جایگاه انجمن تولیدکنندگان داروهای طبیعی و طب سنتی ایران در حمایت و هدایت شرکت های عضو
در کسب و کار پویا، مزیت مجله و سایت آفتاب سلامت این است که امکان دید کلی از برند ها و رهبران آن را فراهم می کند. بنابراین، پیام آن به مجموعه وسیعی از مخاطبان که علاقه مند به دانستن داستان برندهای صنعت هستند، انتقال می یابد.
مصاحبه با مسئولین در حوزه صنعت دارو یکی از مطالب همواره و همیشه ماهنامه آفتاب سلامت است چرا که ما ماهیت این مصاحبه ها را داستان های موفقیت می دانیم. آنها روش های غلبه بر بحران و چالش هایی را که با آن مواجه شده اند با ما در میان می گذارند و ما این نقشه های گرانبهای مدیریت و توفیق را همواره با شما به اشتراک گذاشته ایم.
مصاحبههای تامل برانگیز رهبران درباره اداره سازمان و وضعیت صنعت در این تریبون نشان داده شده است و هر جنبهای از سرگذشت مدیریت، الهامبخش مخاطبان مصاحبه از چالشها، دستاوردها، رویکردها، سبک رهبری و شخصیت مدیریتی است که به خوانندگان اجازه میدهد تا دیدگاه مستقل و جدیدی از برند مورد نظر داشته باشند.
در این فرصت با ریاست انجمن تولیدکنندگان داروهای طبیعی و طب سنتی ایران مصاحبه ای انجام دادیم که از شما گرامیان تقاضا می کنیم به ماحصل این گفتگو عنایت فرمایید:
لطفا از خود و سوابق کاری تان در مراکز مرتبط با بهداشت و سلامت توضیح عنایت فرمایید
من امیر حسین جمشیدی هستم و در دانشگاه تهران در رشته داروسازی تحصیل کرده ام. سپس بدون وقفه Ph.D. گیاهان دارویی را نیز به سوابق تحصیلی ام افزودم. از سال ۸۵ در وزارت بهداشت فعالیت داشتم. پیشتر از آن در پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی مشغول به فعالیت بودم. این پژوهشکده در دنیا یکی از بزرگترین مراکز تحقیقاتی در زمینه گیاهان دارویی است البته خیلی از بخشهای پروژه مورد بهره برداری قرار نگرفته است. مجله پژوهشکده از سال ۱۳۸۰ به انتشار مطالب علمی اهتمام ورزیده و یکی از قدیمی ترین فصل نامه های گیاهان دارویی در ایران است.
حضور در وزارت بهداشت
در سال ۱۳۸۵ از پژوهشکده گیاهان دارویی به وزارت بهداشت آمدم و ریاست اداره داروهای گیاهی به من محول شد. پس از چندی با تشکیل اداره کل امور فراورده های طبیعی، سنتی و مکمل به عنوان مدیرکل تا ۱۳۹۶ در سازمان غذا و دارو بودم. هم اکنون نیز به عنوان رئیس دانشکده طب ایرانی و رئیس موسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی ایران مشغول به کار هستم.
در سال ۱۳۸۵با نگاهی آسیب شناسانه می توان دریافت فرآورده هایی سنتی عرضه می شوند که با روش های به کار گرفته شده از به طرز کار آنها تبیین نشده بود. بنابراین کار سختی پیش روی ما قرار داشت چون مجبور بودیم کاری را شروع کنیم که هیچ مواد اولیه ای برای آن وجود نداشت و همه چیز را باید خودمان آماده می کردیم.
برای آغاز کار یک آیین نامه دو صفحه ای ولی قابل اجرا نوشتیم و به آقای وزیر دکتر لنکرانی ارائه کردیم. آیین نامه با ویرایش های چندباره نهایتا به نسخه قابل تصویب ارتقا یافت. اگر بخواهیم مثالی در توصیف فضای آن زمان بیاوریم تصور کنید سازمان غذا و دارو در گیرودار بررسی یک واکسن بیولوژیک است که از او می خواهند به بررسی معجون طب ایرانی و ارائه مجوز به آن ممارست کند. خوب خیلی وضعیت غریبی بود ولی ما توانستیم این مشکل بغرنج را مدیریت کنیم. البته این شروع ماجرا بود.
در طب سنتی فقط گیاهان دارویی ابزار کار طبیب نیست مواد حیوانی و معدنی هم مورد استفاده قرار می گیرند. درحالی که عنوان مورد استفاده بر این فرآورده ها داروهای گیاهی است. ما عناوین به کار گرفته شده در کشورهای پیشرفته را رصد کردیم تا معلوم شود آن ها چگونه بر این چالشها فائق آماده اند.
متوجه شدیم TGA استرالیا از اصطلاح داروهای گیاهی استفاده می کند اما در کانادا به آن فرآورده طبیعی اطلاق می شود و در آمریکا از مکمل غذایی برای همه این فرآورده ها استفاده می کنند. ما در ارتباط با آیین نامه یاد شده، عنوان “طبیعی“ را پیشنهاد کردیم واژه در ابتدا غریب به ذهن بود. حتی بعضی از دوستان به شوخی یا جدی این مساله را مطرح می کردند که اگر این اصطلاح برای فرآورده های شما به کار گرفته شود این ذهنیت در مصرف کننده شکل خواهد گرفت که داروهای شما طبیعی و داروهای شیمیایی، غیرطبیعی هستند!
در آن زمان بعضی از شرکت ها به تولید این فرآورده های سنتی مشغول بودند و ما هم آیین نامه طب سنتی را مصوب کرده بودیم. بنابراین دیر یا زود باید از آنها می خواستیم تا خود را برای اخذ مجوزهای تولیدات گیاهی مهیا کنند.
وزارت بهداشت این شرکت ها را به انحاء مختلف تحت فشار قرار می داد و از سویی دیگر ما به فوائد طب سنتی باور داشتیم و تفکر یاری رساندن به این فعالیت یک امر جا افتاده بود. یک روز در نمایشگاه گیاهان دارویی به اتفاق دکتر لنکرانی در حال بازدید از غرفه ها بودیم که وزیر یکی از محصولات شرکت بوعلی دارو را برداشت و گفت این محصولات تولید شده باید مجوز داشته باشند. وقت را غنیمت شمردم و گفتم آیین نامه تصویبی ما باید با امضاء شما رسمیت یابد تا بتوانیم به این فرآورده ها مجوز ارائه کنیم.
قطع یقین دکتر لنکرانی یکی از معدود افرادی است که خالصانه در زمانی پر از دشواری خدمات ارزنده بسیاری به فراورده های طبیعی و سنتی کرده اند. در این زمان نماینده های مجلس از دولت خواسته اند تا طب سنتی را احیا شود. دکتر عین اللهی هم در فعالیت ها حضور دارند تا کمک کنند. وقتی در مناسبات کاری نامه ای یا سربرگی از شرکت های این چنینی می بینم به یاد دورانی می افتم که فعالیت خود را به صورت توسعه نیافته انجام می دادند و با گذشت زمان این فعالیت از سنتی به صنعتی ارتقا یافت. مجوزها اخذ شد و در سیستم تولید آنها دستگاه ها راه اندازی شد و الان هم کار و تولید خود را مطابق با استانداردهای لازم و ضوابط و قوانین ادامه می دهند .
با توجه به حیاتی بودن ماهیت دارو و تجهیزات پزشکی، آیا صنعت داروی ایران این ظرفیت را دارد با تولید نسل جدیدی از داروهای درمانگر، تحریم ظالمانه را دور زده و باعث سرازیر شدن بیماران درمان طلب از اقصی نقاط جهان شود؟
تمام مصرف کنندگان دارو در جهان در جستجوی کیفیت و اثربخشی هستند و هیچ بیمار عاقلی پیدا نمی شود که از درمان موثر چشم بپوشد. اگر قیمت دارو را رها کنند ما بخش تحقیق و توسعه خود را تقویت می کنیم و با تخصص، هوش و ذکاوت اثبات شده خود پارادایم های درمانی نوینی عرضه می کنیم.
دارو در بخش خدمات درمانی باید از داخل کشور تهیه شود. با توجه به آزاد شدن ارز نشانه های واقعی شدن قیمت دیده نمی شود و احتمالا قیمت دارو رشد زیادی خواهد داشت. پول عامل بسیار بسیار مهمی در توسعه فعالیت هاست. وقتی صنعت فقیر نگه داشته شود، دیگر نمی توان از این صنعت انتظار رونق فراوانی را داشت. اگر صنعت سرمایه کافی در اختیار داشته باشد عوامل نوآوری و خلاقیت در دسترس خواهند بود.
داروهای گیاهی و استانداردهای جهانی آن در کشورهای پیشرفته روز به روز در حال ارتقا هستند. در حالی که نگاه حاکم به داروهای گیاهی در کشور ما همان نگاه سنتی باقی مانده است. در راستای فرهنگ سازی استفاده از داروهای گیاهی چه پیشنهادی دارید. در این باره توضیحات تشریحی ارائه بفرمایید.
در این باره باید کمی به جزئیات پرداخت. فرآورده های این زمینه دو دسته هستند. داروی گیاهی در یک سوی بازار و گیاه دارویی در سویی دیگر قرار دارد.
وزارت بهداشت به حدود ۴۵۰۰ فرآورده طبیعی مجوز داده است. باید پذیرفت این تعداد مجوز چشمگیر است. حدود ۱۶۵۰ مجوز به فراورده های سنتی داده شده است. حتی اگر ۸۰ درصد این محصولات وارد بازار شوند این مقدار قابل توجهی است. من با خوشحالی می گویم که آمار این کسب و کار با توجه به شرایط حاکم تحسین برانگیز است.
قرصی که به عنوان داروی طبیعی تولید می شود شاید برگرفته از معادل ۲۰۰ گرم گیاه باشد اما بیمار که هیچ گاه ۲۰۰ گرم را میل نمی کند. بلکه نتیجه فرایند داروسازی به او ارائه شده است. اگر اطلاع رسانی اصولی و قدرتمند انجام شود، دارو در یک فرایند استاندارد به تولید برسد، گیاه از جای مطمئن تهیه شود این همان شرایط ایده آل تولید است.
در کشورهایی که فرهنگ سازی صورت گرفته، مصرف کننده با کاربرد بسیاری از محصولات آشنا است. مثلا به گروهی از محصولات، گیاهان آشپزخانه ای اطلاق می شود. وقتی دستش دچار سوختگی خفیف خانگی می شود، از ژل داخل برگ آلوئه ورا برای درمان استفاده می کند. شخص مطلع این صدمه سطحی را با برگ گیاه التیام می بخشد.
من آرزومند فرهنگ سازی در چنین سطحی هستم. در آمریکا قوانین دارویی اجازه نمی دهد که شما تبلیغات درمانی روی مکمل داشته باشید اما مثلا وقتی روی محصول، اکیناسه + زینک + ویتامین ث درج می شود مصرف کننده به خوبی می داند که اکیناسه برای بهبود سیستم ایمنی مفید است و محصول را خریداری و استفاده می کنند. اما در ایران مردم عادی با اکیناسه و بسیاری محصولات مفید دیگر آشنا نیستند.
من برای تولید چنین محصولی باید اسمی مشتری پسند انتخاب کنم و کلی هم تبلیغات انجام دهم تا بتوانم آن را به خانه مشتری برسانم. در حالی که در کشورهای فرهنگ سازی شده تولید کننده لزومی نمی بیند چنین اقداماتی را بعد از تولید انجام دهد چون مخاطب داروی او، با کاربرد درصد بالایی از محصولات آشنا است.
در وزارت بهداشت، وزارت صمت و گمرک با چه چالش هایی مواجه هستید؟
اگر یک متقاضی قصد داشته باشد شرکت تولید فراورده های طبیعی تاسیس کند، مواجهه با اختاپوس بوروکراسی امری عادی است. متقاضی برای اخذ چنین مجوزی به عنوان مثال حداقل باید به بیست سازمان و اداره مراجعه کند. آیا نمی توان طوری طراحی کرد که متقاضی کل مدارک خواسته شده را ارائه کند و آن بیست واحد داخل سیستم کار را به هم ارجاع کنند؟
البته که شدنی است اما فقدان عزم در تکریم ارباب رجوع امری اثباتی است. متقاضی فقط باید تقاضانامه و مدارک مربوطه را تحویل سیستم دهد و وزارتخانه ای ها و سازمانی ها در جهت حمایت از تولید و کارآفرینی باید به سرعت تقاضا را به نقطه اجرا برسانند.
از مظلومیت تولیدکننده های ما می توان فیلم های سینمایی آسیب شناسانه ساخت. مثلا در یکی از موارد متقاضی تمام هزار توی بوروکراسی را طی کرده بود، روز افتتاح از سازمان محیط زیست به مراسم آمدند و عنوان کردند که جای استقرار کارخانه اشتباه است. به نظر شما این بهترین پایان برای یک فیلم سینمایی طنز نیست؟
کشورهایی مثل گرجستان که با سرعتی چشمگیر پیشرفت کردند، اینک یکی از مزیتهای صنایع آنان بالاترین سطوح جذب سرمایه خارجی است. بحث امنیت سرمایه گذاری را که تدبیر کنید سرمایه گذار جرات می کند پا پیش بگذارد.
چابکی و سرعت عمل وجه دیگر جذب سرمایه است. اگر کسی لب تر کرد که می خواهم سرمایه گذاری کنم، شما باید از یمین و یسار به سویش بدوید و فرمها را از طرف او کامل کنید و بوروکراسی را به صفر برسانید. نه اینکه مثل توپ پینگ پنگ به این سو و آنسو پرتابش کنید تا سرمایه را جای دیگری ببرد.
نماینده بانک، نماینده وزارتخانه ها، نماینده سازمانها همه باید خادم سرمایه گذار باشند تا احساس امنیت داشته باشد.
درحال حاضر فقط برای ثبت اسم تجاری چندین ماه انتظار جزو بدیهیات است آیا چنین رفتاری عینیت بخشیدن به شعار حمایت از تولید محسوب می شود؟
برخی می گویند سرمایه خارجی اگر نباشد داخلی که هست اما این اظهار نظر بی اطلاعی از اقتصاد است چرا که وقتی سرمایه گذار خارجی وارد گود نشود این یعنی نامطلوب بودن شرایط برای سرمایه گذاری و در این وضعیت داخلی ها هم تمایلی برای به خطر انداختن سرمایه خود ندارند.
نظر شما درباره حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی چیست؟
به نظر من این بهترین رویداد است. چه خوب است که یکی از دولت ها در ابتدای دوره اش این کار را انجام دهد. این امر اجتناب ناپذیر است. برخی از صنایع ما مثل تیوپ فرسوده ای است که وصله کردن آن فقط اتلاف وقت است. سوراخی را پنچرگیری می کنی فورا از جای دیگری بادش خارج می شود. چاره کار این است که کل آن را کنار بگذارید.
وقتی بنگاه اقتصادی مانند ساختمانی کهنه در حال ویرانی است باید بنا را کوبید و از نو ساخت. مانند دستگاه های قدیمی است که محاسبه انرژی مصرفی آن با خروجی دستگاه، غیراقتصادی بودن آن را نشان می دهد.
اصرار به این که ارز پایین به صنعت ارائه شود تا بتواند شرایط را تاب بیاورد، مثل این است که شخص محتضر را با دستگاههای پمپاژ خون و اکسیژن به زور زنده نگاه دارید. این دیگر یک فعالیت اقتصادی نیست. صنعت باید بتواند روی پای خود ایستاده و رقابت کند. نوسازی داشته باشد. تحقیق و توسعه واقعی در سازمان فعالیت انجام دهد. در حالی که صنعت ما همه چیزش التماسی است.
روند افزایش قیمت مواد اولیه دارویی یکی از مشکلات شماست با آن چگونه کنار می آیید؟
مشکلی که در تهیه مواد اولیه صنعت وجود دارد بحث نداشتن تعریف دقیق برای تولید مواد اولیه است. اگر یک روز مقامی مافوق، سازمان را موظف سازد تا تعریفی برای تولید مواد اولیه ارائه کند، مشکلات زیادی از میان برداشته خواهد شد. چون هر چیزی تعریف دانشنامه ای و اصولی برای خود دارد.
نباید خدای ناکرده حمایت نادرست منجر به ایجاد رانت شود چون تولید استاندارد تعریف مشخصی دارد. اگر به اسم تولید، محصولی به اجبار به تولیدکننده فراورده نهایی تحمیل شود کار درستی نیست و دردناک اینکه نهایتا همه از جیب مردم در قیمت دارو هزینه می شود.
بعضی واژه ها باید تعریف و مصداق های آن نیز مشخص شود. تولید ماده اولیه یکی از آن واژه ها است. به چه ماده اولیه ای می توان گفت که تولید داخل است. این ها واژه هایی است که تعریف درستی ندارد. یکی دیگر از واژه ها که معمولا دستاویز قرار می گیرد تعارض منافع است. آن هم تعریف درستی ندارد و همیشه محل اغتشاش افکار است.
تحلیل شما از آینده داروسازی کشور و مقایسه آن با داروهای شیمایی چیست؟
دستور شفاف اسناد بالا دستی فرهنگ سازی برای ترویج داروهای گیاهی و طبیعی است. ما هرگز نمی گوییم که داروهای طبیعی باید جایگزین شیمیایی شود بلکه باید در کنار هم باشند. اگر جایی قرار است جایگزینی روی دهد کارکرد و اثرگذاری فرآورده باید توان دفاع از محصول را داشته باشد. جبر و فشار و دستور روش صحیحی نیست. به طور مثال در ارتباط با سرفه و مشکلات تنفسی، شربت های گیاهی به خوبی و با موفقیت جای اکسپکتورانت را گرفتند. پمادهای گیاهی برای نوزادان محبوبیت یافته اند.
داروهای گیاهی با کیفیتی که به مصرف کننده نشان دادند، اثرگذاری خود را اثبات کرده و جایگاه شایسته ای پیدا کردند. البته تولیدکننده ها باید همچنان به ارتقا کیفیت محصولات و پیشرفتهای بسته بندی عنایت داشته باشند و به موفقیتهای کنونی اکتفا نکنند.