ویروس های آزمایشگاهی و پادزهرهای گران قیمت
رویدادهای فیلم در دست بررسی این شماره، اگر چه فانتزی به نظر میرسند اما رخدادهای محوری آن، کابوس ها و نگرانی های دائمی واحدهای مقابله با حملات بیولوژیکی و جنگ های نامتقارن در کشورهای مختلف دنیا هستند.
پیش از پرداختن به فیلم مبتنی بر درون مایه های داروسازی و پزشکی، لازم است درباره ی وجوه واقعی آن در میان کشورهای مدعی پیشرفت جهان، مطالبی عنوان شود.سلاح میکروبی Bioweapons عامل بیولوژیکی ضدحیاتی به عنوان یک سلاح جنگی مورد استفاده قرار می گیرد.سلاح میکروبی Bioweapons میتواند از باکتری ها، ویروس ها و سموم تهیه شده باشد و هر کدام با سطوح مختلف مرگ و میر و پتانسیل برای گسترش در میان اهداف از پیش تعیین شده استفاده شود.پیشرفت های علم و فن آوری که توانایی های عمومی را برای مطالعه و مدیریت مواد بیولوژیکی افزایش می دهد، باعث می شود که به کارگیری سلاح میکروبی Bioweapons برای اقدامات جنایتکارانه و غیرانسانی آسانتر شود.جنگ بیولوژیکی، به معنی سوءاستفاده از عوامل زیستی، اعم از باکتریها، ویروسها، قارچ ها و فرآوردههای آنها به منظور اهداف خصمانه برای کشتن یا ناتوان کردن انسان ها، حیوانات یا گیاهان است.در طی جنگ جهانی اول، عوامل کشور آلمان، اسبها و گاوها را قبل از حمل آنها به آمریکا و فرانسه به بیماری آلوده میکردند.
آمریکا در سال ۱۹۴۳ برنامه تحقیقاتی خود را برای استفاده از عوامل بیولوژیک آغاز کرد. این برنامه بهطور رسمی تا سال ۱۹۶۹ ادامه یافت.مواد تحت آزمایش و تولید در کشور آمریکا شامل باسیلوس آنتراسیس (عامل سیاه زخم)، سم بوتولیسم، فرانسیلا تولارنسیس (عامل تولارمی)، کوکسیلا برونتئی (عامل تب Q)، ویروس انسفالیت ونزوئلایی، بروسلا سویس (عامل بروسلوز) و انتروتوکسین بی استافیلو کوکی بود.به دنبال آگاهی از قدرت مرگبار سلاح های بیولوژیکی، ارتش آمریکا برنامه ی دفاع میکروبی در جنگ را از سال ۱۹۵۳ شروع کرد که تا الان نیز ادامه دارد.در سال ۱۹۷۲ کشورهای جهان، با فشارهای سازمانهای بین المللی، کنوانسیونی مبنی بر عدم تولید، فرآوری و گسترش سلاح های بیولوژیکی امضا کردند. اگر چه بسیاری از کشورهای امضا کننده، در عمل، تحقیقات در این زمینه را همچنان ادامه دادند. تا سال ۲۰۱۱ تعداد ۱۶۵ کشور در سراسر جهان این کنوانسیون را امضا کردند و تعهد کردند که برنامه ای برای استفاده از سلاح های بیولوژیک نداشته باشند.
با هم داستان فیلم ماموریت را دنبال کنیم:
ماموریت غیرممکن ۲
دکتر «ولادیمیر نکرویچ»، یک بیولوژیست نابغه است که در شرکت داروسازی Biocyte Pharmaceuticals در سیدنی استرالیا، ویروس مرگباری به نام «کایمرا» را به صورت آزمایشگاهی تولید کرده که قادر است با از بین بردن گلبول های قرمز خون، ظرف ۲۰ ساعت قربانی خود را از پای درآورد.
نکرویچ با اطلاع از نقاط ضعف ویروسی که خود ساخته، پادزهری برای نابودی ویروس تدارک دیده و نام بلرفون بر آن گذاشته است. وجه تسمیه این اسامی به افسانه های یونان بازمیگردد. کایمرا از هیولاهای اساطیری با حمله ی بیامان به دام ها و دامداران، موجب مرگ و خسارت مردم می شد تا اینکه به دست مبارزی به نام بلرفون از پای درمی آید.
«ایتن هانت» مامور یک واحد وابسته به سازمان امنیت آمریکا، برای تحویل گرفتن ویروس و پادزهر آن با نکرویچ مذاکره کرده و قرار است که این دو در آتلانتا یکدیگر را ملاقات کنند.در هواپیما، نکرویچ به طور غیرمنتظره با ایتن هانت ملاقات می کند و ویروس و پادزهر را به وی تحویل می دهد.ایتن پس از رسیدن به مقصود، نکرویچ را از پای درمی آورد و با برداشتن ماسک پیشرفت های که به چهره دارد، معلوم میشود که او «امبروس» سهامدار عمده ی شرکت داروسازی است که پس از اطلاع از توافق ایتن و نکرویچ، برای تصاحب ویروس و پادزهر آن، به طراحی نقش های شیطانی دست زده است.
امبروس می خواهد با آلوده کردن جهان به ویروس کایمرا، از کانال شرکت داروسازی خود با فروش بلرفون، صاحب میلیاردها دلار ثروت بادآوردهای شود که مردم نگونبخت برای نجات جان خود پرداخت خواهند کرد. امبروس و همدستانش پس از کشتن نکرویچ و سرقت ویروس و پادزهر آن، با چتر نجات از هواپیما بیرون می پرند و هواپیما با کوه برخورد کرده و منهدم می شود.ایتن هانت واقعی در حال انجام عملیاتی متهورانه در جنوب غربی آمریکا است که پیامی از واحد امنیتی دریافت می کند. به او دستور می دهند تا هر چه سریعتر ویروس مرگبار کایمرا را از دست تبهکاران ناشناس خارج کند. ایتن برای انجام ماموریت، دو عضو دیگر تیم عملیاتی را دور هم جمع می کند، اما سومین نفر، یک غیر نظامی و سارقی حرف های به نام Nyah Nordoff-Hall است که در حال حاضر در سویل اسپانیا است. ایتن به اسپانیا می رود و Nyah را در حین سرقت گردنبندی گرانبها ملاقات می کند. Nyah پس از ماجراهایی با تیم ضد تروریسم آنها همراه می شود.
ایتن با رئیس جدید واحد امنیتی دیدار می کند و ویدیویی از نکرویچ می بینند. رئیس به او خبر می دهد که امبروس کسی است که احتمالا ویروس را تصاحب کرده و آنان باید به کمک Nyah به سازمان امبروس نفوذ کنند. ایتن به هتل خود می رود و Nyah را از ماموریت مطلع می کند. Nyah ناراحت است و احساس خوبی نسبت به ماموریت ندارد اما با توضیحات ایتن پی به اهمیت ماموریت برده و برای اعزام آماده می شود.
به زودی معلوم می شود که Nyah در گذشته رابطه ای عاطفی با امبروس داشته ولی بعد از مدتی Nyah را از سر خود باز کرده است. Nyah به راحتی وارد تشکیلات امبروس شده و به بهانه ی تجدید دیدار، به جستجوی خانه ی او می پردازد. امبروس به دنبال یک اشتباه Nyah متوجه هدف وی برای جاسوسی می شود ولی تلاش می کند تا علیرغم سرسختی رقبا برنده ی این بازی باشد.
Nyah با شناسایی محل نگهداری ویروس ها، زمان یورش به خانه ی امبروس را اطلاع می دهد و درگیری سختی بین آنان آغاز می گردد. ایتن و افرادش موفق به نابودی محل ویروس ها می شوند ولی Nyah درمی یابد یک نمونه از ویروس هنوز نزد امبروس باقی مانده است اما امبروس سر میرسد و Nyah مجبور می شود ویروس را به خودش تزریق کند. امبروس Nyah را در سیدنی رها می کند و ترجیح می دهد او عامل انتشار این مخلوق آزمایشگاهی مرگبار باشد.ایتن در حالی Nyah را پیدا می کند که او در جایی دورافتاده درصدد خودکشی مصلحتی است تا بیماریاش به کسی سرایت نکند.ایتن او را از انجام این کار بازمی دارد و با تمام توان به جستجوی امبروس می رود تا سه نمونه از بلرفون هایی که نزد خود مخفی کرده را بیابد و پیش از اتمام ۲۰ ساعت عملکرد ویروس تا زمان مرگ، پادزهر را به Nyah برساند.ایتن طی یک درگیری سخت با سهامدار شرکت داروسازی، موفق میشود امبروس را از پای درآورد و تنها پادزهر باقی مانده را در دقایق پایانی مهلت Nyah به او تزریق کند.پس از نجات Nyah ایتن از فداکاری های او گزارش مفصلی به سازمان امنیت آمریکا ارسال می کند و آنان سوابق منفی و قانون شکنانه Nyah را از آرشیوها پاک می کنند. پس از آن ایتن و Nyah تعطیلات شیرینی را در کنار هم در سیدنی می گذرانند.