدید ورود می کند دوباره باید مسیر را از ابتدا شروع کرد. مدیران میانی که متصدی هستند گاهاً به مسائل اشراف ندارند و مواردی رخ می دهد برای کار چند دقیقه ای، یک سال وقت صرف شود.
انتظار داریم نگاه مراکز متولی به صنعتی که ۹۷ درصد از نیازهای دارویی کشور را برطرف می کند نگاه حمایتی باشد. صنعت دارو یک صنعت ارزش آفرین است و این واقعیت مهمی است که به آن اصلا توجه نمی شود.
ما نگران از کار افتادن دستگاه های قدیمی هستیم ضمن اینکه فرسودگی ساختمان ها را هم نمی شود نادیده گرفت. کارکنانی که با امید و توکل در این شرکتها مشغول هستند، نباید قربانی محیط نامناسب اشتغال و یا آلودگی های ناشی از مواد دارویی شوند.
مشکل ارزی از جمله مواردی است که دولت باید به آن توجه داشته باشد.
تولیدکنندگان مواد اولیه دارویی باید تحت نظارت سازمان غذا و دارو قرار گیرند و این اعمال قدرت و نظارتی که صرفا به داروسازیها تحمیل می شود، در زنجیره های وابسته هم اجرا گردد.
کمیته تخصصی و داروهای به روز، کمیته ای بود که داروها را معرفی و به طرح ژنریک وارد می کردند اما به دلیل مشکلات ارزی متاسفانه دو سه سالی است که این کمیسیون تعطیل شده است و بعضاً در زمینه داروهایی که پزشکان برای بیماران می نویسند و باید به صورت تک نسخه ای وارد شود.
در صادرات دارو با مشکل جدی مواجه هستیم. چون دولت ارز ترجیحی صرف کرده، صادرات به دشواری انجام می گیرد و در این شرایط و برهه زمانی تقریبا به صفر رسیده است. شاید دو یا سه شرکت هستند که هنوز می توانند در این ایام، صادرات داشته باشند. برای فروش داروهای خود در داخل هم سدی به نام پزشک وجود دارد. آنها به طور خاص ویزیت می شوند و امتیازاتی می گیرند و به دنبال آن داروهای خاصی را نسخه می کنند و در این میان سلامتی بیمار در پس زمینه قرار گرفته است.