«الهی پیر شوی»دیگر دعا نیست
همهی ما با پشت سر گذاشتن سالهای بیشتر، کندتر میشویم. از نحوهی راه رفتن و سطح تعادلمان میتوانند سن بیولوژیکیمان را حدس بزنند. در اثر ضعف حواس، حوادث بیشتری را تجربه میکنیم و چین و شکنها و سلولهای مرده و نازا در پوست صورت و تنمان، پیریمان را جار میزنند. به دنبال عوارض مذکور، کیفیت زندگی دچار سیر نزولی شده و فهرستی از نتوانستنها جایگزین قابلیتهای پیشین میگردد.
رهاوردهای برشمرده، عوارض ناخواستهی پیری هستند که دروازههای قلعه سلامتی انسان را به روی انواع بیماریهای مزمن باز میکنند تا سرانجام با ترکیب چند نوع بیماری، شرایط غیرقابل تحملی مهیا شده و انسانِ رنجور، کالبد خاکی را ترک گوید.
برخی نام تقدیر بر این پدیده گذاشته و عنوان میکنند که انسان طبیعی باید در مقابل این شرایط طبیعی، کرنش کرده و فرآیند تحلیل سالخوردگی را به عنوان امری مقدس بپذیرد.
در حالیکه با تعقیب رد پای گونهی امروزی انسان، شاهد آنالیز طبیعت از سوی او و استفاده از قابلیتهای آن در راستای خواست و نیاز وی هستیم.
فقط در این میانه برخی از تمدنها کندتر و برخی از آنها تندتر، قوانین طبیعی را مسخر خود ساختهاند.
دو سال پیش با یکی از دوستان ۴۸ ساله جلوی یک ساختمان دولتی ۵ طبقه منتظر آسانسور بودیم. روز شلوغی بود و آسانسور پر میآمد و پر میرفت. به دوستم گفتم: عطای آسانسور را به لقایش ببخشیم و از راه پله ها برویم؛ گفت: دیابتم کم بود آرتروز هم به آن اضافه شده. ترجیح میدهم منتظر بمانم.
دقیقا یک ماه پیش باز در همان موقعیت جلوی همان آسانسور ایستاده بودیم.
این بار دوستم بیاینکه منتظر آسانسور بماند به من پیشنهاد کرد که تا طبقه چهارم از راه پله ها برویم. با چابکی و قدرت قدم برمیداشت و برخلاف دو سال پیش هیچ نشانهای از ضعف و سستی در حرکاتش دیده نمیشد.
به دفترش رفتیم و قبل از صرف ناهار کاری، به خودش انسولین تزریق کرد. گرم صحبت بودیم که از کشوی میزش قرص متفورمین metformin بیرون آورد و با جرعهای آب خورد.
قرص را از دستش گرفتم و پرسیدم چه مدت در حال خوردن آن است؟ جواب داد حدود یک سال است که آن را جایگزین قرص مشابهی کرده که با وضعیت جسمیاش سازگاری نداشته ولی از متفورمین رضایت نسبی دارد. از وضع آرتروزش پرسیدم. گفت: احتمالا دکتری که دو سال و نیم پیش او را معاینه کرده تشخیص درستی نداده است چون الان مشکلات عضلانیاش کاملا رفع شده است.
حتما شما از اخبار کشفیات اخیر دربارهی آثار و ویژگیهای دو مادهی رسوراترول resveratrolو متفورمین metformin مطلع هستید.
گروهی محقق، در مراحل تستهای آزمایشگاهی بر روی موشها، عنوان کردهاند که این مواد میتوانند الیاف عضلانی و سیناپسهای موسوم به نورو ماسکولارneuromuscular synapses را بازسازی کرده و روند فرسودگی آنها را به تعویق اندازند.
فرق این دو ماده این است که فرمولاسیون رسوراترولِ آزمایشگاهی هنوز رازگشایی نشده ولی متفورمین مدتهاست که به عنوان داروی کنترل قند خون از سوی سازمانهای غذا و دارو تایید شده و بسیاری از مبتلایان ایرانی دیابت در حال مصرف آن هستند اما متاسفانه هیچ مرکز و سازمانی در صدد بهره برداری علمی از این فرصت طلایی نیست.
هزاران بیمار دیابتی در حال مصرف متفورمین هستند و بسیاری از آنان آمادهاند که داوطلبانه وضعیت جسمی خود را پیش و بعد از مصرف این دارو با پژوهشگران در میان بگذارند تا با انتشار نتایج این تحقیق علمی، دانشمندانی دیگر بتوانند با دارویی متفاوت به درمان آرتروز و دردهای عصلانی ناشی از سالخوردگی اهتمام ورزند.
از آنجا که ماهنامه «آفتاب سلامت» به تمام داروسازیها، دانشگاههای پزشکی، معاونتهای مختلف وزارت بهداشت و مراکز پزشکی مرتبط ارسال میشود، پیشنهاد میکنم به عرایضم در ارتباط با بررسی آثار متفورمین بر بیماریهای عضلانی برخی مصرفکنندگان عنایت کرده، راه را برای معالجه بیمارانی که گرفتار دردهای عضلانی هستند، هموار فرمایید.
فریبرز روشنفکر – سردبیر