اخبار صنفیمسیر سلامتمطالب ویژهگفت و گو

رویین تن پنداری صنعت دارو، تصوری منجر به فاجعه

قسمت دوم هم اندیشی مدیران صنعت دارو در دفتر ماهنامه آفتاب سلامت

محمد رضا حسینیان:‏
به دور هم جمع کردن بزرگان صنعت در یک استودیوی خبری و به اشتراک گذاری آسیب شناسی ‏تخصصی این خبرگان در رسانه سایت خبری و ماهنامه دارویی و پزشکی آفتاب سلامت، اقدامی در خور ‏تحسین است که هدفی به جز خدمت برای آن پیدا نکرده ام و به نوبه ی خود از بانیان این حرکت خادمانه ‏آقای دکتر سید روح الله حسینی مدیرعامل هلدینگ دارویی یاسین و خانم کبری حسینی مدیر مسئول ماهنامه آفتاب ‏سلامت، تقدیر و تشکر می کنم.

آقای دکتر شیبانی، تحریم کنندگان ایران این روزها طی اظهاراتی تاکیدی، عنوان کرده ‏اند که غذا و دارو در شمار تحریم ها قرار ندارد و ایران می تواند نیازهای غذایی و دارویی ‏خود را بدون هیچ مشکلی برآورده سازد. در این باره چه نظری دارید؟
دکتر شیبانی: متاسفانه مطالبی که پشت تریبون ها با اهداف انتخاباتی و کسب محبوبیت ‏بیان می شود، با واقعیت هایی که ملت های مظلوم با آن مواجه اند، تفاوت های بسیاری دارد.‏
قوانین حقوق بشری و پرطمطراق، هرگز زمینه ی ظهور پیدا نمی کنند و بیشتر به عنوان عناوین بی‏پشتوانه در شکل سخنرانی های عوام فریبانه و اظهارات ریاکارانه توسط مدعیان حقوق بشر مورد استفاده قرار می گیرند.‏
من طی نامه ای اعتراض آمیز، خلف وعده ی یک شرکت فروشنده ی مواد اولیه ی دارویی را زیر سوال ‏بردم. این شرکت بدون هیچ پروایی در جواب نوشت در این برهه، همکاری با شما به عنوان یک ‏شرکت ایرانی به اقتصاد شرکت ما لطمه می زند و حاضر نیست آینده ی شرکت خود را قربانی ‏معامله با ایران سازد و حتی یک گرم ماده ی اولیه ی دارویی به شما نمی فروشیم.‏
ببینید چقدر فشارهای سیاسی پشت فعالیت های مربوط به غذا و دارو وجود دارد. معاملات ‏شرکت های غذایی و دارویی با ما به شدت زیر ذره بین است و اگر چه در ظاهر عنوان می شود که ‏غذا و دارو در زمره ی تحریم ها نیست اما آن ها در کمال سنگدلی می خواهند با اهرم قراردادن این ‏نیازهای ضروری ملت ایران، به زعم خود در جنگ اقتصادی پیروز میدان باشند.
البته باور کردن ‏دشمنی بازیگران حقوق بشر کار چندان سختی نیست.
محمدرضا حسینیان
خوب این صورت مسئله بود. اینک چه راه حلی باید به کار بست؟
دکتر شیبانی: به این واقعیت التفات بفرمایید که ما با تحریم آغاز کردیم با ‏تحریم به بالندگی رسیدیم و با تحریم به وادی فرصت های تازه قدم گذاشتیم. ما در جنگ ‏تحمیلی با آن دنباله های پرهزینه شرایطی بسیار بهتر داشتیم. همه در کنار هم بودیم. هدف ‏مشترک ما خدمت به مردم و تامین نیازهای شان بود. در آن هنگامه ی دشواری، تحریم و فشار، ‏دست به دست هم دادیم و از بحران ها عبور کردیم. اما امروز متاسفانه آن روحیه ها و اهداف ‏تحسین برانگیز جای خود را به چیزهای دیگری داده است.
وقتی سینه سپر می کنید و در ‏تریبون ها آمار مستند ۹۷ درصد تولیدات داخلی را گزارش می دهید، باید در کنار این تولید‏کننده ی غیور بمانید و از جان و دل حمایتش کنید. فقط ۳ درصد داروهای وارداتی ۲ سوم ارز ‏اختصاص یافته به دارو را می بلعد. پس با یک حساب سرانگشتی متوجه ارزش مالی و ملی ۹۷ ‏درصد تولید داخلی خواهیم شد و آن گاه با ۱۰۷ کارخانه ی قدرتمند داروسازی، رفتاری حامیانه در ‏پیش خواهیم گرفت.‏
با همه ی مشکلاتی که گریبان صنعت را گرفته است، تولیدکننده های پرتلاش ایرانی در زمینه ی ‏داروهای نوترکیب و بایوتک واقعا حرف برای گفتن دارند.
مگر غیر از این است که این افتخار از ‏مجاهدت دانشمندان صنعت داروسازی نصیب کشور شده است؟
دکتر کرباسیان در بیانات خود به ‏نکته ی خیلی خوبی اشاره کردند. اگر تولیدکننده ی اروپایی و آمریکایی دست به خلاقیت و ابتکار ‏عمل می زند، همه ی ریل گذاری ها و ساخت و سازها در مسیر راه اندازی و سرعت گرفتن قطار ‏خلاقیت او طراحی و اجرا می شوند و وقتی تولیدکننده ی غربی تولیدات مطلوبی انجام می دهد، ‏این رفتار، بدیهی ترین و قابل پیش بینی ترین عکس العمل است. اما منصفانه بررسی کنید که ‏بذر صنعت داروسازی ایران در چه شرایطی و با چه امکاناتی به چنین درختان تناور و مثمر ثمری ‏تبدیل شده اند؟ حالا این صنعت، یک وجود توانمند و پویایی شناخته شده است. تا این جا شناخت ‏و استنباط مشترکی حاصل شده است ولی آیا این درست است به زعم این که یک درخت تناور ‏باشد، ریشه های محکمی در خاک گسترانیده باشد، شاخه هایش به هر سو امتداد یافته باشد، ‏حالا بیایند بعضی شاخه هایش را اره کنند. بعضی ها به آن تاب بیاویزند. برخی روی پوستش ‏یادگاری بنویسند و هر کس یک بلایی سر این درخت بیاورد با این تعبیر که این درخت، درخت ‏تناور و مستحکمی است؟!!!
مشکل صنعت داروسازی ایران دقیقا با همین تمثیل توضیح داده شده ‏است. باید این تازه واردها بدانند که صنعت داروسازی صنعتی نامیرا و رویین تن نیست. این ‏آسیب ها که به آن وارد می کنید، موجب تحلیل قوای سازمانی آن شده است. همه ی ‏کسانی که با صنعت دارو سر و کار دارند باید ویژگی ها و واقعیت های تعاملات با این صنعت را ‏نصب العین قرار دهند.‏کارخانه ی داروسازی یک بنگاه اقتصادی است و اگر بخواهیم آن را به پیکری تشبیه کنیم نقدینگی ‏و گردش مالی را باید خون این پیکر دانست.
مدیران صنعت داروسازی در فقدان پول و نقدینگی، ‏وظایف تعریف شده ی مدیریتی در حوزه ی توسعه را رها کرده اند و صرفا تلاش می کنند امروز بحرانی ‏را به فردا برسانند.
حذف توسعه و رقابت از صنعت، ابتدای عقب ماندن از فن آوری های روز و ‏نهایتا نابودی صنعت است. دارو یک محصول ثابت باستانی نیست که دستورالعمل ساخت آن را ‏تغییرناپذیر فرض کنیم. فرمولاسیون ها مدام در حال تغییر و تحول هستند.
داروهایی از سوی ‏مراکز علمی و نظارتی به کل حذف شده و کنار گذاشته می شوند و داروهای موثرتر و تازه تری ‏جایگزین آن ها می شود. صنعت چگونه بدون نقدینگی این اقدامات پرهزینه را در دستور کار خود ‏قرار دهد؟
حضور در این صنعت متغیر و تجدیدنظر طلب، محتاج پول و نقدینگی است. استخدام ‏دانشمند، مشروط به وجود پول است. همگام سازی صنعت با فن آوری های روز، محتاج قدرت ‏مالی است.
این در حالی است که به طور باورناپذیری دوره ی وصول مطالبات ما ‏‎۴۲۰‎‏ روز به طول می‏انجامد. دارو را با خون دل تولید می کنیم و تحویل می دهیم و خریدار ‏‎۴۲۰‎‏ روز دیگر پول ‏محصول را می پردازد. ‏
پول و سرمایه ی صنعت نزد شرکت های پخش، پول و سرمایه ی شرکت های پخش در داروخانه ها و ‏بیمارستان های دولتی و پول و سرمایه ی داروخانه ها در دست های بیمه و دولت است. این چرخه ی ‏معیوب، هم چون زهری در کام صنعت، این درخت تناور را آرام آرام می خشکاند. به خدا خودکفایی ‏‏۹۷ درصدی در بعضی کشورهای اروپایی هم یک حسرت دست نیافتنی است. چگونه راضی می‏شوید این دست آورد مباهات آفرین انقلاب را در کویر فقدان ها و کمبودها به حال خود رها ‏کنید؟ در شرایط بحرانی امروز، تزریق نقدینگی در حوزه ی دارو یک ضرورت است.
وضعیت صنعت دارو ‏مثل بیمار محتضری است که به خاطر سکته محتاج احیا است. احیای صنعت، تزریق بی درنگ ‏نقدینگی است. بدون این که از دست اندرکاران تولید دارو دعوتی به عمل آورند، در رسانه ی ملی ‏تلویزیون عنوان می کنند دارو با ارز دولتی ‏‎۴۲۰۰‎‏ تومان تولید شده است در حالی که فقط ماده ی ‏موثره، از این ارز دولتی برخوردار است و باقی موارد ضروری تولید، زیر ‏مجموعه ی گروه ‏‎۲‎‏ قرار می گیرد.‏
مخارج واقعی تولید
شما بهتر از هر کسی به مخارج ‏تولید دارو واقف هستید ولی بخش ‏کوچکی از واقعیت را به صورت اغراق آمیز به افکار عمومی منتقل می کنید تا تولیدکنندگان ‏زحمتکش، ارژنگ دیو و اکوان دیو و دیو سپید و سیاه جلوه کنند.
این چشم پوشی از مخارج واقعی تولید، باعث می شود کل دارو با ارز ماده ی موثره محاسبه شود و ‏هزینه های واقعی نادیده گرفته شوند. یک بنگاه اقتصادی برای حفظ توان تولید باید نقدینگی ‏داشته باشد. ما و کلیه ی همکاران مان در صنعت دارو خودمان را جزو همین مردم می دانیم و ‏بخشی از مشغله های ذهنی مان قابل تحمل بودن قیمت داروهای مان است اما نمی شود برای ‏محصولی ۱۰۰۰ تومان هزینه کرد و آن را ۸۰۰ تومان فروخت. ما باید بتوانیم از عهده ی مخارج ‏تولید برآییم. ما در تلاش واقعی کردن قیمت دارو هستیم تا کیفیت تولیدات خود را افزایش ‏دهیم و در فرایند بازگشت سلامتی بیماران که مصرف کنندگان محصولات مان هستند، تسریع به ‏عمل آوریم.‏
در توضیح مخارج ساده ترین داروها می توان سرم را مثال زد. مواد تشکیل دهنده ی سرم مواد ‏دور از دسترس و گرانی نیست. آب، قند و نمک مواد اصلی سرم هستند. اما بطری و پلاستیکی ‏که مواد سرم در آن ریخته می شود به میزان صد در صد افزایش قیمت داشته است. ‏برآورد ارز مورد نیاز صنعت داروسازی ‏‎۷۰۰‎‏ میلیون دلار است اما کیفیت اختصاص این مبلغ و ‏روش انجام کار به نحوی است که بخش بزرگی از انرژی صنعت را صرف خود کرده است؛ در حالی ‏که این انرژی هزینه شده در بروکراسی، باید صرف توسعه و تحقیق و نوآوری شود تا حرکت رو به ‏پیش داروسازی ایران استمرار یابد.
باید در امور بانکی مانند گشایش حساب، مسئولین نهایت ‏همکاری را با صنعت نصب العین قرار دهند.‏
اتخاذ تصمیمات سلیقه ای، مقطعی و بدون مشورت یکی از آفت های صنعت ستیزانه است که ‏باعث فرسایش توان تولید می شود.
به طور مثال در گذشته با التفات به حساسیت مواد دارویی، ‏گمرک بیشتر از ۲۰ روز مواد و اقلام مورد نیاز تولید را در انبارها متوقف نمی کرد اما اینک به ‏شرایطی دچار هستیم که در برخی موارد ماده ی اولیه ی داروسازی را ۲۴۵ روز از گمرک ترخیص ‏نمی کنند بعد که در آن زمینه کمبود دارو حاصل می شود، همان داروی تولید داخلی را از خارج ‏وارد می کنند.
آیا واردات دارویی که صنعت داروسازی ایران، سابقه ی تولید موفق آن را دارد، با ‏استقلال و خودکفایی که جزو موارد تاکیدی سند چشم انداز است، تناسب دارد؟
این تصمیمات ‏سلیقه ای، به برنامه ریزی های کلان کشور آسیب وارد می کند و باید به طور جدی با آن مقابله ‏کرد.‏
انتشار اوراق قرضه ای فاقد مقبولیت
مشکل تازه ای که به مشکلات قدیمی اضافه شده است ارائه ی اوراق به جای پول نقد است. حالا که ‏بخشی از مطالبات صنعت را به صورت اوراق انجام می دهید لااقل اوراق خودتان را قبول داشته ‏باشید. تولیدکننده ی مستاصل برای دستیابی به نقدینگی این اوراق را با زیان ۲۰ تا ۳۰ درصد می‏فروشد. همه در مطالبات خودشان از صنعت، پول نقد طلب می کنند حتی مالیات چی ها هم ‏حاضر نیستند به جای پول اوراق دولت را از صنعت بپذیرند. بسیاری از شرکت های داروسازی ۸۰ ‏درصد فروش شان را باید به عنوان بدهکاری به بانک ها تسلیم کنند. جالب این جاست حتی بانک‏ها نیز این اوراق را قبول نمی کنند. بسیاری از شرکت ها به خاطر همین بحران سازی ها، اقساط ‏عقب افتاده دارند. بسیاری از این همکاران وقتی برای تنظیم قرارداد خرید مواد اولیه عازم خارج ‏می شوند به خاطر بدهی در فهرست ممنوع الخروج و ممنوع المعامله قرار می گیرند و مبهوت و ‏بلاتکلیف از فرودگاه به دفترشان بازمی گردند.
وقتی اوراق معتبر نیست چرا این کاغذهای نوظهور ‏را به صنعت می دهید؟ صنعت برای تولید به نقدینگی نیاز دارد و این در حالی است که گردش ‏عملیاتی صنعت دارو به ۵۷۰ روز رسیده است.‏
دکتر مرتضی خیرآبادی
در مورد آمار بدهی های دولت به کارخانجات داروسازی در اعداد اعلامی دولت و ارقام اعلام کارخانجات، ‏‏بیش از صد درصد اختلاف مشاهده می شود؛ که بعد از بررسی و اقدامات تکمیلی متوجه شدیم که بیش ‏از ‏سه هزار میلیارد تومان اوراق نزد بیمارستان ها و شرکت های پخش مانده است که با توجه به نرخ ‏تنزیل ‏‏۱۸ تا ۲۰ درصدی نه شرکت های پخش می توانند قبول کنند نه کارخانجات تولیدی.
اگر یک ‏کارخانه ی ‏تولیدی اوراق خزانه ی اسلامی را قبول کند باید از حدود ۲۰ درصد از مطالبات خود، که بیش از ۸ ماه از ‏‏تاریخ آن گذشته است صرف نظر کند؛ از طرف دیگر مبالغ این اوراق را که تنزیل شده است اداره ی ‏مالیاتی به عنوان ‏هزینه ی قابل قبول تلقی نمی کند و یک شرکت باید از دو طرف ضرر و زیان را تحمل کند ‏و این سنگ ‏فروافتاده به چاه را باید صنعت مظلوم کشور بپذیرد.‏
دکتر احمد شیبانی
مطالبات صنعت، نقدینگی، قیمت گذاری، بوروکراسی اداری، اوراق، تصمیمات سلیقه ای ‏و مقطعی و ارز، مشکلات امروز صنعت هستند که از داخل کشور به ما تحمیل شده است. مصداق ‏لای منگنه قرار گرفتن همین است. دشمنان ایران در آن سوی مرزها با تحریم و موانع داد و ستد و ‏دوستان داخلی با محبت های ذکر شده، می خواهند ریشه ی درخت خودکفایی را بخشکانند.‏
با تدبیر می توان از تحریم ها عبور کرد
دکتر فضل الله حیدرنژاد
من اعتقاد راسخ دارم که مدیران صنعت دارو همانند شطرنج بازانی ‏کهنه کار، می توانند به راحتی بر مشکلات تحریم غلبه کنند اما مشکل فقدان نقدینگی حکایت ‏دیگری دارد. مثل این است که دست و پای شناگری را ببندند و از او بخواهند تا شنا کند.
ما ‏مسئولیت تولید حساس ترین محصولات را برعهده داریم؛ محصولی که با جان و سلامتی ‏مردم سر و کار دارد.
بعد از تحمل هزار و یک دشواری وقتی داروی تولید شده را به مشتری ‏تحویل می دهیم پس از مدت ها تاخیر، به جای پول اوراقی تحویل مان می دهند که نه بانک ‏و نه خود دولت هیچ یک حاضر به دریافت آن نیست.
در این شرایط بحرانی تحریم و فشار، آیا باید ‏انتشار اوراق بانک و دولت را سیاست حمایتی شما به حساب آوریم؟؟؟ ‏
تا الآن تقریبا ۱۰ بار قیمت فویل و کاغذ تغییر کرده است. سال ۹۵ مقوا را با قیمتی قابل تحمل می‏خریدیم و تحویل چاپخانه ها می دادیم. ۴ ماهه قرارداد می بستیم و ۸ ماهه پرداخت ‏انجام می شد.
در حال حاضر هزینه ی مقوای ریسایکل را به طور نقدی هم که پرداخت می کنیم باز هم نمی‏توانند جعبه و فویل سفارش داده شده را در زمان مورد نظر به کارخانه برسانند. این کمبودها واقعا ‏به کار آسیب می زند.‏
بحث واردات از چین محتاج دقت نظر بیشتری است. وسعت جغرافیای چین در حد یک قاره ‏است و تولیدکنندگان از نواحی مختلف، محصولات خود را با کیفیت های متفاوت عرضه می‏کنند.
کیفیت برخی فرآورده های چینی آن چنان بالاست که استانداردهای صادرات به اروپا و حتی ‏آمریکا را هم دارد. اما ما در ایران به قیمت کمتر تمایل داریم. حتی در مواردی واردات از چین را ‏تکذیب می کنیم.
شاید در پیچیده گویی های کلامی این قابل قبول باشد و بتوان گفت ما از چین ‏دارو وارد نمی کنیم اما واقعیت این است که ۸۰ درصد مواد اولیه ی دارویی از چین تامین می‏شود.
مسئولین باید با صداقت، تغییر قیمت ارز را علنی کنند تا مصرف کننده ی دارو به دنبال ‏افزایش قیمت محصول، این رویداد را عکس العملی بدیهی و منطقی تلقی کند. ایران تحت ‏شرایطی قرار دارد که هر سال شاهد تورم ۱۵ تا ۲۰ درصدی هستیم. ‏
تخریب رسانه ها در حوزه ی دارو مسئله ی ناگواری است و باعث تحریک افکار عمومی می شود.
آن ها ‏هرگز دنبال این نبودند تا هزاران رویداد مثبت دارویی را به مردم منعکس کنند و این اخبار با ‏هزار محدودیت و اکراه رسانه ای به دنبال مصاحبه ها و اظهارات مدیران و متولیان دارویی به مردم ‏منعکس می شود.
اما فقط کافی است یک اشتباه کوچک مثلا در بسته بندی روی دهد که جزو ‏وقایع محتمل است.
این که دستگاه خالی رد کند. همین موضوع ساده را چنان جار می زنند که ‏گویی یک روال همیشگی است. آن ها باور مردم را به سمتی می برند که به فداکارترین صنعت ‏کشور نگاه بدبینانه دوخته شود. کیفیت داروهای ما تحت تاثیر همین مطبوعات زیر سوال ‏رفته است.
چرا رسانه ها نظارت شدید مراکز ناظر بر تولید را به مردم اطلاع رسانی نمی کنند. ‏فرهنگ سازی درباره ی کیفیت بالای تولیدات دارویی ایران، کاری است که فقط از عهده ی رسانه ها ‏برمی آید در حالی که سمت و سوی حرکت رسانه ها کاملا برخلاف این وظیفه ی ملی است.یکی از فرازهای فرمایشات وزیرمحترم بهداشت این بود که وظیفه شان تامین داروست و تولید دارو در شمار ‏مسئولیت های شان نیست. وقتی پزشک در مطب خود داروی خارجی تجویز می کند و اعتقادی به ‏داروی تولید داخل ندارد، بدیهی است مشکلاتی که در این جلسه مطرح شد چون باران بهاری بر ‏صنعت داروسازی کشور ببارد.‏ عامل تداوم فعالیت ها در چنین فضایی، فقط عرق ملی است. کدام تاجر خوش فکری حاضر است با ‏چنین رویکردی سرمایه ی خود را در داروسازی صرف نماید؟
اگر سهام داران پول هایشان را در بانک ها ‏سرمایه گذاری می کردند، این همه دغدغه ی بازگشت سرمایه، قوانین وزرات کار و … روز و شب شان را مشوش نمی کرد.‏ ‏
دکتر مرتضی خیرآبادی
جا دارد از ردیف های بودجه هم مطالبی ذکر کنیم که این ردیف ها با توجه به تورم سالانه ی کشور به ‏‏روزرسانی نشده است.‏
در بودجه ی کل کشور ما سه ردیف داریم که باید هزینه های نسخه ی بیماران، توسط سازمان بیمه سلامت به ‏مراکز درمانی و داروخانه ها پرداخت شود؛ یعنی ‏دولت تعهد کرده که حداقل ۷۰ درصد هزینه های نسخه ی بیمارن را پرداخت نماید که در ‏مورد بعضی از بیماران خاص این درصد به ۹۰ و بالاتر هم ‏می رسد.‏
در بررسی بودجه ها متوجه شدیم که بودجه ی سازمان بیمه سلامت در سال ۱۳۹۷ دقیقا با سال ۱۳۹۶ ‏‏یکسان و بدون نرخ تورم در بودجه مصوب گردیده و این مشکلات خاصی را برای سازمان سلامت ایجاد ‏‏می کند که یکی از علائم این مشکلات مقادیر بالاتر از چهار هزار میلیارد تومان ضرر انباشتی سازمان بیمه ‏‏در پایان سال ۱۳۹۶ بوده است.
از طرف دیگر در سال ۱۳۹۲ بعد از افزایش قیمت دلار مبلغ هزار و صد ‏‏میلیارد تومان برای یارانه ی دارو در مجلس مصوب گردیده که با توجه به نرخ تورم ۵ سال و افزایش قیمت ‏‏دلار متاسفانه این عدد به هزار و ششصد میلیارد تومان رسیده است (که طبق تورم چند ساله و افزایش ‏قیمت دلار باید حداقل دو برابر باشد)که حدود یک سوم هزینه های ‏پرداخت بیماران را جوابگو نمی باشد.‏
در بعد دیگر همین مسئله ردیفی تحت عنوان مابه التفاوت نرخ ارز در ردیف های بودجه در سال ۱۳۹۷ با ‏‏مبلغ پانصد میلیارد تومان مصوب گردیده که تا پایان مهر ماه ۱۳۹۷ در این ردیف هشتصد میلیارد تومان ‏‏هزینه گردیده است.
این سه ردیف تمامی مشکلات پرداخت بیماران، صنعت و پخش را شامل می گردد ‏‏و اگر دولت مردان به دنبال حل مشکلات مردم، بیمه، پخش و صنعت می باشند باید در این ردیف های ‏‏بودجه ای در سال ۱۳۹۸ حداقل هفتاد درصد افزایش اعتبارات داشته باشند وگرنه این مشکلات تا ابد در ‏‏حوزه ی این صنعت باقی مانده و خدای ناکرده اشتباهات صنعت نساجی در این صنعت تکرار می شود.
من ‏‏فکر می کنم با توجه به افزایش نرخ ارز که در بودجه ی سال گذشته پیش بینی شده بود و افزایش ناشی از ‏‏درآمد فروش در بازار نیما جبران این اعداد برای دولت مشکل چندانی به شمار نمی رود و قابل حل می ‏‏باشد.
دکتر احمد کرباسیان
به روز نکردن قیمت، یکی از مشکلات عظیم تولیدکنندگان دارو است که باعث ضعیف و رنجور نمودن این صنعت گردیده ‏است.
امکان انجام طرح های بروزرسانی، استانداردها را مختل نموده و گاها از بین رفتن زحمات گذشته را نیز باعث می ‏شود.
انتظار داریم مسئولین به تاریخ داروسازی کشور توجه نموده و نگذارند زحمات گذشته از بین رفته و استانداردهای تولید ‏سقوط کند.‏
زحمت کشان و تولیدکنندگان داروی کشور تاکنون سربلند و با افتخار، وظایف خود را نسبت به کشورشاید بیش از حد امکانات ‏موجود به انجام رسانده اند. حیف است که زحمات از بین برود.‏
حداقل دولت با در اختیار گذاشتن برخی امکانات مالی و به روز رساندن پرداخت های خود به این صنعت جهت پشت ‏سرگذاشتن تحریم ها یاری نماید.‏
کما این که در دوره ی تحریم های قبلی کمبودهای جدی دارویی در کشور ایجاد نگردید و با تلاش های همه ی دست اندرکاران، ‏تحریم ها را پشت سر گذاشتیم.‏
به امید یاری رساندن مسئولان هستیم.‏
دکتر مرتضی خیرآبادی
بسیاری از مردم تحت تاثیر اخبار و گزارش ها نگران کمبود دارو شده اند. برخی از آنان دچار ‏بیماری های ‏‏مزمن مانند دیابت یا تالاسمی هستند. دارویی که در مراکز عرضه، شرایطی عادی ‏داشت و در ۵ تا ۶ سال ‏‏گذشته هیچ کمبودی در زمینه ی آنها نداشتیم، ناگهان دچار کاستی و ‏بحران شد. ‏
ما که سال ها به تولید این داروها مشغول بودیم پس بحران از کجا پیدا شد؟ ‏
باور کنید به کار ‏گرفتن نوعی ویدئو چک دارویی می تواند افشاکننده ی بسیاری از خطاها باشد. دولت با ‏‏دست ‏خودش روال بلامشکل عرضه و تقاضا را بر هم زده است. ما تولید می کنیم ولی پول تولیدات ما ‏را ‏‏به ما نمی دهند. تولیدکننده فریاد می زند من در حال ورشکستگی هستم. دولت وقعی نمی گذارد فریاد ‏‏می زند به خاطر بی پولی در حال اخراج کارگران و متخصصان داروسازی هستم. دولت مردان گوش شنوا ‏‏ندارند. اما این گفتگوهای ناشی از عدم تعامل و تفاهم تبعاتی هم دارد. داروخانه تصمیم ‏به انباشت دارو ‏‏می گیرد. مصرف کننده وحشت زده می شود و تصمیم می گیرد برای امنیت ‏دارویی، خانه اش را به انبار ‏‏دارو تبدیل کند و این رفتارها به بحران پیش آمده دامن زده، ‏شرایط را وخیم تر می کند و طبق ‏صحبت‏های دکتر حیدرنژاد رسانه ها هم به این شرایط دامن ‏می زنند. چرا خبر خرید بیش از حد یا احتکار دارو توسط یک ‏داروخانه باید خبر اول صدا و سیما شود؟ انتشار این اخبار در رسانه ی ملی مانند ‏این است ‏که سازمان ‏آتش نشانی بیاید و به جای آب، بنزین روی خانه ی در حال سوختن بریزد.‏
به یک شرکت پخش مانند شرکت دکتر روح الله حسینی حکم می کنند که قیمت فروش تمامی اقلام بر اساس ‏قیمت سه گانه را مد نظر داشته باشد. در فروش، ‏همه با این اصطلاح آشنا هستند و جالب این است که ‏قیمت ها را هم دولت تعیین ‏می کند. ‏
دکتر حسینی چگونه می تواند با سود ۸ یا ۹ درصد هزینه های خود را تامین کند؟ مخارج ‏انبار، آب، برق ‏‏گاز، تلفن، حقوق پرسنل، تاسیسات، ترابری و بسیاری مخارج دیگر باید با یک ‏فعالیت بازرگانی متعارف ‏‏پوشش داده شود و اگر غیر از این باشد شاهد نابودی شرکت های توزیع و پخش خواهیم ‏بود که هستیم.
‏این اقدامات ‏ناصواب هم از لحاظ عمومی و هم از لحاظ اختصاصی جامعه را دچار ‏بحران می کند. در زمان ‏جنگ به ما ‏دستور می دادند که دارو به جبهه ارسال کنید. بچه های ‏صنعت هم بدون هیچ چشم داشتی ‏با برادران رزمنده ی خود همکاری ‏می کردند. جواب صنعت در آن شرایط جهاد و ‏همبستگی سمعا و طاعتا ‏بود.
اکنون دیگر نباید با اهالی ‏صنعت دارو، برخورد غیراقتصادی و دستوری داشته ‏باشید. صنعت دارو ‏باید رشد و توسعه ی خود را دنبال کند و ‏فرمایشات بی پایان سازمان های دولتی در توسعه ی روزانه ی این ‏صنعت، مانع از رقابت ‏و رشد تولید داروهای جدید و افتخارآفرینی متخصصان و متعهدان شده است. اگر به ‏این بالندگی کمک ‏نمی کنید لطفا پای تان را از ‏روی گلوی صنعت بردارید. می خواهیم کمی نفس تازه ‏کنیم و داروی جدید ‏وارد بازار کنیم و بر افتخار ایرانی بودن بیافزاییم.‏
سرعت واردات از تولید بیشتر است!!!‏
ما در عرض بیست سال گذشته ۳۰ تا ۴۰ کارخانه تاسیس کردیم. سوال این است که چرا در ‏مقابل ‏‏تاسیس ۴۰ کارخانه ۲۸۰ شرکت وارداتی تاسیس شده است؟ چرا رشد شرکت های ‏وارداتی از سرعت ‏‏تاسیس تولیدی ها بیشتر است؟
اگر دولت قصد دخالت دارد باید با دادن امکانات به شرکت های وارداتی ترتیبی اتخاذ کند که این شرکت ها ‏مجبور به تولید تحت لیسانس در ایران شوند.
مهم ترین مسئولیت رسانه های متعهد این است که مسئولین را با واقعیت ها روبرو کنند. مسائلی ‏که در ‏‏این نشست مطرح شد، چالش های اصلی صنعت دارو است.‏
دکتر عباس محمد
یکی از اقدامات خوب دولت بعد از انقلاب حمایت از صنایع گیاهی بوده و فکر ‏می کنم زیر سایه ی این حمایت، پیشرفت های خوبی حاصل شده است.
ولی برخی اقدامات فعلی ‏مسبب اصلی بروز بحران در صنعت داروی کشور است. با ادامه ی این سیاست ها، شاید نیمی از ‏شرکت های داروسازی کوچک ورشکسته و حذف شوند.‏
مشکل دامن گیر دیگر، وام های نامتعارف بانک ها به داروسازی هاست. به خاطر دارم درگذشته سود ‏این وام ها خیلی کمتر بود و دولت در تضمین بازگشت پول با داروسازی ها همکاری می کرد. اما ‏در این برهه حمایت ها را حذف و شرایط را دشوارتر کرده اند.‏ در طول شش ماه گذشته ‏‎۳‎‏ بار جلسه تشکیل دادند تا به ما به عنوان تولیدکننده ارز ارائه کنند ‏ولی هنوز محقق نشده است.‏
محمد رضا حسینیان
آقای دکتر حسینی در این فرصت شما بفرمایید که از منظر شما مشکل و کلید گشایش ‏کدام است؟
آقای حسینیان چند بار خواستند من در طول مباحث، مطالبی عنوان کنم ‏ولی ترجیح دادم بیشتر شنونده ی فرمایشات دانشمندان این جمع بوده و در پایان از ‏مجالست چنین بزرگانی تقدیر و تشکر داشته باشم. واقعا حق مطلب به بهترین شکل ادا شد و معتقدم امروز آسیب شناسی همه جانبه ای در صنعت دارو انجام گرفته است. در ‏این فرصت فقط اجازه می خواهم درد دلی را عرض کنم که مطرح کردنش اگر باعث بیداری ‏خفتگان نشود شاید سنگینی توان فرسای مسئولیت را در شخص خودم کمتر کند. شخص سالمند ‏نیازمند کاری را به من معرفی کرده بودند که تحت قوانین کار، استخدامش کردم. شب که در ‏پایان یکی از جلسات از ساختمان خارج می شدم، پیرمرد و همسرش جلوی پارکینگ ظاهر شدند ‏و بعد از کلی دعا و تقدیر عنوان کردند تا به حال هرگز دفترچه تامین اجتماعی نداشتند و به خاطر ‏ابتدایی ترین حقوق انسانی پی در پی از من تشکر می کردند. این در حالی است که منابع انسانی ‏به من پیشنهاد داده تا پیرمرد را در فهرست تعدیل نیرو قرار دهم. ‏
جفا با صنعتی که خودکفایی دارو را رقم زد
دکتر سید روح الله حسینی: آقایان، شرکت ها و سازمان ها، گاوصندوق های دولت نیستند. این بنگاه های اقتصادی آسیب پذیر، ‏مانند قایق هایی هستند که کارگران و کارمندان همراه با خانواده هایشان، در آن زندگی می کنند.گاهی بحران ها قایقران را وامی دارد، برای جلوگیری از غرق شدن، باری را به داخل آب بیندازد ‏ولی چنان شرایط را بحرانی نکنید که به جای بار گاهی مجبور شویم از چندین سرنشین بخواهیم ‏قایق را ترک کنند تا بقیه ی سرنشینان نجات یابند. این جانکاه ترین و دشوارترین تصمیم گیری‏هاست. این فرصت های شغلی را ما مدیران عامل با خون دل به وجود آورده ایم. این فرصت ها ‏را قربانی تصمیم گیری های عجولانه تان نکنید.‏ پس از چانه زنی ها و مذاکرات نفس گیر، شرایط بازپرداخت به سمتی می رفت که پول ها سریع تر ‏بازگردد و نقدینگی باعث احیای اوضاع صنعت شود ولی اخیرا نامه ای با سربرگ ریاست جمهوری ‏برای داروخانه ها ارسال شده است که شرکت های پخش نمی توانند زودتر از ۶ ماه پول خود را از ‏داروخانه ها دریافت کنند و داروخانه ها هم متاسفانه بی توجه به تبعات آن برای همکاران پخش، ‏این نامه ی بی ثبات کننده را ملاک خود قرار داده و تسویه نمی کنند.‏
من از عاملین می پرسم شما بر اساس کدام الگوی موفق کسب و کار، چنین تصمیمی می گیرید؟ ‏در کدام کتاب بازرگانی، در کدام سیستم عرضه و تقاضای دارو، این گونه عمل شده و نتایج مثبتی ‏در پی داشته که شما آن را معیار اقدام خود قرار داده اید؟ چرا با سرنوشت این همه کارگر و ‏کارمند بازی می کنید؟ لااقل رفرنس هایتان را ارائه کنید تا ما از شما چند و چون و سرانجام کار ‏را بیاموزیم و مطمئن شویم که این ها آزمایش و خطاهای کارآموزی نیست.‏ تامین کننده با این امید داروهایش را به پخش تحویل داده که پول دریافت کند. اینک تنها راهی ‏که برای من باقی گذاشته اند بازگرداندن داروها به تامین کننده است. داروساز چگونه در این ‏کلاف سر درگم می تواند برنامه ریزی برای تولید داشته باشد؟ من چگونه می توانم به پخش دارو ‏اقدام کنم وقتی درباره ی سرنوشت سرمایه ی من اشخاص دیگری تصمیم می گیرند؟‏

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا