واردات بدون «حساب کتاب» دارو، چوب ناجوانمردانه در چرخ تولید
لطفا مخاطبین ماهنامه آفتاب سلامت را با خود و سوابق مدیریتیتان آشنا کنید و بفرمایید دوران مدیریتی خود را چگونه ارزیابی میکنید؟
مرتضی نیلفروشان دکتر داروساز و عضو گروه دارویی فرهنگستان علوم پزشکی هستم. پیش از انقلاب مدیریت شرکت روزدارو را برعهده داشتم. بعد از انقلاب ۶ سال مدیر شرکت داروپخش بودم و بعد از آن شرکت لرستان (اکسیر) را تاسیس کردم و حدود ۶ سال عهدهدار مدیریت آن شدم. در شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا)، ۸ سال عضو هیئت مدیره بودم. مدت ۴ سال به عنوان عضو هیئت مدیره هلدینگ دارویی تامین وابسته به سازمان تامین اجتماعی فعالیت داشتم. ارزیابی دوران مدیریتی من نسبت به مدیر قبلی یا بعدی امری است که نیازمند مطالعه و مقایسههای تخصصی و وقتگیر است که بهخاطر طولانی شدن توضیحات، در حوصلهی مخاطبین یک مجله پزشکی نیست اما میتوانم بگویم وظایف مدیریتیام را بدون کوتاهی و با تمام توان و علم و بینش و آگاهیام انجام دادهام.
در زمان بروز بحرانهای شدید، مهارتهای مدیریتی میتواند، سازمان را از آشفتگی نجات داده و مانع شکست در ماموریتهای آن شود. با توجه به لجام گسیختگی سیاست آمریکا در قبال ایران، اگر فردا دونالد ترامپ به دولت تحت امر خود دستور دهد مانع از صدور مواد اولیه تولید دارو به ایران شوند، فکر میکنید از لحاظ آماری، صنعت دارو در کشور چه سرنوشتی پیدا میکند؟
اگرچه وقوع چنین رویدادی نامحتمل است اما اگر احتمالی برای آن قائل شویم هیچ گونه ضرر و آسیبی متوجه صنعت داروسازی ما نیست. کشورهای اروپایی، چین و هند اگر صد در صد هم از دستورات سیاسی ترامپ پیروی کنند در مبادلات مالی استقلال عمل دارند. بنابراین دستورات آقای ترامپ هیچ تاثیری روی صنعت دارو ندارد. مسئلهی بعدی این است که صنعت دارو تا امروز بحرانهای زیادی را پشت سرگذاشته و ثابت شده که مدیریت دارویی کشور توان آن را دارد تا نیازهای کشور را در میانهی بحرانها برطرف سازد. فقط در یک صورت ممکن است که به صورت کوتاه مدت تاثیر بپذیریم و آن در شرایطی است که ترامپ محدودیتهای مالی و بانکی ایجاد کند. فرض کنید که شما با شرکتی ارتباط اقتصادی برقرارکردید و به صورت بلند مدت با آن شرکت کار میکنید. پس از مدتی همکاری، تجارت فیمابین به موقعیتی ارتقا مییابد که میتوانید بهای اجناس خریداری شده را به صورت مدت دار بپردازید و این امر تنها از طریق عملیات بانکی انجام پذیر است. اگر محدودیتهای بانکی به صنعت داروی ایران تحمیل شود، صنعت دارو با مشکل مواجه خواهد شد. اما اگر فقط آمریکا مواد اولیه دارویی را از ما دریغ کنند، بحرانی پیش روی ما نیست.
آیا شرایط تحریم، مزایایی نصیب تولیدکنندگان داخلی کرده است؟
من مصاحبهی آفتاب سلامت با برخی مدیران دارویی را خواندهام. پاسخ این مدیران، مثبت ارزیابی کردن پدیدهی تحریم بود. اما من بینش متفاوتی دارم. تحریم اصلا مثبت نیست و نمیتوان وقوع چنین رویدادی را مزیت ارزیابی کرد. تحریم محدودیتهای زیادی را برای صنعت دارویی کشور ایجاد میکند. زمانی که ما دچار آفت تحریم میشویم، سطح ارتباطات علمی و صنعتی کشور آسیب میبیند. ما در وضعیت تحریم نمیتوانیم یک ارتباط بلند مدت داشته باشیم. مسائل و مشکلاتی که تحریم ایجاد میکند موازنهی مالی را بر هم میزند. اما وقتی چنین ظلمی تحمیل شد، نمیتوان دست روی دست گذاشت. ما مجبور هستیم راه حلهایی برای مقابله با شرایط جدید بیندیشیم.
آیا شرکتهای داروسازی داخلی آمادگی این را دارند تا فعالیتهای مشارکتی با شرکتهای خارجی داشته باشند؟
شرکتهای داروسازی ما توان برقراری ارتباط علمی اقتصادی و فنی با شرکتهای خارجی را دارند اما صرفا، حضور شرکتهای خارجی کافی نیست. به عنوان مثال شرکت داروسازی نوو دانمارک مدت هاست فقط به حرف زدن اکتفا کرده و ما اقدام عملی و واقعی در حوزه سرمایهگذاری از این شرکت ندیدیم. اما شرکتهایی مثل روشه سوییس با داروسازی زهراوی همکاری میکند.
شاید صلاح این است که اصرار به سرمایهگذاری شرکتهای خارجی را کنار بگذاریم و فقط روی انتقال تکنولوژی از سوی داروسازیهای خارجی متمرکز شویم. البته ذکر این توصیه ضروری است وقتی دارویی تحت لیسانس داروسازی خارجی در ایران ساخته میشود نباید فقط به بستهبندی آن در ایران اکتفا کرد. اینطور مفید و سازنده نیست که عمر و پتنت دارو سپری شده باشد و فقط منت خارجیها را بر سرمان داشته باشیم. ما باید به معنای واقعی علم و تکنولوژی و روش تولید را از مشارکتکنندگان خارجی به دست آوریم. باید شرط بگذاریم تا فقط آن دسته از شرکتهای خارجی بتوانند به بازار دارویی ایران ورود کنند که با خود ارمغانی آموزشی آورده باشند و قصدشان مشارکت ایرانی خارجی در تولید محصولات جدید باشد.
با توجه به حضور مدیریتیتان در قبل و بعد از انقلاب، وقتی نبض صنعت دارو را میگیرید مهمترین مسائل و مشکلات آن را چگونه تشریح میکنید؟
در حال حاضر رقابت بازار دارویی ایران در واردات پررنگتر است. پیش از انقلاب برخی شرکتهای خارجی که در کشور حضور داشتند، داروهایی که در داخل توان ساختنشان را داشتند تولید میکردند. داروهایی هم که توان تولیدشان را نداشتند، بهصورت واردات به بازار دارویی عرضه میشدند. در آن زمان قانون نانوشتهای وجود داشت که طبق آن تا ۴۹ درصد شرکت داروسازی در دست شرکتهای خارجی و ۵۱ درصد آن در تصاحب شرکتهای ایرانی باشد. اما در عمل ۱۰۰ درصد شرکت داروسازی کشور در اختیار خارجیها بود. وقتی کالایی عرضه میگردید عنوان نمیشد که این کالا از کانال تولید آمده یا به صورت واردات به بازار ارائه شده است. اما امروز وقتی تولیدکنندهی ایرانی با مشقات بسیار زیاد، دارویی را تولید میکند، عدهای با استفاده از عنوان واردات، مکمل یا غیر مکمل را به بهانههای مختلف وارد کرده و محصولات داخلی را از ارزش و مقبولیت میاندازند و به وارد کننده بودن خود افتخار نیز میکنند. این عده برای اینکه درکارشان به توفیق برسند بدون استناد به دلایلی، کیفیت محصولات داخلی را زیر سوال میبرند. این افراد میگویند تولیدات داخلی مشکل کیفیت دارد اما نمیگویند به چه دلیل؟ سند کجاست؟ هیچ مقایسهی علمی و آزمایشگاهی انجام نمیدهند. وقتی طبیب، داروی خارجی را تجویز میکند مصرف کننده تصور میکند آیه نازل شده است و بی چون و چرا مصرف میکند. بهجای تشویق و ترغیب، بالای سر تولیدکننده ایرانی، چماق واردات گرفتهاند و در نهایت ناجوانمردی، کیفیت محصولات ایرانی را زیر سوال میبرند. من درخواستم از وزارت بهداشت این است که این چماق را از بالای سر تولید کنندهی ایرانی بردارند. اگر دارویی کیفیت ندارد اجازه تولید ندهید اما اگر دارویی تمامی مقررات و مراحل رسیدن به کیفیت را عمل کرد و به تولید رسید به چه دلیل و با چه منطقی اجازهی وارد کردن مشابه خارجی را با قیمت بسیار متفاوت میدهید؟ بحث پایین بودن کیفیت و اشکالات داروهای ایرانی، از اساس اشتباه است و بهانه های ناجوانمردانهای است تا واردات غیرضروری را توجیه کنند.
با توجه به روند سریع تغییرات اقتصادی در کشور پر فراز و نشیب ایران، حرکتهای شطرنجی صنعت داروی ایران باید چگونه باشد؟
برنامهریزی دقیق صنعت دارو شرط عبور موفق از فراز و نشیبهای اقتصادی است. ممکن است برنامهریزیها به صورت صددرصدی اجرا نشوند اما بسیار بهتر از نداشتن برنامه است. درگذشته صنعت بعد از تحویل کالا به پخش حداکثر ۶۰ روزه به نقدینگی دسترسی پیدا میکرد و به همین ترتیب به نسبت مقدار عرضه و تقاضا، این نقدینگی به زیرمجموعهها نیز پرداخت میشد و نظم اقتصادی خوبی بر فعالیتهای شرکت حاکم بود. اما در حال حاضر نظم تجاری سابق دچار آشفتگی شده است.
بررسی طرح نظام سلامت و عملکرد آن را به شما توصیه میکنم. کارشناسان و متخصصین را دعوت کنید تا کیفیت و کمیت طرح نظام سلامت را نقد کنند. اینکه در کجا درست عمل کرده و درکجاها به اشتباه دچار شده است. منابع و مصارف و انتظارات را چگونه تنظیم کرده است؟ در جایی که باید بودجه را دریافت کند به چه دلیل دریافت نکرده و بسیاری چراهای دیگر باید پرسیده شده و به جوابهای قانع کننده برسیم. اثر اجرای طرح نظام سلامت بر صنعت دارو کجا ملاحظه شده است. زیرا روی صنعت داروسازی بسیار تاثیرگذار شده است. یکی از وکلای مجلس شورای اسلامی در مطلبی اظهار کرده بود حتی هزینههای رانندههایی که اطبا و پرستاران را به بیمارستان منتقل میکنند پرداخت نمیشود. چنین موضوعی نشان دهندهی این است که نظام سلامت به همه بدهکار است. از طبیب گرفته تا پرستار، بیمارستان، دارو، تجهیزات پزشکی و بسیاری مطالبات دیگر را در کارنامه خود ثبت کرده است. حال چه زمانی این بدهکاری پرداخت میشود معلوم نیست. آیا دولت از محل یارانهها میتواند بدهی را به نظام سلامت بپردازد؟ اگر بله چرا تا الان پرداخت نکرده است؟ درخواست من از شما این است که طرح تحول سلامت را موشکافانه بررسی کنید و ببینید چرا طرحی که در ابتدا خوب تعریف شده بود در مدتی کوتاه به این سرنوشت دچار شده است؟ در حال حاضر صنعت دارو به گرفتن وام از بانکها معتاد شده است. باید پیش بینی کرد تا چه زمانی میتواند وام بگیرد و این وام را با چه بهرهای میتواند بازگرداند؟ آیا با برشمردن این آشفتگیها نمیتوان گفت نظم اقتصادی صنعت دارو دچار مشکل است. چه زمانی این مشکلات حل میشود، صنعت تا چه زمانی میتواند بقا داشته باشد، آیا باید خط تولید را تعطیل کنند، از عرضهی برخی محصولات به بازار خودداری کنند؟ پاسخ به این سوالات از چالشهای اساسی نظام دارویی ایران است که دستیابی به پاسخهای صحیح، نظم اقتصادی را دوباره به این سیستم باز میگرداند.
از آنجا که بیمار و بیماری همیشه وجود دارد، مصرف به عنوان تقاضا امری همیشگی است اما سیستم عرضه در این برهه دچار آفتهای عدیدهای شده است. در چه زمانی نظام سلامت میتواند درآمدش را با هزینههایش تنظیم کند؟ آنچه که در تمام دنیا یک روال است و در ایران هم به صورت قانونی پذیرفته شده این است که بیمار باید از طریق پزشک خانواده و نظام ارجاع به طبیب متخصص و یا بیمارستان و سایر مراجع درمانی معرفی شود تا هزینه های درمانیاش تحت کنترل باشد. اما ما در واقعیتهای اجرایی این امر بدیهی را نداریم. عرضه و تقاضا در هزارتوهای پیچیدهای جریان یافته و نظم مشخصی بر آن مترتب نیست و این عدم نظم، شکاف را بیشتر میکند. بیمارستان، شرکتهای پخش، کارخانجات داروسازی و داروخانه ها تحت فشار هستند و معلوم نیست تا چه زمانی میتوانند این فشار را تحمل کنند. این وضعیت برای اقتصاد دارویی امنیتی تدبیر نکرده است.
آیا رسانهها در رونق فعالیتهای صنعت دارو نقشی ایفا کردهاند؟
ما یک خانوادهی پزشکی هستیم و میتوانیم از طریق رسانهها با همدیگر ارتباط برقرارکنیم. حرف هم را بفهمیم و مواضع یکدیگر را اصلاح کنیم. این میتواند بسیار موثر باشد. رسانهها به رونق صنعت نیز کمک میکنند.
اگر به گذشته برگردید و مجددا امکان انتخاب پیدا کنید آیا باز وارد صنعت داروسازی خواهید شد؟ چرا؟
من خیلی خوشحالم که فرصت خدمت به نظام دارویی کشور را داشتم و اگر باز لیاقت ورود به آن را پیدا کنم با افتخار برای خدمت به آن کمر همت میبندم. به جوانها نیز توصیه میکنم پس از تجهیز خود به تجربه قدیمیها و دانشهای نوین، به صنعت دارویی کشور وارد شوند و با روشهای مدیریتی مبتنی بر تجربه و دانش، این صنعت مستعد را به درجات بالاتری ارتقا دهند.
موفقیتهای بین المللی پزشکان و داروسازان ایرانی بخشی از اخبار رسانهها را به خود اختصاص میدهد. نظر شما دراینباره چیست؟
ما نباید نخبگان دارویی را از سایر افراد حاضر در صنعت داروسازی جدا کنیم. کلیهی متخصصین این حوزه از پزشکان و داروسازان گرفته تا بیوتکنولوژیستها، شیمیستها، میکروبیولوژیستها و حاضرین در بخشهای مختلف این صنعت، حیات ان را رقم میزنند. اگر امروز میبینید که صنعت دارو از نظر عددی توان بالای ۹۵ درصد نیاز کشور را دارد و دهها کارخانه داروسازی و تعداد زیادی متخصص و کارشناس در این حوزه داریم، وجود این افراد باعث استمرار حضور و حیات این صنعت است.
جامعهی داروسازی تمرکز بر روی چه نوع داروهایی را در دستور کار قرار دادهاند؟ چرا؟
صنعت دارو در وهلهی نخست به نیاز و احتیاجات بیماران نگاه میکند و پس از آن به تحولاتی که در دنیا روی میدهد نظر دارد. ۵۰ سال پیش چیزی به نام بیوتکنولوژی نبود اما امروز هست. داروی ضد سرطان، داروی مداوای ام اس، داروی صرع به تولید رسیدهاند. نگاه متخصصین و صنعت به نوگرایی در داروهایی است که FDA یا مراکز علمی اروپا تایید میکنند. اما امروز وقتی محصولی مبتنی بر بیوتکنولوژی میآید گروههای خاصی از کارشناسان و متخصصین خودشان را موظف میدانند تا روی این محصولات کار کنند و صنعت را به توان تولید آن ارتقا دهند.
مهمترین مشکلات و موانع بر سر راه صنعت دارو کدام است؟
قیمت دارو یکی از جدیترین مشکلات این صنعت در ایران است. از آنجا که در ایران همواره متولی امر تامین دارو و بیمه دولت شناخته میشود، تمایلی برای منطقی کردن قیمت دارو وجود ندارد. اخیرا در خصوص افزایش قیمت نان بلوایی به پا شد. نانوا هزینههایی دارد که باید پوشش داده شود و اگر قیمت نان ثابت نگه داشته شود نانوا توان پرداخت مخارج خود را نخواهد داشت. چطور است که کفاشی، مبل فروشی و سایر مشاغل، محصولات خود را با قیمت روز به فروش میرسانند اما نانوایی این اجازه را ندارد که قیمت محصول خود را که قوت اصلی مردم است افزایش دهد. مطبوعات همواره بر قیمت نان نظارت میکند. وقتی دولت برای حفظ قیمت نان سوبسید در اختیار نانوایی قرار نمیدهد، نباید انتظار تثبیت قیمتهای قدیمی را داشته باشد. باید به نانوایی آزادی قیمتگذاری تفویض کند تا دخل و خرج تناسب پیدا کند. در حوزهی دارو نیز وضع همین است. کارخانه باید ارز، ماده اولیه، بستهبندی، هزینه نیروی انسانی،GMP، هزینهی نوآوری و بسیاری هزینههای دیگر را پرداخت کند. دولت هم قادر به پرداخت سوبسید نیست. وقتی از من تولید داروهای همطراز با داروهای جهان را طلب میکنید باید مخارج این امر را در نظر داشته باشید. من به عنوان مدیر باید چه هزینههایی را انجام دهم که محصول من استانداردهای دنیا را داشته باشد. به عنوان مثال من باید قرصی تولید کنم که فرضاً ۲۵ میلی ماده موثر دارد و هشت ساعت در بدن باشد و دارو به جای معده در روده باز شود و عملکردهای پیچیده دیگر داشته باشد. من باید تمام این استانداردها را رعایت کنم تا بتوانم محصول قابل مصرفی را عرضه کنم و حفظ این ویژگیها در محصول هزینهساز است. با انجام چنین مخارجی، محصول خود را با چه قیمتی عرضه کنیم که سودآوری منطقی داشته باشد؟ مطبوعات اینجا نیز فقط در بخش قیمتگذاری حاضر و ناظر هستند تا بدون نگاه منطقی به قوانین اقتصادی عرضه و تقاضا، با نوشتههای احساسی و عوام پسندانه، فروش روزنامه را بالا ببرند. روی صنعت دارو فشار زیادی وجود دارد. حدود دو سال است که به صنعت اجازهی افزایش قیمت داده نشده است. صنعت باید مواد اولیه خارجی و سایر هزینههای خود را به قیمت روز پرداخت کند. چرا کسی به نرخ تورم اعلام شدهی بانک مرکزی عنایتی ندارد؟ از سال گذشته حدود۲۰ تا ۲۵ درصد قیمت ارز افزایش پیدا کرده است. مدیران تا کی میتوانند این تورمها را در سازمان خود تاب بیاورند؟ داروسازها اشتیاق خود را برای ورود به صنعت دارو از دست دادهاند. داروساز باید از صبح تا شب کار کند و بعد صنعت بهجای پرداخت منصفانهی حقالزحمه، به او میگوید من پولی ندارم تا حقالزحمه صحیح تو را پرداخت کنم. اینجاست که اهمیت قیمتگذاری منطقی دارو خود را نشان میدهد. بله، دولت باید فکری اساسی برای حل این مشکل نماید. اگر کیفیت و نوآوری میخواهیم که باید بخواهیم، و همه موارد دیگر باید قیمت صحیح و عادلانه برای دارو تعیین کرد. چرا قیمت داروی وارداتی مشابه تولید (منظورم همان ژنریکساز خارجی است. ) چندین برابر تولید داخلی است و اجازهی واردات دارد و با اشتیاق مورد مصرف قرار میگیرد ولی در مورد تولید، انقباض قیمت باید باشد.
واردات دارو یکی دیگر از مشکلات حاد صنعت داروی کشور است: دولت اجازهی واردات داروهایی را میدهد که تولیدکنندهی ساعی ایرانی با مشکلات بسیار به بازار کشور عرضه کرده است. تولیدکنندهی ایرانی با قیمتی بسیار کمتر از داروهای خارجی محصول را به بازار فرستاده است. اما فرهنگسازی غلط که «داروی خارجی از داروی ایرانی بهتر است» تولید کنندهی ایرانی را ناکام میگذارد. متاسفانه در ایران فرهنگی حاکم است که میگوید جنس گرانتر حتما با کیفیتتر است. از طرف دیگر نمایندهی شرکت خارجی طبیب را ویزیت میکند و وی را به مبلغ داروهای خارجی مبدل میسازد. نتیجه این کار، مطرود شدن هر چه بیشتر داروی ایرانی است. هیچکس هم دنبال مدرک و دلیل نیست. چه کسی میتواند بیکیفیت بودن داروی ایرانی را ثابت کند؟ کیفیت داروهای ما بسیاری از تولیدکنندگان خارجی را دچار بهت و حیرت کرده است. اما بیمار با مراجعه به پزشک، طبق نسخه، داروی خارجی تهیه و مصرف میکند. دولت باید رسانهها را تشویق به فرهنگسازی کند. باید کارآزماییهای بالینی انجام دهند تا همه دریابند داروهای ایرانی در مواردی حتی از داروهای خارجی بهتر عمل میکنند. فشار روانی سنگینی روی ذهن مصرفکننده دارو وارد میکنند و میخواهند تولیدکنندهی ایرانی و داروی ایرانی را بیاعتبار جلوه دهند.
جایزه در فروش به یک غلط رایج تبدیل شده است: صنعت دارو به دلیل وجود مشکلات عدیده، در راستای حفظ بقای خود به راههایی متوسل شده که منطقی و ضابطهمند نیستند. جایزه در فروش راهی نیست که بتوان از آن به مقصدی ایمن رسید. ادامهی این وضعیت، نابودی صنعت است. چرا مدیران صنعت و مدیران سازمان غذا و دارو اقدام بازدارندهای انجام نمیدهند؟ واقعاً نمیدانم، ولی اینقدر میفهمم که ادامهی اینکار در آیندهای نه چندان دور چیزی از صنعت باقی نمیگذارد.
شاخصترین ویژگی صنعت داروسازی ایران در نزد داروخانهها چیست؟
داروخانهها صنعت را قبول دارند. با توجه به اینکه تفاوت قیمتی داروهای خارجی گاها تا ۱۰ برابر بیشتر از قیمت داروهای داخلی است اما بهخاطر تبلیغات سنگینی که انجام گرفته، مصرفکننده و بالطبع داروخانه به سمت داروهای خارجی گرایش دارند. داروخانهها میدانند تولیدات داخلی مرغوب هستند اما وقتی بیمار با نسخه خارجی وارد داروخانه شده، چه کاری از آنان ساخته است؟ متاسفانه مسئولین به این نکته بیتوجه هستند که اگر قرار باشد کلیهی داروها از خارج وارد شوند چگونه باید منابع مالی واردات را تامین کنیم؟
از منظر رضایت مشتریان، صنعت دارو در چه جایگاهی قرار دارد؟
افکار عمومی، برای صنعت دارو احترام قائل هستند و آن را مثبت ارزیابی میکنند اما تبلیغاتی که روی محصولات خارجی انجام میشود این باور را تحت شعاع قرار میدهد.
با توجه به شرایط اقتصادی جدید اگر قرار باشد برای دوران کاری تازه، شعاری انتخاب کنید، این شعار چه خواهد بود؟
من شعار خودکفایی را قبول ندارم چون لازمهی اجرای آن پرهیز است. اقتصاد مقاومتی را نسخه شفابخش صنعت دارو میدانم. ما متخصصین زیادی در صنعت داریم که احترام برانگیزاند و باعث توسعه و نوگرایی صنعت هستند. باید رقابت کرد ولی در شرایط صحیح و عادلانه. نمیشود دست و پای صنعت را بست ولی گفت رقابت کن.
هرگز مدیری را به عنوان الگو و سرمشق مد نظر قرار دادهاید؟
آقای دکتر لطفی از نظر میزان سختکوشی، پیگیری و در عمل مرد بسیار قابل احترامی هستند و مرحوم دکتر فرسام استاد فرزانه و فرد اجتماعی بودهاند. خدا دکتر لطفی را عمر بدهد و رحمت بر استاد دکتر فرسام.
از حضور شما به عنوان نمایندهی ماهنامه آفتاب سلامت تشکر میکنم. خواهشی که از شما دارم این است که در این ماهنامه به جنبههای مختلف صنعت بپردازید. مطالعه چنین مطالبی، باعث آشنایی جامعهی پزشکی با صنعت داروسازی خواهد شد و این آشنایی بسیار مفید است. مخصوصا اگر این مطالب بدون جبههگیری و پیشداوری باشد، نقد بیطرفانه باشد. بررسی طرح تحول سلامت، مزایا و معایبش نیز از ضرورتهایی است که عنایت رسانه را میطلبد. امیدواریم که این طرح با شکست مواجه نشود چون امیدهای زیادی به آن دوخته شده و به همین دلیل موفقیت و استمرار آن را آرزو داریم.