نقد کاربردی

امید واهی شفا از داروسازیهای چند ملیتی

یکی از مخاطبین گرامی که ماهنامه آفتاب سلامت را دریافت می کنند، نامه ای چند صفحه ای ارسال کردند و در آن درگیری های شغلی داروساز و پزشک ایرانی را برشمرده و کار تحقیق و پژوهش در کشورهای جهان سوم  را اقداماتی نمایشی و بدون بازخورد عنوان کرده اند. قسمتهایی از نامه ایشان :

“…. طبق آمار، شرکت جانسون اند جانسون در سال ۲۰۱۷ تعداد ۱۳۴۰۰۰ نفر و نوارتیس ۱۲۶۰۰۰ نفر را به طور مستقیم تحت استخدام خود درآورده است و علاوه بر این هر شرکت داروسازی چند ملیتی حداقل ۱۰۰۰۰ دانشمند و ۵۰۰ آزمایشگاه مجهز به آخرین تجهیزات و فن آوری ها را در اختیار دارد و ….”

“….مقالات انگلیسی پژوهش های این مراکز برای ما مثل دانشنامه های کشوری از سیاره فرازمینی های هوشمند است. ما چطور می توانیم مقالات پیشرفته آنها را بازآزمایی کنیم؟ وقتی اجتماعی از دانشمندان برگزیده نمی توانند بر بیماری ها غلبه کنند ما جهان سومی ها با کدام امکانات و توان، از عهده چنان ….”

واقعیتی که جهان پیشرفته به آن اعتراف و اذعان دارد، وابستگی و پیوستگی دانشمندان تمام جهان به یکدیگر است. اگر تارنمای همین شرکتهای چند ملیتی را مورد بررسی قرار دهید، قریب به اتفاق آنها زبانه ای را به دریافت پیشنهادات دارویی ، درمانی و تولیدی اختصاص داده اند. آنها به خوبی می دانند نوابغ و صاحبین فکرهای تحول ساز در هر کجای جهان می توانند ماوا داشته باشند. مهم آن است که آنان زودتر از دیگر رقبا شناسایی و استخدامش کنند. همین دو روز پیش ۲۳ نوامبر خبری منتشر شد که دانشمندی یونانی که به استرالیا مهاجرت کرده، بخشی در مغز را کشف کرده و نام دستگاه جدید  را Endorestiform Nucleus گذاشته است. دیگر دانشمندان نیز با دقیق شدن به این ناحیه، کشف دانشمند یونانی را تایید کرده و ضمن تحسین و تقدیر، این کشف او را آغاز معالجات جدید برای پارکینسون و اعصاب پیش بینی کرده اند.صدها مثال دیگر هم برای ایمان به توانایی های فردی وجود دارد که احتمالا خودتان آن را خوانده  و بی تفاوت از کنارش گذشته اید. ما نباید تصور کنیم هزاران دانشمند تحت استخدام شرکتهای چند ملیتی، آزادانه در حال تحقیق و پژوهش های بشردوستانه هستند. آنها مانند نظامیان تحت امر، فقط موظف اند ماموریت های محوله از سوی مافوق را انجام دهند. بطور مثال وقتی انسولین جدید شرکت سانوفی، بازار انسولین شرکت فایزر را به رکود می برد، فایزر به چندین آزمایشگاه و دانشمندان شاغل در آن ماموریت می دهد تا انسولینی موثرتر و مطلوب تر از تولیدات سانوفی عرضه کنند و به این شکل بازار واگذار شده به رقیب را دوباره به دست آورند. داروسازی های چند ملیتی هرگز فرمان معالجه کامل بیماری دیابت را صادر نکرده و نمی کنند. چنین اقدامی یعنی خارج شدن چند تریلیون دلار از هزینه های درمانی سالیانه و وقوع سونامی آسیب به اقتصاد صنعت دارو و پزشکی، که خسارات مالی آن را می توان حتی بیشتر از وقوع جنگ جهانی دانست.

اینک شما تحت تاثیر ساختمانهای مجلل و آزمایشگاههای مجهز این مراکز، از ذهن قدرتمند خود و امکانات پژوهشی تان دلسرد شده اید و تصور می کنید شب و روز محققین مراکز مربوطه به درمان بیماری های لاعلاج می گذرد؟ اگر این تفکر را جورج پاکسینوس George Paxinos یونانی هم داشت ، دست از بررسی مغز ۱۵۰۰ گرمی انسان برمی داشت و اینطور ارزیابی میکرد که هزاران هزار بار این مغز را کالبدشکافی و بررسی کرده اند. چطور ممکن است که من یونانی بتوانم پدیده جدیدی در مغز کشف کنم؟

بر خلاف باور شما، در مجامع علمی معتبر، پژوهش های انتشار یافته با حمایت داروسازیها، از اعتبار کافی برخوردار نیستند. سمت و سوی نتایج این گونه تحقیقات همواره در راستای منافع تولیدکنندگان بوده و گرهی از مشکلات موجود باز نمی کنند.

فریبرز روشنفکر- سردبیر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا