اعصاب و روانتفسیر سلامت

چراغ گاز

معرفی فیلم

برخی از آثار ادبی و هنری، به دلیل موفقیت درخشان در بررسی یک پدیده روانشناسی یا پزشکی آنچنان مورد توجه متخصصان قرار می گیرند که گاه نام آن اثر هنری بر روی مضمون مورد بررسی گذاشته می شود.

سندرم “ادل” که در شماره  ۲۶  آفتاب سلامت به آن پرداختیم یا داستان “چراغ گاز” که در این شماره مورد بررسی قرار خواهد گرفت، در زمره چنین آثاری قرار دارند.

مقدمه

در پدیده روانشناسی”چراغ گاز”، شخصی خودشیفته یا غرض ورز، در مقام شکنجه گر قرار می گیرد و با تبانی، ترفند و تلقین، قربانی خود را دچار وهم و خیالات نادرست می کند.

شکنجه گر، ممکن است جای وسایل خانه را تغییر دهد یا در را باز بگذارد و تقصیر آن را به گردن قربانی بیندازد.

صدایی واقعی که قربانی از آن حرف می زند را انکار می کند و به تدریج موفق می شود تا قربانی را به این باور یا باورها برساند که دچار فراموشی و توهمات شده و در حال از دست دادن عقل خود است. شکنجه گر گاه خود بیمار است و این کار را برای کنترل دیکتاتورگونه قربانی انجام می دهد و گاه این رفتارهای ظالمانه درواقع توطئه ای است تا به انجام کاری دست زنند که در وضعیت سلامت قربانی میسر نخواهد بود.

اهدافی چون محروم سازی شخص از مدیریت دارایی، سلب حضانت فرزندان ، انتقام و کینه ورزی می تواند در شمار دلایل این اقدامات باشد.

داستان چراغ گاز

سارقی جوان می خواهد جواهرات گرانبهای خواننده ای مشهور را در لندن برباید ولی پس از مقاومت خواننده، او را به قتل می رساند و ناپدید می شود.

پائولا خواهرزاده ۱۴ ساله خواننده که تحت کفالت وی قرار داشت پس از مرگ دلخراش خاله اش، به ایتالیا می رود تا رشته آواز را تحصیل کند ولی پس از چند سال در آنجا با مردی به نام گریگوری آشنا می شود که پس از یک رابطه دو هفته ای از او درخواست ازدواج می کند و پائولا این درخواست را می پذیرد. او علی رغم میلش بخاطر علاقه گریگوری به زندگی در لندن، حاضر می شود به خانه خاله اش آلیس نقل مکان کنند.

افسردگی پائولا

در ابتدا همه چیز به خوبی و خوشی می‌گذرد و از این اینکه با همسرش در خانه‌ای که بزرگ شده زندگی می‌کند احساس خوشبختی می‌کند. اما کم‌ کم و با گذشت زمان پایولا متوجه می‌شود که شادی و خوشبختی اش رنگ می بازد. همسرش مرتب او را متهم به انجام کاری می‌کند که پائولا اصلاً به خاطر نمی‌آورد.

گریگوری برای بازگشت آرامش، پیشنهاد می کند تا تمام وسایل آلیس را در اتاق زیر شیروانی انبار کنند. قبل از انجام این کار، پائولا یک نامه عاشقانه را در وسایل خاله اش پیدا می کند که از سوی مردی به نام سرجیس بائر نوشته شده است. واکنش گریگوری خشونت آمیز است. گریگوری  به سرعت نامه را در جیب می گذارد و عنوان می کند اشیاء قدیمی خانه باعث افسردگی پائولا می شوند و این او را عصبی می کند.

شدت گرفتن توهم پائولا

بعد از آنکه تمامی وسایل آلیس به اتاق زیر شیروانی منتقل می شوند، پائولا حوادث ناراحت کننده بیشتری را تجربه می کند.

پائولا در برج لندن، گل سینه ای را که گریگوری به او هدیه داده گم می کند در حالیکه او این گل سینه را با وسواسی خاص در کیف دستی خود جاسازی کرده بود.

یک قاب عکس از دیوارهای خانه ناپدید می شود؛ خدمتکارها اظهار بی اطلاعی می کنند و بزودی به کمک گریگوری شیء گم شده روی راه پله ها پیدا می شود اما پائولا خاطره ای از انجام این کار در ذهن ندارد.

پائولا از کم نوری چراغ های گاز شکوه می کند اما گریگوری بی اشکال بودن چراغ ها را متذکر می شود و به او می گوید که وی در تخیل خود چراغ گاز را کم نور تصور می کند.

کم کم پائولا به این نتیجه می رسد که فراموشی و زوال عقل زندگی او را دچار تهدید کرده و گریگوری در این میان حامی و ناجی اوست.

گریگوری او را از ظاهر شدن در انظار برحذر می دارد و حال وی را برای معاشرت با مردم مناسب نمی داند.

سرجیس بائر نویسنده نامه

پائولا نمی داند که شوهرش همان سرجیس بائر نویسنده نامه و قاتل خاله اش است.

او برای رفت و آمد اسان به خانه موروثی پائولا تا ایتالیا به دنبال خواهرزاده مقتول آمده است. سر جیس بائر که خود را گریگوری معرفی کرده، مطمئن است که جواهرات آلیس در میان اثاثیه اش مخفی مانده است. او شبانه از طریق کوچه پشتی وارد خانه خالی یکی از همسایگان شده و از راه پشت بام به اتاق زیرشیروانی بازمی گردد و در جستجوی جواهرات آلیس، در حال تخریب وسایل قدیمی است.

هنگامی که گریگوری مخفیانه چراغ های روشنایی اتاق زیر شیروانی را روشن می کند، میزان گاز در چراغ اتاق پائولا کاهش می یابد و این باعث کم فروغی چراغ اتاق وی می شود که طبق تلقینات گریگوری، این وضعیت را به مثابه شدت یافتن اختلالات و توهمات خود می پندارد.

سرنخ

در این حین کارآگاه باذکاوتی به نام برایان کامرون از اسکاتلند یارد، متوجه آغاز رفت و آمد به خانه مهر و موم شده آلیس، خواننده مقتول می شود و با شم پلیسی خود، پرونده نافرجام قتل را دوباره می گشاید.

کامرون با بررسی دقیق مدارک، شباهت های زیادی بین مشخصات سرجیس بائر و گریگوری آنتون می یابد و برای رازگشایی، مامور پلیسی با انرژی را در آن محدوده مستقر می کند.

رویدادهای مشکوک

کارآگاه با اطلاعات دریافتی از مامور خود، مطمئن می شود که رویدادهای مشکوکی در خانه آلیس خواننده در جریان است و خود نیز در حوالی خانه به بررسی اوضاع مشغول می شود.

او پس از خروج گریگوری به ملاقات پائولا می رود و علیرغم میل پائولا به گفتگو، مشت بسته سرجیس بائر با اسم جعلی گریگوری آنتون را نزد پائولا باز می کند.

کامرون قفل میز کار گریگوری را می شکند و نامه سرجیس را با دست خط جدید گریگوری مقایسه کرده و به پائولا ثابت می کند که این دو درواقع یکی هستند و خاله او آلیس، قربانی طمع ظالمانه سرجیس شده است.

رمزگشایی از اتفاقات

پائولا با دیدن گل سینه و بعضی وسایل مخفی شده در کشوی میز کار گریگوری، پی به خیانت های پایان ناپذیر او می برد و درمی یابد که این مرد ظالم برای رسیدن به اهداف خود چه فریبکاری های بیرحمانه ای را در مورد او به کار گرفته است.

سرجیس که حریصانه به جستجوی اثاثیه مقتول خود مشغول است در این نوبت موفق می شود جواهرات را بیابد. او به خانه آلیس بازمی گردد ولی با دیدن نشانه هایی ناخوشایند، درمی یابد که کنترل اوضاع از دستش خارج شده است.

کامرون از محل اختفا خود بیرون می آید و با بازگویی مکاشفات خود، سرجیس را از ادامه مخفی کاری ناامید می کند. آنها با هم درگیر می شوند و نهایتا کامرون، سرجیس را مغلوب کرده و به صندلی می بندد.

سرجیس تقاضا می کند تا لحظاتی با پائولا گفتگویی خصوصی داشته باشد. سرجیس در این فرصت بخت خود را برای فریب دوباره پائولا می آزماید ولی پائولا خردمندانه، رذالت های او را یادآوری کرده و از مردان قانون می خواهد تا قاتل را از خانه او بیرون ببرند.

کامرون که ظاهرا به پائولا دل بسته است در فرصتی به خانه وی بازمی گردد و با جملاتی تلویحی از زیبایی زندگی و قابل فراموشی بودن رنج ها حرف می زند و پائولا با صمیمیت، پیشنهاد دوستی کامرون را می پذیرد.

جوایز فیلم چراغ گاز:

 اسکار

فیلم در ۷ مورد کاندیدای دریافت اسکار بود که ۲ جایزه را نصیب خود کرد.

اسکار بهترین هنرپیشه زن برای اینگرید برگمن

اسکار بهترین کارگردان هنری برای سدریک گیبسون، ویلیلم فرای، پل هلدشینسکی، ادوین ب ویلمن

 جشنواره فیلم کن

 فیلم انتخابی جشنواره ۱۹۴۶

فیلم سینمایی چراغ گاز  Gaslight

Directed by : George Cukor

Produced by : Arthur Hornblow Jr.

Screenplay by:John Van Druten

Walter Reisch

John L. Balderston

Based on   Gas Light

by Patrick Hamilton

:Cast

Charles Boyer as Gregory Anton/Sergis Bauer

Ingrid Bergman as Paula Alquist Anton

Joseph Cotten as Brian Cameron

May Whitty as Miss Bessie Thwaites

Angela Lansbury as Nancy Oliver

Barbara Everest as Elizabeth Tompkins

Emil Rameau as Maestro Guardi

Edmund Breon as General Huddleston, Brian’s supervisor

Halliwell Hobbes as Mr. Mufflin, Paula’s lawyer

Tom Stevenson as PC Williams

Heather Thatcher as Lady Mildred Dalroy

Lawrence Grossmith (in his last film role) as Lord Freddie Dalroy

Jakob Gimpel as Pianist

Music by: Bronisław Kaper

Cinematography Joseph Ruttenberg

Edited by: Ralph E. Winters

Production company Metro-Goldwyn-Mayer

Release date  May 4, 1944

Running time:114 minutes

Country : United States

Language:English

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا