تفسیر سلامت

معرفی فیلم: توسل به داروسازی برای زندگی بهتر

آفتاب سلامت: فیلم «توسل به داروسازی برای زندگی بهتر»  محصول مشترک کشورهای آمریکا و انگلستان است که در سال ۲۰۱۴ به تولید رسیده است. در این فیلم «سامول راکول» نقش داگلاس وارنی را بازی می کند و «الیویا وایلد» نقش الیزابت رابرتز را برعهده گرفته است. میشل موناگان نیز در این اثر رل کارا را بازی می کند. این فیلم را «دیوید پوزامنتیر» و «جف مور» کارگردانی کرده اند.

داگلاس وارنی دکتر داروساز جوانی است که در داروخانه بیشاب در شهری آرام و خالی از هر گونه ماجرا و هیجان کار می کند. داگلاس با کارا ازدواج کرده و زندگی سردی را با او می گذراند.کارا یک سالن تناسب اندام را اداره می کند که خانم ها برای تحرک و کم کردن وزن به آن جا می آیند. او در شهر کوچک آن جا یک مسابقه دوچرخه سواری راه انداخته که همواره خود مقام اول را در این رقابت شهری کسب می کند. بیشاب اسم پدر کاراست که بر تابلوی داروخانه نوشته شده است.

او از کار داروسازی بازنشسته شده و اینک داگلاس داروخانه را اداره می کند ولی اقتدار بیشاب هم چنان بر شخصیت، زندگی و کار داگلاس سایه افکنده و داگلاس را با مشکل عدم احراز هویت مواجه ساخته است.کارا و داگلاس  پسر ۱۲ ساله چاق و غمگینی به نام اتان دارند که در مدرسه مورد تمسخر همسالان خود است. اتان برای انتقام از هم کلاسی های تمسخر کننده، وسایل شخصی آنان را به طرزی مشمئز کننده آلوده می کند و این کار را بر اساس آموزه های یک کتاب درباره منش نینجاها انجام می دهد. مسئولین مدرسه از داگلاس و کارا می خواهند تا برای مشاوره درباره وضعیت رفتاری اتان به مدرسه بیایند. داگلاس با مسئولین مدرسه مشاجره می کند و آنان را به اغراق درباره اتان متهم می سازد و این که نمی توانند از عهده اداره امور مدرسه برآیند و برای اثبات این ادعا مواردی از خشونت و هرج و مرج های وقوع یافته در مدرسه را به آنان یادآوری می کند. مسئولین به داگلاس اعلام می کنند پسرشان اتان باید مدتی تحت نظر پزشک روانشناس مدرسه دکتر روث قرار داشته باشد تا از سلامت روانی او اطمینان حاصل کنند.

کارا و داگلاس با هم جر و بحث می کنند. داگلاس همسرش را بابت وقت گذرانی در باشگاه و دوچرخه سواری نکوهش می کند و کارا هم از او می خواهد وظیفه فراموش شده مردانگی کردن را در خانواده به یاد آورده و انجام دهد.

داگلاس در پی گرفتاری مقطعی پیک داروخانه مجبور می شود بعضی سفارشات دارویی را شخصا به نشانی ها برده و تحویل دهد. داگلاس در حین کار دارورسانی با الیزابت آشنا می شود. او همسر افسرده یک بانکدار پر مشغله است که از زندگی با وی به ستوه آمده است. به زودی بین آن دو رابطه ای شکل می گیرد که باید با همسران شان می داشتند.گرایش الیزابت به مخدر باعث می شود تا داگلاس نیز تحت تاثیر اغواگری های مستمر وی، از مهارت داروسازی خود استفاده کرده و مواد مخدر سفارشی از مواد اولیه داروخانه ای تهیه کند و در خلوت هایشان استعمال کنند. داگلاس در پی تجربه مخدر از انواع روش های شیمیایی در فعالیت های اجتماعی خود استفاده می کند و اسم فیلم از این مقطع رفتاری شخصیت فیلم منشا گرفته است. او پس از دوپینگ در مسابقه دوچرخه سواری شرکت کرده و از همسرش که قهرمان دوچرخه سواری شهر است، جلو می زند. از داروهای تمرکز آفرین برای بیداری بیشتر در میعادگاه با الیزابت استفاده می کند و به هر بهانه ای، مصرف دارویی تازه را می آزماید.

در طول روزهای کاری در داروخانه پلیسی به نام سروان کارپ به عنوان مامور مبارزه با مواد مخدر، مقدار داروهای مخدر موجود در داروخانه را با نسخه های بایگانی شده مقایسه می کند و اسباب زحمت داگلاس را فراهم می سازد.

در یکی از مجالس موانست با الیزابت، با هم از شروع زندگی تازه با یکدیگر حرف می زنند. الیزابت از او می خواهد با بالا بردن دُز داروی قلب شوهر بانکدارش، مقدمه ثروتمند شدن او را فراهم آورد تا پس از قتل او، زندگی راحتی را با هم آغاز کنند.

داگلاس نامه ای با متن خداحافظی همیشگی با کارا می نویسد و در معرض دید همسرش قرار می دهد و سپس طبق قولی که به پسرش داده برای تماشای برنامه پسرش به مدرسه او می رود ولی سروان کارپ به آن جا می آید و داگلاس را دستگیر می کند. اما به زودی معلوم می شود دلیل دستگیری داگلاس مرگ مشکوک پیک داروخانه است که بر اثر زیاده روی در مصرف مخدر جان خود را از دست داده است و معلوم می شود عدم تطبیق نسخه ها با مقدار مخدرهای داروخانه، سرقت تدریجی متوفی از انبار داروخانه بوده است. با مرگ تصادفی پیک داروخانه محموله مرگ آور به خانه شوهر الیزابت نمی رسد و او از مرگ برنامه ریزی شده جان به در می برد.

داگلاس به خانه بازمی گردد و کارا که نامه او را خوانده از بازگشت داگلاس به خانه خوشحال و متحول می شود و درصدد جبران رفتار سرد و ضد عاطفی خود برمی آید. از آن سو طی مکالمه تلفنی داگلاس با الیزابت، از او می شنود که برای همیشه شوهر نامناسب خود را ترک کرده و برای شروع یک زندگی تازه عازم مادرید است و بعد هم به پاریس خواهد رفت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا