رویین تن پنداری صنعت دارو، تصوری منجر به فاجعه
قسمت دوم هم اندیشی مدیران صنعت دارو در دفتر ماهنامه آفتاب سلامت
محمد رضا حسینیان:
به دور هم جمع کردن بزرگان صنعت در یک استودیوی خبری و به اشتراک گذاری آسیب شناسی تخصصی این خبرگان در رسانه سایت خبری و ماهنامه دارویی و پزشکی آفتاب سلامت، اقدامی در خور تحسین است که هدفی به جز خدمت برای آن پیدا نکرده ام و به نوبه ی خود از بانیان این حرکت خادمانه آقای دکتر سید روح الله حسینی مدیرعامل هلدینگ دارویی یاسین و خانم کبری حسینی مدیر مسئول ماهنامه آفتاب سلامت، تقدیر و تشکر می کنم.
آقای دکتر شیبانی، تحریم کنندگان ایران این روزها طی اظهاراتی تاکیدی، عنوان کرده اند که غذا و دارو در شمار تحریم ها قرار ندارد و ایران می تواند نیازهای غذایی و دارویی خود را بدون هیچ مشکلی برآورده سازد. در این باره چه نظری دارید؟
دکتر شیبانی: متاسفانه مطالبی که پشت تریبون ها با اهداف انتخاباتی و کسب محبوبیت بیان می شود، با واقعیت هایی که ملت های مظلوم با آن مواجه اند، تفاوت های بسیاری دارد.
قوانین حقوق بشری و پرطمطراق، هرگز زمینه ی ظهور پیدا نمی کنند و بیشتر به عنوان عناوین بیپشتوانه در شکل سخنرانی های عوام فریبانه و اظهارات ریاکارانه توسط مدعیان حقوق بشر مورد استفاده قرار می گیرند.
من طی نامه ای اعتراض آمیز، خلف وعده ی یک شرکت فروشنده ی مواد اولیه ی دارویی را زیر سوال بردم. این شرکت بدون هیچ پروایی در جواب نوشت در این برهه، همکاری با شما به عنوان یک شرکت ایرانی به اقتصاد شرکت ما لطمه می زند و حاضر نیست آینده ی شرکت خود را قربانی معامله با ایران سازد و حتی یک گرم ماده ی اولیه ی دارویی به شما نمی فروشیم.
ببینید چقدر فشارهای سیاسی پشت فعالیت های مربوط به غذا و دارو وجود دارد. معاملات شرکت های غذایی و دارویی با ما به شدت زیر ذره بین است و اگر چه در ظاهر عنوان می شود که غذا و دارو در زمره ی تحریم ها نیست اما آن ها در کمال سنگدلی می خواهند با اهرم قراردادن این نیازهای ضروری ملت ایران، به زعم خود در جنگ اقتصادی پیروز میدان باشند.
البته باور کردن دشمنی بازیگران حقوق بشر کار چندان سختی نیست.
محمدرضا حسینیان
خوب این صورت مسئله بود. اینک چه راه حلی باید به کار بست؟
دکتر شیبانی: به این واقعیت التفات بفرمایید که ما با تحریم آغاز کردیم با تحریم به بالندگی رسیدیم و با تحریم به وادی فرصت های تازه قدم گذاشتیم. ما در جنگ تحمیلی با آن دنباله های پرهزینه شرایطی بسیار بهتر داشتیم. همه در کنار هم بودیم. هدف مشترک ما خدمت به مردم و تامین نیازهای شان بود. در آن هنگامه ی دشواری، تحریم و فشار، دست به دست هم دادیم و از بحران ها عبور کردیم. اما امروز متاسفانه آن روحیه ها و اهداف تحسین برانگیز جای خود را به چیزهای دیگری داده است.
وقتی سینه سپر می کنید و در تریبون ها آمار مستند ۹۷ درصد تولیدات داخلی را گزارش می دهید، باید در کنار این تولیدکننده ی غیور بمانید و از جان و دل حمایتش کنید. فقط ۳ درصد داروهای وارداتی ۲ سوم ارز اختصاص یافته به دارو را می بلعد. پس با یک حساب سرانگشتی متوجه ارزش مالی و ملی ۹۷ درصد تولید داخلی خواهیم شد و آن گاه با ۱۰۷ کارخانه ی قدرتمند داروسازی، رفتاری حامیانه در پیش خواهیم گرفت.
با همه ی مشکلاتی که گریبان صنعت را گرفته است، تولیدکننده های پرتلاش ایرانی در زمینه ی داروهای نوترکیب و بایوتک واقعا حرف برای گفتن دارند.
مگر غیر از این است که این افتخار از مجاهدت دانشمندان صنعت داروسازی نصیب کشور شده است؟
دکتر کرباسیان در بیانات خود به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردند. اگر تولیدکننده ی اروپایی و آمریکایی دست به خلاقیت و ابتکار عمل می زند، همه ی ریل گذاری ها و ساخت و سازها در مسیر راه اندازی و سرعت گرفتن قطار خلاقیت او طراحی و اجرا می شوند و وقتی تولیدکننده ی غربی تولیدات مطلوبی انجام می دهد، این رفتار، بدیهی ترین و قابل پیش بینی ترین عکس العمل است. اما منصفانه بررسی کنید که بذر صنعت داروسازی ایران در چه شرایطی و با چه امکاناتی به چنین درختان تناور و مثمر ثمری تبدیل شده اند؟ حالا این صنعت، یک وجود توانمند و پویایی شناخته شده است. تا این جا شناخت و استنباط مشترکی حاصل شده است ولی آیا این درست است به زعم این که یک درخت تناور باشد، ریشه های محکمی در خاک گسترانیده باشد، شاخه هایش به هر سو امتداد یافته باشد، حالا بیایند بعضی شاخه هایش را اره کنند. بعضی ها به آن تاب بیاویزند. برخی روی پوستش یادگاری بنویسند و هر کس یک بلایی سر این درخت بیاورد با این تعبیر که این درخت، درخت تناور و مستحکمی است؟!!!
مشکل صنعت داروسازی ایران دقیقا با همین تمثیل توضیح داده شده است. باید این تازه واردها بدانند که صنعت داروسازی صنعتی نامیرا و رویین تن نیست. این آسیب ها که به آن وارد می کنید، موجب تحلیل قوای سازمانی آن شده است. همه ی کسانی که با صنعت دارو سر و کار دارند باید ویژگی ها و واقعیت های تعاملات با این صنعت را نصب العین قرار دهند.کارخانه ی داروسازی یک بنگاه اقتصادی است و اگر بخواهیم آن را به پیکری تشبیه کنیم نقدینگی و گردش مالی را باید خون این پیکر دانست.
مدیران صنعت داروسازی در فقدان پول و نقدینگی، وظایف تعریف شده ی مدیریتی در حوزه ی توسعه را رها کرده اند و صرفا تلاش می کنند امروز بحرانی را به فردا برسانند.
حذف توسعه و رقابت از صنعت، ابتدای عقب ماندن از فن آوری های روز و نهایتا نابودی صنعت است. دارو یک محصول ثابت باستانی نیست که دستورالعمل ساخت آن را تغییرناپذیر فرض کنیم. فرمولاسیون ها مدام در حال تغییر و تحول هستند.
داروهایی از سوی مراکز علمی و نظارتی به کل حذف شده و کنار گذاشته می شوند و داروهای موثرتر و تازه تری جایگزین آن ها می شود. صنعت چگونه بدون نقدینگی این اقدامات پرهزینه را در دستور کار خود قرار دهد؟
حضور در این صنعت متغیر و تجدیدنظر طلب، محتاج پول و نقدینگی است. استخدام دانشمند، مشروط به وجود پول است. همگام سازی صنعت با فن آوری های روز، محتاج قدرت مالی است.
این در حالی است که به طور باورناپذیری دوره ی وصول مطالبات ما ۴۲۰ روز به طول میانجامد. دارو را با خون دل تولید می کنیم و تحویل می دهیم و خریدار ۴۲۰ روز دیگر پول محصول را می پردازد.
پول و سرمایه ی صنعت نزد شرکت های پخش، پول و سرمایه ی شرکت های پخش در داروخانه ها و بیمارستان های دولتی و پول و سرمایه ی داروخانه ها در دست های بیمه و دولت است. این چرخه ی معیوب، هم چون زهری در کام صنعت، این درخت تناور را آرام آرام می خشکاند. به خدا خودکفایی ۹۷ درصدی در بعضی کشورهای اروپایی هم یک حسرت دست نیافتنی است. چگونه راضی میشوید این دست آورد مباهات آفرین انقلاب را در کویر فقدان ها و کمبودها به حال خود رها کنید؟ در شرایط بحرانی امروز، تزریق نقدینگی در حوزه ی دارو یک ضرورت است.
وضعیت صنعت دارو مثل بیمار محتضری است که به خاطر سکته محتاج احیا است. احیای صنعت، تزریق بی درنگ نقدینگی است. بدون این که از دست اندرکاران تولید دارو دعوتی به عمل آورند، در رسانه ی ملی تلویزیون عنوان می کنند دارو با ارز دولتی ۴۲۰۰ تومان تولید شده است در حالی که فقط ماده ی موثره، از این ارز دولتی برخوردار است و باقی موارد ضروری تولید، زیر مجموعه ی گروه ۲ قرار می گیرد.
مخارج واقعی تولید
شما بهتر از هر کسی به مخارج تولید دارو واقف هستید ولی بخش کوچکی از واقعیت را به صورت اغراق آمیز به افکار عمومی منتقل می کنید تا تولیدکنندگان زحمتکش، ارژنگ دیو و اکوان دیو و دیو سپید و سیاه جلوه کنند.
این چشم پوشی از مخارج واقعی تولید، باعث می شود کل دارو با ارز ماده ی موثره محاسبه شود و هزینه های واقعی نادیده گرفته شوند. یک بنگاه اقتصادی برای حفظ توان تولید باید نقدینگی داشته باشد. ما و کلیه ی همکاران مان در صنعت دارو خودمان را جزو همین مردم می دانیم و بخشی از مشغله های ذهنی مان قابل تحمل بودن قیمت داروهای مان است اما نمی شود برای محصولی ۱۰۰۰ تومان هزینه کرد و آن را ۸۰۰ تومان فروخت. ما باید بتوانیم از عهده ی مخارج تولید برآییم. ما در تلاش واقعی کردن قیمت دارو هستیم تا کیفیت تولیدات خود را افزایش دهیم و در فرایند بازگشت سلامتی بیماران که مصرف کنندگان محصولات مان هستند، تسریع به عمل آوریم.
در توضیح مخارج ساده ترین داروها می توان سرم را مثال زد. مواد تشکیل دهنده ی سرم مواد دور از دسترس و گرانی نیست. آب، قند و نمک مواد اصلی سرم هستند. اما بطری و پلاستیکی که مواد سرم در آن ریخته می شود به میزان صد در صد افزایش قیمت داشته است. برآورد ارز مورد نیاز صنعت داروسازی ۷۰۰ میلیون دلار است اما کیفیت اختصاص این مبلغ و روش انجام کار به نحوی است که بخش بزرگی از انرژی صنعت را صرف خود کرده است؛ در حالی که این انرژی هزینه شده در بروکراسی، باید صرف توسعه و تحقیق و نوآوری شود تا حرکت رو به پیش داروسازی ایران استمرار یابد.
باید در امور بانکی مانند گشایش حساب، مسئولین نهایت همکاری را با صنعت نصب العین قرار دهند.
اتخاذ تصمیمات سلیقه ای، مقطعی و بدون مشورت یکی از آفت های صنعت ستیزانه است که باعث فرسایش توان تولید می شود.
به طور مثال در گذشته با التفات به حساسیت مواد دارویی، گمرک بیشتر از ۲۰ روز مواد و اقلام مورد نیاز تولید را در انبارها متوقف نمی کرد اما اینک به شرایطی دچار هستیم که در برخی موارد ماده ی اولیه ی داروسازی را ۲۴۵ روز از گمرک ترخیص نمی کنند بعد که در آن زمینه کمبود دارو حاصل می شود، همان داروی تولید داخلی را از خارج وارد می کنند.
آیا واردات دارویی که صنعت داروسازی ایران، سابقه ی تولید موفق آن را دارد، با استقلال و خودکفایی که جزو موارد تاکیدی سند چشم انداز است، تناسب دارد؟
این تصمیمات سلیقه ای، به برنامه ریزی های کلان کشور آسیب وارد می کند و باید به طور جدی با آن مقابله کرد.
انتشار اوراق قرضه ای فاقد مقبولیت
مشکل تازه ای که به مشکلات قدیمی اضافه شده است ارائه ی اوراق به جای پول نقد است. حالا که بخشی از مطالبات صنعت را به صورت اوراق انجام می دهید لااقل اوراق خودتان را قبول داشته باشید. تولیدکننده ی مستاصل برای دستیابی به نقدینگی این اوراق را با زیان ۲۰ تا ۳۰ درصد میفروشد. همه در مطالبات خودشان از صنعت، پول نقد طلب می کنند حتی مالیات چی ها هم حاضر نیستند به جای پول اوراق دولت را از صنعت بپذیرند. بسیاری از شرکت های داروسازی ۸۰ درصد فروش شان را باید به عنوان بدهکاری به بانک ها تسلیم کنند. جالب این جاست حتی بانکها نیز این اوراق را قبول نمی کنند. بسیاری از شرکت ها به خاطر همین بحران سازی ها، اقساط عقب افتاده دارند. بسیاری از این همکاران وقتی برای تنظیم قرارداد خرید مواد اولیه عازم خارج می شوند به خاطر بدهی در فهرست ممنوع الخروج و ممنوع المعامله قرار می گیرند و مبهوت و بلاتکلیف از فرودگاه به دفترشان بازمی گردند.
وقتی اوراق معتبر نیست چرا این کاغذهای نوظهور را به صنعت می دهید؟ صنعت برای تولید به نقدینگی نیاز دارد و این در حالی است که گردش عملیاتی صنعت دارو به ۵۷۰ روز رسیده است.
دکتر مرتضی خیرآبادی
در مورد آمار بدهی های دولت به کارخانجات داروسازی در اعداد اعلامی دولت و ارقام اعلام کارخانجات، بیش از صد درصد اختلاف مشاهده می شود؛ که بعد از بررسی و اقدامات تکمیلی متوجه شدیم که بیش از سه هزار میلیارد تومان اوراق نزد بیمارستان ها و شرکت های پخش مانده است که با توجه به نرخ تنزیل ۱۸ تا ۲۰ درصدی نه شرکت های پخش می توانند قبول کنند نه کارخانجات تولیدی.
اگر یک کارخانه ی تولیدی اوراق خزانه ی اسلامی را قبول کند باید از حدود ۲۰ درصد از مطالبات خود، که بیش از ۸ ماه از تاریخ آن گذشته است صرف نظر کند؛ از طرف دیگر مبالغ این اوراق را که تنزیل شده است اداره ی مالیاتی به عنوان هزینه ی قابل قبول تلقی نمی کند و یک شرکت باید از دو طرف ضرر و زیان را تحمل کند و این سنگ فروافتاده به چاه را باید صنعت مظلوم کشور بپذیرد.
دکتر احمد شیبانی
مطالبات صنعت، نقدینگی، قیمت گذاری، بوروکراسی اداری، اوراق، تصمیمات سلیقه ای و مقطعی و ارز، مشکلات امروز صنعت هستند که از داخل کشور به ما تحمیل شده است. مصداق لای منگنه قرار گرفتن همین است. دشمنان ایران در آن سوی مرزها با تحریم و موانع داد و ستد و دوستان داخلی با محبت های ذکر شده، می خواهند ریشه ی درخت خودکفایی را بخشکانند.
با تدبیر می توان از تحریم ها عبور کرد
دکتر فضل الله حیدرنژاد
من اعتقاد راسخ دارم که مدیران صنعت دارو همانند شطرنج بازانی کهنه کار، می توانند به راحتی بر مشکلات تحریم غلبه کنند اما مشکل فقدان نقدینگی حکایت دیگری دارد. مثل این است که دست و پای شناگری را ببندند و از او بخواهند تا شنا کند.
ما مسئولیت تولید حساس ترین محصولات را برعهده داریم؛ محصولی که با جان و سلامتی مردم سر و کار دارد.
بعد از تحمل هزار و یک دشواری وقتی داروی تولید شده را به مشتری تحویل می دهیم پس از مدت ها تاخیر، به جای پول اوراقی تحویل مان می دهند که نه بانک و نه خود دولت هیچ یک حاضر به دریافت آن نیست.
در این شرایط بحرانی تحریم و فشار، آیا باید انتشار اوراق بانک و دولت را سیاست حمایتی شما به حساب آوریم؟؟؟
تا الآن تقریبا ۱۰ بار قیمت فویل و کاغذ تغییر کرده است. سال ۹۵ مقوا را با قیمتی قابل تحمل میخریدیم و تحویل چاپخانه ها می دادیم. ۴ ماهه قرارداد می بستیم و ۸ ماهه پرداخت انجام می شد.
در حال حاضر هزینه ی مقوای ریسایکل را به طور نقدی هم که پرداخت می کنیم باز هم نمیتوانند جعبه و فویل سفارش داده شده را در زمان مورد نظر به کارخانه برسانند. این کمبودها واقعا به کار آسیب می زند.
بحث واردات از چین محتاج دقت نظر بیشتری است. وسعت جغرافیای چین در حد یک قاره است و تولیدکنندگان از نواحی مختلف، محصولات خود را با کیفیت های متفاوت عرضه میکنند.
کیفیت برخی فرآورده های چینی آن چنان بالاست که استانداردهای صادرات به اروپا و حتی آمریکا را هم دارد. اما ما در ایران به قیمت کمتر تمایل داریم. حتی در مواردی واردات از چین را تکذیب می کنیم.
شاید در پیچیده گویی های کلامی این قابل قبول باشد و بتوان گفت ما از چین دارو وارد نمی کنیم اما واقعیت این است که ۸۰ درصد مواد اولیه ی دارویی از چین تامین میشود.
مسئولین باید با صداقت، تغییر قیمت ارز را علنی کنند تا مصرف کننده ی دارو به دنبال افزایش قیمت محصول، این رویداد را عکس العملی بدیهی و منطقی تلقی کند. ایران تحت شرایطی قرار دارد که هر سال شاهد تورم ۱۵ تا ۲۰ درصدی هستیم.
تخریب رسانه ها در حوزه ی دارو مسئله ی ناگواری است و باعث تحریک افکار عمومی می شود.
آن ها هرگز دنبال این نبودند تا هزاران رویداد مثبت دارویی را به مردم منعکس کنند و این اخبار با هزار محدودیت و اکراه رسانه ای به دنبال مصاحبه ها و اظهارات مدیران و متولیان دارویی به مردم منعکس می شود.
اما فقط کافی است یک اشتباه کوچک مثلا در بسته بندی روی دهد که جزو وقایع محتمل است.
این که دستگاه خالی رد کند. همین موضوع ساده را چنان جار می زنند که گویی یک روال همیشگی است. آن ها باور مردم را به سمتی می برند که به فداکارترین صنعت کشور نگاه بدبینانه دوخته شود. کیفیت داروهای ما تحت تاثیر همین مطبوعات زیر سوال رفته است.
چرا رسانه ها نظارت شدید مراکز ناظر بر تولید را به مردم اطلاع رسانی نمی کنند. فرهنگ سازی درباره ی کیفیت بالای تولیدات دارویی ایران، کاری است که فقط از عهده ی رسانه ها برمی آید در حالی که سمت و سوی حرکت رسانه ها کاملا برخلاف این وظیفه ی ملی است.یکی از فرازهای فرمایشات وزیرمحترم بهداشت این بود که وظیفه شان تامین داروست و تولید دارو در شمار مسئولیت های شان نیست. وقتی پزشک در مطب خود داروی خارجی تجویز می کند و اعتقادی به داروی تولید داخل ندارد، بدیهی است مشکلاتی که در این جلسه مطرح شد چون باران بهاری بر صنعت داروسازی کشور ببارد. عامل تداوم فعالیت ها در چنین فضایی، فقط عرق ملی است. کدام تاجر خوش فکری حاضر است با چنین رویکردی سرمایه ی خود را در داروسازی صرف نماید؟
اگر سهام داران پول هایشان را در بانک ها سرمایه گذاری می کردند، این همه دغدغه ی بازگشت سرمایه، قوانین وزرات کار و … روز و شب شان را مشوش نمی کرد.
دکتر مرتضی خیرآبادی
جا دارد از ردیف های بودجه هم مطالبی ذکر کنیم که این ردیف ها با توجه به تورم سالانه ی کشور به روزرسانی نشده است.
در بودجه ی کل کشور ما سه ردیف داریم که باید هزینه های نسخه ی بیماران، توسط سازمان بیمه سلامت به مراکز درمانی و داروخانه ها پرداخت شود؛ یعنی دولت تعهد کرده که حداقل ۷۰ درصد هزینه های نسخه ی بیمارن را پرداخت نماید که در مورد بعضی از بیماران خاص این درصد به ۹۰ و بالاتر هم می رسد.
در بررسی بودجه ها متوجه شدیم که بودجه ی سازمان بیمه سلامت در سال ۱۳۹۷ دقیقا با سال ۱۳۹۶ یکسان و بدون نرخ تورم در بودجه مصوب گردیده و این مشکلات خاصی را برای سازمان سلامت ایجاد می کند که یکی از علائم این مشکلات مقادیر بالاتر از چهار هزار میلیارد تومان ضرر انباشتی سازمان بیمه در پایان سال ۱۳۹۶ بوده است.
از طرف دیگر در سال ۱۳۹۲ بعد از افزایش قیمت دلار مبلغ هزار و صد میلیارد تومان برای یارانه ی دارو در مجلس مصوب گردیده که با توجه به نرخ تورم ۵ سال و افزایش قیمت دلار متاسفانه این عدد به هزار و ششصد میلیارد تومان رسیده است (که طبق تورم چند ساله و افزایش قیمت دلار باید حداقل دو برابر باشد)که حدود یک سوم هزینه های پرداخت بیماران را جوابگو نمی باشد.
در بعد دیگر همین مسئله ردیفی تحت عنوان مابه التفاوت نرخ ارز در ردیف های بودجه در سال ۱۳۹۷ با مبلغ پانصد میلیارد تومان مصوب گردیده که تا پایان مهر ماه ۱۳۹۷ در این ردیف هشتصد میلیارد تومان هزینه گردیده است.
این سه ردیف تمامی مشکلات پرداخت بیماران، صنعت و پخش را شامل می گردد و اگر دولت مردان به دنبال حل مشکلات مردم، بیمه، پخش و صنعت می باشند باید در این ردیف های بودجه ای در سال ۱۳۹۸ حداقل هفتاد درصد افزایش اعتبارات داشته باشند وگرنه این مشکلات تا ابد در حوزه ی این صنعت باقی مانده و خدای ناکرده اشتباهات صنعت نساجی در این صنعت تکرار می شود.
من فکر می کنم با توجه به افزایش نرخ ارز که در بودجه ی سال گذشته پیش بینی شده بود و افزایش ناشی از درآمد فروش در بازار نیما جبران این اعداد برای دولت مشکل چندانی به شمار نمی رود و قابل حل می باشد.
دکتر احمد کرباسیان
به روز نکردن قیمت، یکی از مشکلات عظیم تولیدکنندگان دارو است که باعث ضعیف و رنجور نمودن این صنعت گردیده است.
امکان انجام طرح های بروزرسانی، استانداردها را مختل نموده و گاها از بین رفتن زحمات گذشته را نیز باعث می شود.
انتظار داریم مسئولین به تاریخ داروسازی کشور توجه نموده و نگذارند زحمات گذشته از بین رفته و استانداردهای تولید سقوط کند.
زحمت کشان و تولیدکنندگان داروی کشور تاکنون سربلند و با افتخار، وظایف خود را نسبت به کشورشاید بیش از حد امکانات موجود به انجام رسانده اند. حیف است که زحمات از بین برود.
حداقل دولت با در اختیار گذاشتن برخی امکانات مالی و به روز رساندن پرداخت های خود به این صنعت جهت پشت سرگذاشتن تحریم ها یاری نماید.
کما این که در دوره ی تحریم های قبلی کمبودهای جدی دارویی در کشور ایجاد نگردید و با تلاش های همه ی دست اندرکاران، تحریم ها را پشت سر گذاشتیم.
به امید یاری رساندن مسئولان هستیم.
دکتر مرتضی خیرآبادی
بسیاری از مردم تحت تاثیر اخبار و گزارش ها نگران کمبود دارو شده اند. برخی از آنان دچار بیماری های مزمن مانند دیابت یا تالاسمی هستند. دارویی که در مراکز عرضه، شرایطی عادی داشت و در ۵ تا ۶ سال گذشته هیچ کمبودی در زمینه ی آنها نداشتیم، ناگهان دچار کاستی و بحران شد.
ما که سال ها به تولید این داروها مشغول بودیم پس بحران از کجا پیدا شد؟
باور کنید به کار گرفتن نوعی ویدئو چک دارویی می تواند افشاکننده ی بسیاری از خطاها باشد. دولت با دست خودش روال بلامشکل عرضه و تقاضا را بر هم زده است. ما تولید می کنیم ولی پول تولیدات ما را به ما نمی دهند. تولیدکننده فریاد می زند من در حال ورشکستگی هستم. دولت وقعی نمی گذارد فریاد می زند به خاطر بی پولی در حال اخراج کارگران و متخصصان داروسازی هستم. دولت مردان گوش شنوا ندارند. اما این گفتگوهای ناشی از عدم تعامل و تفاهم تبعاتی هم دارد. داروخانه تصمیم به انباشت دارو می گیرد. مصرف کننده وحشت زده می شود و تصمیم می گیرد برای امنیت دارویی، خانه اش را به انبار دارو تبدیل کند و این رفتارها به بحران پیش آمده دامن زده، شرایط را وخیم تر می کند و طبق صحبتهای دکتر حیدرنژاد رسانه ها هم به این شرایط دامن می زنند. چرا خبر خرید بیش از حد یا احتکار دارو توسط یک داروخانه باید خبر اول صدا و سیما شود؟ انتشار این اخبار در رسانه ی ملی مانند این است که سازمان آتش نشانی بیاید و به جای آب، بنزین روی خانه ی در حال سوختن بریزد.
به یک شرکت پخش مانند شرکت دکتر روح الله حسینی حکم می کنند که قیمت فروش تمامی اقلام بر اساس قیمت سه گانه را مد نظر داشته باشد. در فروش، همه با این اصطلاح آشنا هستند و جالب این است که قیمت ها را هم دولت تعیین می کند.
دکتر حسینی چگونه می تواند با سود ۸ یا ۹ درصد هزینه های خود را تامین کند؟ مخارج انبار، آب، برق گاز، تلفن، حقوق پرسنل، تاسیسات، ترابری و بسیاری مخارج دیگر باید با یک فعالیت بازرگانی متعارف پوشش داده شود و اگر غیر از این باشد شاهد نابودی شرکت های توزیع و پخش خواهیم بود که هستیم.
این اقدامات ناصواب هم از لحاظ عمومی و هم از لحاظ اختصاصی جامعه را دچار بحران می کند. در زمان جنگ به ما دستور می دادند که دارو به جبهه ارسال کنید. بچه های صنعت هم بدون هیچ چشم داشتی با برادران رزمنده ی خود همکاری می کردند. جواب صنعت در آن شرایط جهاد و همبستگی سمعا و طاعتا بود.
اکنون دیگر نباید با اهالی صنعت دارو، برخورد غیراقتصادی و دستوری داشته باشید. صنعت دارو باید رشد و توسعه ی خود را دنبال کند و فرمایشات بی پایان سازمان های دولتی در توسعه ی روزانه ی این صنعت، مانع از رقابت و رشد تولید داروهای جدید و افتخارآفرینی متخصصان و متعهدان شده است. اگر به این بالندگی کمک نمی کنید لطفا پای تان را از روی گلوی صنعت بردارید. می خواهیم کمی نفس تازه کنیم و داروی جدید وارد بازار کنیم و بر افتخار ایرانی بودن بیافزاییم.
سرعت واردات از تولید بیشتر است!!!
ما در عرض بیست سال گذشته ۳۰ تا ۴۰ کارخانه تاسیس کردیم. سوال این است که چرا در مقابل تاسیس ۴۰ کارخانه ۲۸۰ شرکت وارداتی تاسیس شده است؟ چرا رشد شرکت های وارداتی از سرعت تاسیس تولیدی ها بیشتر است؟
اگر دولت قصد دخالت دارد باید با دادن امکانات به شرکت های وارداتی ترتیبی اتخاذ کند که این شرکت ها مجبور به تولید تحت لیسانس در ایران شوند.
مهم ترین مسئولیت رسانه های متعهد این است که مسئولین را با واقعیت ها روبرو کنند. مسائلی که در این نشست مطرح شد، چالش های اصلی صنعت دارو است.
دکتر عباس محمد
یکی از اقدامات خوب دولت بعد از انقلاب حمایت از صنایع گیاهی بوده و فکر می کنم زیر سایه ی این حمایت، پیشرفت های خوبی حاصل شده است.
ولی برخی اقدامات فعلی مسبب اصلی بروز بحران در صنعت داروی کشور است. با ادامه ی این سیاست ها، شاید نیمی از شرکت های داروسازی کوچک ورشکسته و حذف شوند.
مشکل دامن گیر دیگر، وام های نامتعارف بانک ها به داروسازی هاست. به خاطر دارم درگذشته سود این وام ها خیلی کمتر بود و دولت در تضمین بازگشت پول با داروسازی ها همکاری می کرد. اما در این برهه حمایت ها را حذف و شرایط را دشوارتر کرده اند. در طول شش ماه گذشته ۳ بار جلسه تشکیل دادند تا به ما به عنوان تولیدکننده ارز ارائه کنند ولی هنوز محقق نشده است.
محمد رضا حسینیان
آقای دکتر حسینی در این فرصت شما بفرمایید که از منظر شما مشکل و کلید گشایش کدام است؟
آقای حسینیان چند بار خواستند من در طول مباحث، مطالبی عنوان کنم ولی ترجیح دادم بیشتر شنونده ی فرمایشات دانشمندان این جمع بوده و در پایان از مجالست چنین بزرگانی تقدیر و تشکر داشته باشم. واقعا حق مطلب به بهترین شکل ادا شد و معتقدم امروز آسیب شناسی همه جانبه ای در صنعت دارو انجام گرفته است. در این فرصت فقط اجازه می خواهم درد دلی را عرض کنم که مطرح کردنش اگر باعث بیداری خفتگان نشود شاید سنگینی توان فرسای مسئولیت را در شخص خودم کمتر کند. شخص سالمند نیازمند کاری را به من معرفی کرده بودند که تحت قوانین کار، استخدامش کردم. شب که در پایان یکی از جلسات از ساختمان خارج می شدم، پیرمرد و همسرش جلوی پارکینگ ظاهر شدند و بعد از کلی دعا و تقدیر عنوان کردند تا به حال هرگز دفترچه تامین اجتماعی نداشتند و به خاطر ابتدایی ترین حقوق انسانی پی در پی از من تشکر می کردند. این در حالی است که منابع انسانی به من پیشنهاد داده تا پیرمرد را در فهرست تعدیل نیرو قرار دهم.
جفا با صنعتی که خودکفایی دارو را رقم زد
دکتر سید روح الله حسینی: آقایان، شرکت ها و سازمان ها، گاوصندوق های دولت نیستند. این بنگاه های اقتصادی آسیب پذیر، مانند قایق هایی هستند که کارگران و کارمندان همراه با خانواده هایشان، در آن زندگی می کنند.گاهی بحران ها قایقران را وامی دارد، برای جلوگیری از غرق شدن، باری را به داخل آب بیندازد ولی چنان شرایط را بحرانی نکنید که به جای بار گاهی مجبور شویم از چندین سرنشین بخواهیم قایق را ترک کنند تا بقیه ی سرنشینان نجات یابند. این جانکاه ترین و دشوارترین تصمیم گیریهاست. این فرصت های شغلی را ما مدیران عامل با خون دل به وجود آورده ایم. این فرصت ها را قربانی تصمیم گیری های عجولانه تان نکنید. پس از چانه زنی ها و مذاکرات نفس گیر، شرایط بازپرداخت به سمتی می رفت که پول ها سریع تر بازگردد و نقدینگی باعث احیای اوضاع صنعت شود ولی اخیرا نامه ای با سربرگ ریاست جمهوری برای داروخانه ها ارسال شده است که شرکت های پخش نمی توانند زودتر از ۶ ماه پول خود را از داروخانه ها دریافت کنند و داروخانه ها هم متاسفانه بی توجه به تبعات آن برای همکاران پخش، این نامه ی بی ثبات کننده را ملاک خود قرار داده و تسویه نمی کنند.
من از عاملین می پرسم شما بر اساس کدام الگوی موفق کسب و کار، چنین تصمیمی می گیرید؟ در کدام کتاب بازرگانی، در کدام سیستم عرضه و تقاضای دارو، این گونه عمل شده و نتایج مثبتی در پی داشته که شما آن را معیار اقدام خود قرار داده اید؟ چرا با سرنوشت این همه کارگر و کارمند بازی می کنید؟ لااقل رفرنس هایتان را ارائه کنید تا ما از شما چند و چون و سرانجام کار را بیاموزیم و مطمئن شویم که این ها آزمایش و خطاهای کارآموزی نیست. تامین کننده با این امید داروهایش را به پخش تحویل داده که پول دریافت کند. اینک تنها راهی که برای من باقی گذاشته اند بازگرداندن داروها به تامین کننده است. داروساز چگونه در این کلاف سر درگم می تواند برنامه ریزی برای تولید داشته باشد؟ من چگونه می توانم به پخش دارو اقدام کنم وقتی درباره ی سرنوشت سرمایه ی من اشخاص دیگری تصمیم می گیرند؟